صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

پرسشی که در این بین مطرح می‌شود این است که چه‌چیزی در تلویزیون و در سطحی بالاتر، در صداوسیما تغییر کرده که بخواهد روی نظر فردی مثل عادل فردوسی‌پور اثر بگذارد و او را راغب به بازگشت به این سازمان کند؟ تفکرات مدیریتی بحث‌برانگیز حاکم بر شبکه‌های موجود همچنان به‌جای خود باقی است و کمتر کسی، البته اگر تلویزیون را دنبال کند، تغییری در نگاه این مجموعه به اتفاقات مختلف دیده است. پس طرح مسئله بازگشت عادل فردوسی‌پور به تلویزیون از اساس ایراد دارد. او پیش‌تر با خداحافظی از تلویزیون ثابت کرده بود با تفکرات حاکم در این زمینه مشکل اساسی دارد و نمی‌تواند در چنین فضایی کار کند.
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۱ - ۲۲ آبان ۱۴۰۳

روزنامه شرق نوشت: عادل فردوسی‌پور، مجری محبوب و البته سابق تلویزیون که قریب به دو دهه پرطرفدارترین برنامه صداوسیما را اجرا می‌کرد، این روز‌ها با گزارشگری بر بستر اینترنت، دوباره میهمان خانه‌های علاقه‌مندان به فوتبال شده و با صدای منحصربه‌فرد و صدالبته دانش و اطلاعات فوتبالی و فرافوتبالی‌اش، با استقبال بی‌نظیری نزد مخاطبان مواجه شده است. واضح است که عادل متفاوت‌ترین گزارشگر دهه‌های اخیر فوتبال ایران است ولی او علاوه‌بر این تبحر که به‌خوبی خودش را متمایز کرده، فاکتور‌های دیگری هم برای محبوبیت داشته و دارد که برشمردنش چندان ضروری به نظر نمی‌رسد.

اصل داستان که علاوه‌بر غافلگیری، موجب مسرت علاقه‌مندان به فوتبال شده، این است که عادل مخاطبان را محروم از شنیدن گزارش‌های فوتبالی نکرده و فعلا با گزارش چند بازی از لیگ قهرمانان اروپا و لیگ برتر، اجازه داده آنها لذت اولیه را ببرند. البته از زمانی که فردوسی‌پور تصمیم گرفته به این عرصه برگردد، موج‌های مختلفی هم به راه افتاده که بسیاری در تلاش بوده از آن بهره‌های متفاوتی ببرند؛ مثلا عده‌ای آن را به تغییر دولت ربط داده و از باز‌بودن فضا در این زمینه گفته و عادل را نمونه‌ای برای آن دانسته‌اند. مشخصا اصل چنین تحلیلی به اندازه کافی ناپختگی دارد ولی اعلام نظرات مختلف از سوی چهره‌های نزدیک به دولت، اجازه نمی‌دهد چنین گمانه‌زنی‌هایی به طور کل از بین برود.

مثلا همین چند روز پیش فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، در صفحه شخصی خود در فضای مجازی با استفاده از هشتگ عادل فردوسی‌پور، چند خطی نوشته که باعث شده چنین شایعه‌ای قوت بیشتری به خود بگیرد. او نوشت: «بازگشت از برخی تصمیمات که مردم را شاد می‌کند، هم به‌نفع دوستداران فوتبال است، هم توان افزایش سرمایه اجتماعی را دارد؛ گاه با یک تصمیم ساده می‌توان وفاق بزرگی در جامعه ایجاد کرد». عجیب آنکه مطالبه چندساله مردم از مسئولان برای بازگرداندن عادل فردوسی‌پور و توجه به نخبه‌های این‌چنینی حالا تبدیل به مطالبه دولتی‌ها هم شده و آنها از بیرون به این ماجرا نگاه می‌کنند.

قسمت عجیب‌تر داستان، اما مربوط به جایی است که همین چند خط در روز‌های گذشته تبدیل به شایعه داغی شده که «عادل قرار است به تلویزیون برگردد». این شایعه برگرفته از همین اظهارات کوتاه سخنگوی دولت است که جای بسی شگفتی دارد. به عبارت ساده‌تر، حتی طرح همین پرسشی که عنوان شده «آیا عادل قرار است به تلویزیون برگردد؟» نیز دارای ایرادات فراوانی است. کسی فراموش نکرده تلویزیون به طور کلی و شبکه سه به طور خاص، چه رفتاری با عادل فردوسی‌پور داشت. بهترین مجری چند دهه اخیر صداوسیما به جرم اینکه «بر مدار» تفکر مدیران کنونی این شبکه نبود از کار کنار گذاشته شد تا بزرگ‌ترین هاراگیری تاریخ تلویزیون رقم بخورد. مسئولان این نهاد در تصمیمی بحث‌برانگیز که مشخصا فقط اجرا‌کننده بودند، برنامه پربیننده «نود» را تعطیل کردند تا با ریزش بی‌سابقه مخاطب روبه‌رو شوند. چسباندن انگ‌های ناصواب به عادل، بی‌مهری‌های مکرر با او، گذاشتن شرط‌و‌شروط دور از ذهن و ایجاد محدودیت‌های بی‌سابقه، همگی دست به دست هم داد تا عادل، فرزند ۲۰ ساله‌ای که می‌گفت از جان بیشتر دوستش دارد را رها کند. از سوی دیگر، پس از آن رخ‌دادن اتفاقات اجتماعی و نگاه یک‌سویه تلویزیون به این اتفاقات هم مزید‌بر‌علت شد تا عادل در اقدامی خبرساز، تصمیم بگیرد قید همکاری با تلویزیون را برای همیشه بزند.

عادل که سال‌های آخر فعالیت در تلویزیون، هم‌زمان برای شبکه ورزش هم برنامه فوتبال ۱۲۰ را تهیه می‌کرد، یک‌باره با اعلام اینکه دیگر نمی‌خواهد با تلویزیون همکاری داشته باشد، پایش را از برنامه‌های سازمان صداوسیما بیرون کشید. برنامه مخالفان او که از قبل طرح اتهام واهی علیه مجری مردمی تلویزیون بود، پس از آن هم تغییر چندانی نکرد ولی مسئله اینجا بود که ادعا‌های آنها در هردو بازه زمانی برشی نداشت و خدشه‌ای به محبوبیت فردوسی‌پور نزد افکار عمومی وارد نکرد.

پس از آن هم که تلویزیون قافیه را در این زمینه باخت و مشخصا ثابت کرده بود ارزشی برای مخاطبانش قائل نیست، درصدد جبران برآمد و در چند نوبت سراغ عادل رفت تا با سپردن گزارش دیدار‌های مهم، نشان دهد هنوز جایی برای امیدواری وجود دارد. طرحی که البته با عدم استقبال عادل فردوسی‌پور با شکست مواجه شد.

حالا پرسشی که در این بین مطرح می‌شود این است که چه‌چیزی در تلویزیون و در سطحی بالاتر، در صداوسیما تغییر کرده که بخواهد روی نظر فردی مثل عادل فردوسی‌پور اثر بگذارد و او را راغب به بازگشت به این سازمان کند؟ تفکرات مدیریتی بحث‌برانگیز حاکم بر شبکه‌های موجود همچنان به‌جای خود باقی است و کمتر کسی، البته اگر تلویزیون را دنبال کند، تغییری در نگاه این مجموعه به اتفاقات مختلف دیده است. پس طرح مسئله بازگشت عادل فردوسی‌پور به تلویزیون از اساس ایراد دارد. او پیش‌تر با خداحافظی از تلویزیون ثابت کرده بود با تفکرات حاکم در این زمینه مشکل اساسی دارد و نمی‌تواند در چنین فضایی کار کند. حالا همان‌طور‌که عنوان شد، در تلویزیون تغییری رخ نداده و عادل فردوسی‌پور هم چهره‌ای نیست که در چنین شرایطی از عقایدش عدول کند.

اینجا فقط می‌ماند بحث اینکه آیا اجازه بدهند مردم از صدای عادل فردوسی‌پور بر همین بستر تازه لذت ببرند یا خیر؟ پیش‌تر سابقه داشته که تلویزیون با توجه به نفوذ و امتیازی که در ساترا دارد، مانع از اجرای برنامه‌های عادل فردوسی‌پور شود. پس نگرانی اصلی این است که آیا تلویزیون برمی‌تابد که بخش دیگری از مخاطبانش را که به لطف پخش زنده بازی‌های فوتبال داشت، از دست بدهد یا خیر؟ اینجا‌ست که باید نگران اشاعه تفکر «برمدار‌بودن» بر فضای خارج از تلویزیون هم بود. این نهاد که هر سال با بودجه‌ای خیره‌کننده در جذب مخاطب ضعیف و لاغر نشان داده، قاعدتا با بحران ریزش بیشتر مخاطب روبه‌رو خواهد شد. پرسش اصلی اینجاست که آیا صداوسیما و «نهاد‌های مربوطه» باز هم حذف عادل را در دستور کار قرار می‌دهند یا اینکه این‌بار واقعا اجازه می‌دهند «مردم» از شنیدن صدای عادل لذت ببرند؟

در چنین شرایطی، طرح پرسشی که عادل به تلویزیون برمی‌گردد یا خیر، پاسخی روشن دارد ولی واضح است که باید این پرسش جایگزین سؤال قبلی شود شود: آیا به عادل اجازه می‌دهند مردم را در فضای جدیدی که بر بستر اینترنت ساخته، خوشحال کند؟

ارسال نظرات