صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

دموکرات‌ها امیدوارند که کامالا هریس بتواند با وجود محبوبیت پایین رئیس‌جمهور بایدن، پیروزی را کسب کند، در حالی که جمهوری‌خواهان با نامزدی دونالد ترامپ مواجه‌اند که شخصیت غیرعادی‌اش هم‌زمان رای‌دهندگان بسیاری را جذب و از خود دور کرده است. چالش اصلی این دوره، تقابل میان سیاست‌های مرسوم و تأثیرگذاری شخصیت نامزدهاست؛ مسئله‌ای که در نهایت نشان خواهد داد آیا سیاست‌های سنتی و مسائل روزمره یا شخصیت و جنجال‌های فردی، نتیجه را تعیین خواهند کرد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۳ - ۱۴ آبان ۱۴۰۳

فرارو-  جان مارک هانسن، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو.

به گزارش فرارو به نقل از پراجکت سیندیکیت، در دانشگاه شیکاگو، دوره‌ای درباره انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا تدریس می‌کنم. در این کلاس، دوستانم از دو طیف مختلف سیاسی همیشه یک پرسش تکراری مطرح می‌کنند. دوستان جمهوری‌خواهی که در کانزاس بزرگ شده‌اند، به سختی می‌توانند درک کنند چرا دونالد ترامپ با اختلاف زیادی در نظرسنجی‌ها پیشتاز نیست؛ در حالی که دوستان دموکراتم در شیکاگو با تعجب می‌پرسند که چرا کامالا هریس هنوز با فاصله قابل‌توجهی از رقیب خود جلو نیفتاده است.

این پرسش‌ها به‌خوبی پیچیدگی سیاست امروز آمریکا را به تصویر می‌کشند. با اینکه انتخابات امسال ویژگی‌های غیرمنتظره‌ای دارد – از جمله نامزدی غیرعادی کامالا هریس از حزب دموکرات –، اما ساختار کلی رقابت‌های ۲۰۲۴ همچنان شبیه به دو انتخابات گذشته است و با وجود تغییرات، همچنان در راستای الگو‌های هشت دهه اخیر پیش می‌رود. با این حال، دو ویژگی خاص این دوره از رقابت‌ها را از انتخابات‌های پیشین متمایز می‌کند؛ ویژگی‌هایی که یکی موجب نگرانی دموکرات‌ها شده و دیگری منبع ناامیدی برای جمهوری‌خواهان است.

ابتدا به چالش‌های پیش روی دموکرات‌ها می‌پردازیم. در تاریخ انتخابات آمریکا، نامزد حزب حاکم معمولاً با موانع سختی روبرو بوده است. اگر کامالا هریس بتواند در این رقابت پیروز شود، در ۷۶ سال گذشته او نخستین نامزد حزب حاکم خواهد بود که با وجود پایین بودن محبوبیت رئیس‌جمهور زیر ۵۰ درصد، موفق به کسب پیروزی می‌شود. از زمانی که نظرسنجی‌ها در دهه ۱۹۴۰ آغاز شد، تنها رئیس‌جمهوری که در چنین شرایطی توانست پیروز شود، هری ترومن در سال ۱۹۴۸ بود. او با محبوبیتی در حدود ۴۰ درصد، چهار و نیم ماه پیش از انتخابات، توانست از این مانع عبور کند.

از آن زمان، هفت نامزد دیگر تلاش کرده‌اند از زیر سایه رئیس‌جمهور نامحبوب هم‌حزبی خود خارج شوند و راهی به سوی پیروزی پیدا کنند، اما هر هفت نفر ناکام مانده‌اند. آخرین مثال این موضوع دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۰ بود که محبوبیتش در روز انتخابات به ۴۶ درصد رسید، اما موفق نشد پیروز شود. امروز، محبوبیت جو بایدن طبق نظرسنجی گالوپ ۳۹ درصد است؛ رقمی که شش درصد کمتر از محبوبیت کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور است که توانسته ۴۵ درصد محبوبیت کسب کند.

این ارتباط میان محبوبیت رئیس‌جمهور و نتیجه انتخابات نشان می‌دهد که انتخابات بیشتر شبیه به نوعی ارزیابی عملکرد حزب حاکم است. مشکلاتی که بایدن در عرصه بین‌المللی با آنها روبرو بوده است، مانند بحران‌های اوکراین و غزه و چالش‌های داخلی همچون مهاجرت غیرقانونی از مرز جنوبی، موجب نگرانی بسیاری از رای‌دهندگان شده است. هرچند اقتصاد آمریکا از نظر رشد تولید ناخالص داخلی وضعیت نسبتاً مناسبی دارد، اما در شاخص‌های مهم دیگری همچون رشد درآمد قابل مصرف شخصی، هنوز نتوانسته است رضایت کافی را جلب کند.

رای‌دهندگان اغلب در تحلیل مسائل پیچیده‌ای همچون سیاست و اقتصاد ساده‌سازی می‌کنند و این تصور را دارند که رئیس‌جمهور کنترل کامل بر تمامی این سیستم‌های پیچیده دارد. در دوران بحران‌ها، تمایل دارند رئیس‌جمهور را بیش از حد مقصر بدانند و در زمان رونق نیز اعتبار بیش از اندازه‌ای به او می‌بخشند. با این حال، واقعیت این است که رئیس‌جمهور و نامزد‌های ریاست‌جمهوری توان محدودی برای تغییر این دیدگاه‌ها دارند. در نهایت، شاید در دنیای سیاست بهتر باشد که خوش‌شانس بود تا اینکه صرفاً درست عمل کرد، چرا که شانس و شرایط بیرونی گاهی تأثیر بیشتری از عملکرد واقعی دارند.

در انتخابات ۲۰۲۴، کامالا هریس به سادگی نتوانسته پیشتاز شود، زیرا «عوامل بنیادین» مؤثر بر این رقابت‌ها به سود دموکرات‌ها نیستند. چالش‌هایی که هریس با آنها روبروست، در چارچوب الگو‌های رایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به‌خوبی قابل درک هستند.

در مقابل، دونالد ترامپ با رویکردی کاملاً متفاوت، انتخابات را به شخصیت خود گره زده است. این استراتژی از یک سو برخی از رای‌دهندگان را به سوی او جلب کرده، اما از سوی دیگر بسیاری را از او دور ساخته است. در سال ۲۰۱۶، هیلاری کلینتون تنها نامزدی بود که توانست از نظر نارضایتی عمومی با ترامپ برابری کند و در کنار او به عنوان یکی از نامحبوب‌ترین نامزد‌های تاریخ آمریکا قرار گیرد. علاوه بر این، از همان آغاز رقابت‌ها در سال ۲۰۱۶ تاکنون، میزان نارضایتی از ترامپ همواره بیش از میزان رضایت از او بوده است.

دونالد ترامپ حتی در دوران ریاست‌جمهوری‌اش نیز محبوبیت چندانی به دست نیاورد. او تنها رئیس‌جمهوری است که هیچ‌گاه در نظرسنجی‌های گالوپ محبوبیتش از مرز ۵۰ درصد عبور نکرده است. میانگین رضایت از عملکرد او در طول ریاست‌جمهوری‌اش تنها ۴۱ درصد بود که حتی از جیمی کارتر نیز پایین‌تر است.

در تاریخ انتخابات آمریکا، هیچ‌گاه شخصیتی تا این اندازه کانون توجه نبوده است. حتی رونالد ریگان، با تمام جذابیت و کاریزمای شخصی‌اش، نتوانست به اندازه ترامپ انتخابات را حول محور شخصیت خود، چه به نفع و چه به ضرر، تحت‌تأثیر قرار دهد. پیروزی‌های رونالد ریگان در سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۴ در شرایط بسیار مطلوب‌تری برای حزب جمهوری‌خواه به دست آمد؛ در واقع، جذابیت و کاریزمای ریگان بیشتر نتیجه موفقیت‌های انتخاباتی‌اش بود تا علت آن. به این ترتیب، در انتخابات امسال، ترامپ همچنان همان شخصیتی است که از سوی بسیاری محبوب و از سوی بسیاری دیگر به شدت نامحبوب است و همین ویژگی، رقابت‌های ۲۰۲۴ را تا این حد پیچیده کرده است.

از همان آغاز، مقاومت در برابر ترامپ از درون حزب جمهوری‌خواه شکل گرفت. بسیاری از سیاستمداران جمهوری‌خواه تا زمانی که او در سال ۲۰۱۶ به عنوان نامزد نهایی حزب معرفی نشد، از حمایت او امتناع ورزیدند. حتی برخی از رسانه‌های جمهوری‌خواه یا به حمایت از رقیب او پرداختند یا موضع بی‌طرفی اتخاذ کردند. اکثر رهبران جمهوری‌خواه به دلیل عوام‌فریبی، لحن تند، کنار گذاشتن اصول سنتی حزب و مشکلات شخصیتی ترامپ با احتیاط به او نزدیک شدند؛ اگرچه بیشترشان در نهایت از او حمایت کردند، اما برخی هرگز حاضر به این کار نشدند.

در دوران پرچالش ریاست‌جمهوری ترامپ، برخی از جمهوری‌خواهان و رای‌دهندگان مستقل از او فاصله گرفتند. برای عده‌ای، نقطه جدایی هنگامی بود که ترامپ وفاداری به خود را بر منافع حزب و کشور ارجح دانست. برای برخی دیگر، عوام‌فریبی او در برابر گروه‌های مذهبی، تمایل او به انزواطلبی و حمایت ضمنی از ملی‌گرایان سفیدپوست باعث شد که از او روی برگردانند. گروهی نیز با تلاش او برای تغییر نتایج انتخابات ۲۰۲۰ و نقش او در حمله شرم‌آور به کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ از او قطع امید کردند. دموکرات‌ها و بسیاری از مستقل‌ها نیز از همان ابتدا در برابر دونالد ترامپ موضع مخالف گرفتند و این مخالفت همچنان پایدار مانده است.

در انتخابات ۲۰۲۴، دونالد ترامپ نتوانسته با اختلاف زیادی پیشتاز شود؛ چرا که بزرگ‌ترین مانع او، خود اوست. به‌سختی می‌توان از این نتیجه‌گیری گریخت که جمهوری‌خواهان با یک نامزد معمولی و در شرایط عادی، احتمالاً برتری محسوسی داشتند. اما سال ۲۰۲۴ یک سال عادی نیست، زیرا دونالد ترامپ یک نامزد عادی نیست.

این بار رای‌دهندگان آمریکایی با دو نیروی اساسی روبه‌رو هستند: از یک سو، نگرانی‌های روزمره که معمولاً در تعیین نتایج انتخابات مؤثرند و از سوی دیگر، شخصیتی غیرعادی و جنجالی. تاکنون هیچ‌گاه شخصیت فردی تا این حد بر تصمیم‌گیری‌های انتخاباتی اثرگذار نبوده است. صد‌ها هزار  و شاید میلیون‌ها  رای‌دهنده این‌بار ترجیح داده‌اند تا وفاداری حزبی، اولویت‌های سیاستی و حتی نارضایتی‌هایشان از وضعیت موجود را کنار بگذارند تا به نامزدی که او را نالایق برای ریاست‌جمهوری می‌دانند، «نه» بگویند. به‌زودی روشن خواهد شد که آیا سیاست‌های مرسوم پیروز خواهند شد یا این‌بار سیاست‌های غیرمعمول برنده خواهند بود.

ارسال نظرات