به گزارش فرارو به نقل از نشریه نشنال اینترست، قبل از آغاز حمله اسرائیل به ایران، جمهوری اسلامی ایران به دنبال شرکای غیرمنتظرهای بود که شامل کشورهای عربی سنیمذهب خلیج فارس میشدند. ایران به متحدان آمریکا در منطقه و اردن هشدار داد که هر گونه همکاری در تسهیل حملات اسرائیل، اقدامی جنگی تلقی خواهد شد. هدف ایران از این هشدارها این بود که این کشورها با استفاده از نفوذ خود در واشنگتن از شدت واکنش اسرائیل بکاهند.
این راهبرد اثربخش بود؛ اسرائیل دامنه حملات خود به ایران را محدود ساخت و بنا به درخواست کشورهای عربی از توسل به حریم هوایی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اردن خودداری کرد. درخواست کشورهای همسایه از دولت بایدن و کنگره برای جلوگیری از حملات فراگیر اسرائیل به زیرساختهای نفتی و هستهای ایران، به خوبی چالشهای عمیق آمریکا در حفظ امنیت و حمایت از کشورهای عربی را نمایان میسازد.
ترس کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از اقدامات تلافیجویانه ایران در پی همکاری با آمریکا و اسرائیل، موضوعی تازه نیست. پس از حملات به نیروهای آمریکا در عراق، سوریه و اردن، امارات متحده عربی محدودیتهایی در استفاده آمریکا از پایگاههای نظامی خود برای حمله به نیروهای مقاومت ایران اعمال کرد؛ حتی علیه گروههایی که پیشتر امارات را هدف قرار داده بودند. همچنین پس از حمله موشکی بالستیک ایران به اسرائیل در ماه آوریل، گزارشهایی منتشر شد که کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به استفاده از پایگاههای آمریکایی برای حمله به ایران هشدار داده و حتی برای جلوگیری از پرواز جنگندههای آمریکایی بر فراز حریم هوایی خود تلاش کردهاند.
با وجود استقرار بیش از ۶۰۰۰ نیروی آمریکایی در امارات و عربستان سعودی، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بار دیگر به واشنگتن اعلام کردهاند که اجازه نخواهند داد از پایگاههایشان برای حملات تهاجمی علیه ایران استفاده شود. شرکای آمریکا در خلیج فارس همواره با چالش حفظ توازن میان اتکا به حمایت نظامی ایالات متحده و مدیریت تهدیدات خارجی و داخلی ناشی از این اتحاد مواجه بودهاند.
در سال ۲۰۰۳، در پی اعتراضات داخلی به جنگ عراق، عربستان سعودی از واشنگتن درخواست کرد تا عملیات هوایی منطقهای خود را به قطر منتقل کند؛ در نتیجه، فرماندهی مرکزی ایالات متحده این خواسته را عملی کرد. اکنون پس از حمله تلافیجویانه اسرائیل به ایران با تأیید آمریکا، وزارت خارجه عربستان این اقدام را به عنوان «نقض حاکمیت ایران» محکوم کرده است.
خاطره عدم واکنش دولت ترامپ به حملات گسترده نیروهای مقاومت، همچنان در ذهن رهبران عربستان و امارات برجای مانده است. حتی پیش از حوادث هفتم اکتبر، امارات متحده عربی از نبود واکنش قاطع دولت بایدن به رفتار ایران در تنگه هرمز انتقاد کرد، با اینکه دو کشور توافقنامه همکاری دفاعی امضا کرده بودند. ناتوانی آمریکا در واکنشی قاطع به تهدیدات، رهبران سعودی و اماراتی را بر آن داشته تا برای تأمین امنیت خود به منابع دیگری روی آورند و حتی به تعامل مستقیم با ایران بپردازند.
در سال گذشته، امارات و چین مانورهای مشترک هوایی برگزار کردند و بر گسترش همکاریهای امنیتی تأکید کردند. پس از سفر شی جین پینگ، رئیسجمهور چین به عربستان و با میانجیگری چین، روابط ایران و عربستان نیز به سمت عادیسازی پیش رفت و توافقی به دست آمد که بر «احترام به حاکمیت کشورها» تأکید میکند—تعهدی که بهنوعی عدم تهاجم نظامی علیه یکدیگر را تضمین میکند.
در حال حاضر، عربستان سعودی و امارات تلاش دارند تا ایران را نسبت به بیطرفی خود در مناقشه میان ایران و اسرائیل مطمئن کنند. رهبران کشورهای عربی خلیج فارس بهخوبی واقفاند که سیاستهای موازنهبخشی آنها در نهایت سپر مؤثری نخواهد بود. با اینحال، گزینههای محدودی در دست دارند و امارات، عربستان و اردن در مواقع بحرانی، اعتماد چندانی به حمایت آمریکا ندارند. آنها تردید دارند که واشنگتن بتواند بهدرستی به تهدیدات علیه منافعشان پاسخ دهد.
برخی از شرکای آمریکا در خاورمیانه حتی در واشنگتن به نفع ایران لابی کرده و گزینههای نظامی آمریکا را در برابر دشمنی مشترک محدود ساختهاند.
تمایل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به همسویی با مواضع تهران، نتیجه خلأ رهبری و ضعف مدیریتی واشنگتن در منطقه است. دولتهای متوالی آمریکا طی سالهای اخیر نتوانستهاند از کشورهای کلیدی که حفظ تعادل قدرت در خاورمیانه به آنها وابسته است، حمایت مؤثری به عمل آورند. این مسئله، تعهد واشنگتن به امنیت عربستان، امارات و اردن را با چالشهای جدی مواجه کرده است.