صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

با توجه به سابقه سیاسی دونالد ترامپ و تأثیرات منفی سیاست‌های او بر طبقات متوسط و کارگر، حمایت از او می‌تواند باعث گسترش افراط‌گرایی، تخریب محیط‌زیست و تشدید تنش‌های جهانی شود. در مقابل، هرچند دموکرات‌ها نیز از ایده‌آل‌های عدالت اجتماعی فاصله دارند، اما سیاست‌های ترامپ به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی، شرایط را به مراتب بدتر خواهد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ - ۰۹ آبان ۱۴۰۳

فرارو– جورج مونبیوت، ستون نویس روزنامه گاردین

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه گاردین، رأی‌دهندگان محترم ایالات متحده، همان‌گونه که از یک دوست نزدیک می‌خواهم از خالکوبی روی صورت  اجتناب کند، از شما درخواست می‌کنم از رأی دادن به دونالد ترامپ خودداری کنید.

ممکن است انتخاب دونالد ترامپ به‌عنوان نمادی از خشم مشروع شما نسبت به بی‌عدالتی‌هایی باشد که متحمل شده اید؛ اما این انتخاب می‌تواند پیامد‌های جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد که آینده شما را نیز به خطر می‌اندازد. سخنرانی اخیر دونالد ترامپ در «مدیسون اسکوئر گاردن» به وضوح نیت واقعی او را نمایان می‌سازد.

من از موضع یک حامی حزب دموکرات صحبت نمی‌کنم و هیچ وابستگی سیاسی خاصی ندارم. برخلاف برخی اعضای حزب کارگر بریتانیا که برای کامالا هریس فعالیت می‌کنند، تنها از منظر منافع عمومی سخن می‌گویم. با اینکه دوران بایدن برخی بهبود‌ها را به همراه داشته، اما طی چند دهه گذشته، تحت تاثیر سیاست‌های نئولیبرالی که هر دو حزب به آن متعهد بوده‌اند، دستاورد‌های اقتصادی طبقات متوسط و کارگر به نفع ثروتمندان مصادره شده است. همچنین من نیز به سیاست خارجی دولت بایدن به خصوص حمایت او از اسرائیل در حمله به غزه و لبنان انتقاد دارم.

با این حال، باید اذعان کرد که دوران ترامپ می‌تواند وضعیت را به مراتب وخیم‌تر کند. او اخیراً از بنیامین نتانیاهو تعریف و جو بایدن را به تلاش برای توقف او متهم کرده است؛ آن هم در شرایطی که وی بار‌ها تاکید کرده که سیاست متفاوتی را در پیش خواهد گرفت. اگر دونالد ترامپ همان‌گونه که تهدید کرده، کمک به اوکراین را متوقف کند، ولادیمیر پوتین می‌تواند همان بلایی را بر سر اوکراین بیاورد که نتانیاهو بر سر غزه آورده است؛ در نتیجه، هرگونه چشم‌انداز صلح در اوکراین و خاورمیانه به‌طور کلی از بین خواهد رفت.

جو بایدن و کامالا هریس با تمام کمبودهایشان در تلاش‌اند از مردم در برابر بدترین جلوه‌های سرمایه‌داری محافظت کنند. در مقابل، دونالد ترامپ تجسم حرص، طمع، فریب و کلاهبرداری است؛ تمام ویژگی‌های منفی سرمایه‌داری را در خود جای داده است. هرچند او از ارائه جزئیات برنامه‌های خود خودداری می‌کند، اما نقشه راه احتمالی دولت او از طریق پروژه «۲۰۲۵» توسط راست‌گرایان افراطی ترسیم شده است.

دونالد ترامپ در دوره نخست خود نتوانست «قانون مراقبت‌های بهداشتی مقرون‌به‌صرفه» را لغو کند، اما اگر دوباره به قدرت برسد، احتمالاً در این امر موفق خواهد شد. سیاست‌های او می‌تواند باعث حذف هرگونه برنامه حمایتی طبقات متوسط و کارگر، تسریع ورشکستگی تأمین اجتماعی و  تضعیف دولت و جایگزینی کارشناسان باتجربه با افراد وفادار به ترامپ شود. برنامه‌هایی مانند «هد استارت» که به کودکان خدمات آموزشی و مراقبتی ارائه می‌دهد نیز احتمالاً حذف خواهد شد و در نتیجه، کسانی که در فقر متولد می‌شوند، شانس کمی برای بهبود وضعیت خود خواهند داشت.

نیهیلیسم انتقام‌جویانه‌ای که در عمق جنبش ترامپ و پروژه‌هایی مانند «پروژه ۲۰۲۵» نهفته است، نباید نادیده گرفته شود. حامیان این برنامه‌ها، با شور و تعصبی شدید در پی تخریب ارزش‌های دیگران هستند. این تخریب نه تنها به‌خاطر منافع شخصی و تجاری، بلکه به‌دلیل لذت بردن از رنج و بدبختی دیگران انجام می‌شود. زیبایی، شادی، اجتماع و امید، تنها به این دلیل که برای دیگران مهم هستند، به اهدافی برای حملات آنان تبدیل شده‌اند.

حتی اگر دونالد ترامپ یا جانشین او در سال ۲۰۲۸ اجازه انتقال قدرت را بدهند – که بعید به نظر می‌رسد – پیامد‌های دوره دوم ریاست‌جمهوری او به خصوص در حوزه تخریب محیط زیست و منابع طبیعی می‌تواند غیرقابل جبران باشد. سیاست‌های اقلیمی او روند بحران‌های زیست‌محیطی را تسریع می‌کند و مناطق بکر و زیبای طبیعت را به دست استخراج‌کنندگان سوخت‌های فسیلی، معدن‌کاران، دامداران و شرکت‌های ساختمانی می‌سپارد.

با تکیه بر تجربیات دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش، دونالد ترامپ احتمالاً در مواقع بحرانی همچنان به ایالت‌هایی که از او حمایت نکرده‌اند کمکی نخواهد کرد. واکنش آشفته و بی‌رحمانه او به همه‌گیری کووید-۱۹ منجر به مرگ بیش از ۳۵۰ هزار آمریکایی در سال ۲۰۲۰ شد، در حالی که تایوان با سیاست‌های مؤثر، تنها هفت قربانی داشت. این مقایسه به‌وضوح نشان می‌دهد که دونالد ترامپ تنها بر اساس منافع شخصی خود عمل می‌کند.

اگر بازگشت دونالد ترامپ به قدرت به نفع برخی افراد باشد، این نفع قطعاً با هزینه سنگین دیگران حاصل می‌شود. او سیاستی مبتنی بر یک بازی حاصل جمع صفر را دنبال می‌کند؛ یعنی دوستان او تنها زمانی پیروز می‌شوند که دشمنانش شکست بخورند. با این حال، تعریف دونالد ترامپ از «دشمن» همواره در حال تغییر است و دامنه دشمن‌تراشی‌های او نیز روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود.

دونالد ترامپ بار‌ها نشان داده که تنها کسانی را که از «کشور‌های مطلوب» مانند دانمارک، سوئیس و نروژ هستند، شایسته عضویت در آمریکا می‌داند و معتقد است که افراد دیگر خون کشور را «آلوده» می‌کنند. از دیدگاه او، این «آلودگی» با گذر زمان تغییر نمی‌کند. او یهودیان را به‌عنوان قربانی احتمالی شکست خود در انتخابات معرفی کرده است.

با نفوذ دونالد ترامپ بر دستگاه قضایی، زنان دوباره به شهروندان درجه دوم تبدیل شده و نقش اصلی آنها به خدمت به مردان محدود خواهد شد. وقتی دونالد ترامپ می‌گوید: «من انتقام شما هستم»، پرسش اصلی این است که واقعاً منظورش از «شما» چه کسی است؟ او این موضوع را عمداً مبهم می‌گذارد، اما یک نکته مسلم است: تعریف «شما» مدام در حال تغییر خواهد بود.

در همین حال، ایلان ماسک در تلاش است تا با حمایت از دونالد ترامپ، نتیجه انتخابات آمریکا را به نفع او تغییر دهد. این سوال پیش می‌آید که ایلان ماسک در ازای این حمایت، چه چیزی را طلب می‌کند؟ با پیروزی دونالد ترامپ، احتمال تبدیل شبه‌نظامیان حامی او به گروه‌های ترور بسیار واقعی است؛ این گروه‌ها تحت حمایت پلیس و قضات مطیع قرار گرفته و با عفو‌های ریاست‌جمهوری از مجازات در امان خواهند بود. این نیرو‌ها ابزار ایجاد ترس در میان مخالفان خواهند شد. هر موج خشونت جدید، تاثیر موج‌های بعدی را کاهش خواهد داد تا جایی که جامعه به وضعیت جدید عادت کرده و توان مقاومت را از دست خواهد داد. در این حالت، دونالد ترامپ به مصونیتی تقریباً مطلق دست خواهد یافت و هیچ‌کس قادر به مهار او نخواهد بود.

آیا دیگر ارکان حکومت، رسانه‌های میانه‌رو، متخصصان، مقامات دولتی و قانون‌گذاران از شما محافظت خواهند کرد؟ احتمالاً نه. بسیاری از آنها به دلیل ترس یا منافع شخصی به دونالد ترامپ تسلیم خواهند شد. این یک روند تاریخی است که بار‌ها تکرار شده است. مردانی مانند دونالد ترامپ که از درون ترسیده، ناامن و آسیب‌دیده هستند، تنها با تحمیل رنج به دیگران آرامش می‌یابند. برای او، مفاهیم دلسوزی، مهربانی یا ارتباط قلبی ناشناخته‌اند؛ در عوض، خودبینی، خشم و بی‌رحمی او را تعریف می‌کند. افرادی که در صلح با خود نیستند، صلح دیگران را نیز از بین می‌برند.

ما باید جهانی بسازیم که هر فرد در آن بتواند بدون آسیب رساندن به دیگران رشد کند؛ جهانی که در آن مهربانی، اخلاق و همبستگی ارزشمند باشند و افراد خوشبخت‌تر به کمک آسیب‌دیدگان بشتابند. هرچند دموکرات‌ها نیز ممکن است از این ایده‌آل‌ها دور باشند، اما بازگشت دونالد ترامپ قطعاً اوضاع را وخیم‌تر خواهد کرد. دوستان عزیز، اجازه ندهید این سرنوشت بر شما و جامعه‌تان تحمیل شود.

ارسال نظرات