پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برابر قطر که با دو نیمه متفاوت به دست آمد و در نهایت به یک برد شیرین منجر شد، هر چند یکی از بردهای خوب این تیم با سرمربیگری امیر قلعهنویی بود، اما انتقاد تعدادی از کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال را به همراه داشت.
این انتقاد نه به واسطه نمایش ضعیف نیمه اول دیدار با قطر بلکه به خاطر نمایشهای گذشته تیم ملی در دوران حضور امیر قلعه نویی بود که نه تنها از نظر «تاکتیکی» کارشناسان و پیشکسوتان را راضی نکرد بلکه هواداران هم از بازی تیم ملی «لذت» نبردند و اظهارنظرهای تندی در مورد ضعفهای فنی این تیم مطرح کردند.
امیر قلعه نویی که سالها برای نشستن دوباره روی نیمکت تیم ملی انتظار کشیده بود، در شرایطی به آرزویش رسید که از آخرین قهرمانی اش با یک تیم در لیگ داخلی ایران سالها گذشته بود و او دوران افول خود در مربیگری را سپری میکرد. با این حال کم بودن گزینههای سرمربیگری تیم ملی و شرایط خاص فدراسیون برای جذب مربی خارجی، مهدی تاج را ناچار کرد حکم سرمربیگری را به نام قلعه نویی بنویسد.
او که کارش در تیم ملی را از اسفند ۱۴۰۱ آغاز و چهارم اردیبهشت سال بعد حکم مربیگری اش را دریافت کرده بود، با وجود پیروزیهایی که تیم ملی به دست آورد و تا نیمه نهایی جام ملتهای آسیا هم پیش رفت، اما هنوز نتوانسته رضایت کارشناسان و صاحب نظران را جلب کند چرا که تیمش «زیبا» و «تماشاگرپسند» بازی نمیکند و در ارائه فوتبال «باثبات» ناتوان مانده است.
عدم ثبات در «خوب» و «برنامه محور» بودن از جمله دلایلی است که باعث شده کارشناسان و پیشکسوتان به انتقاد از عملکرد فنی قلعه نویی در تیم ملی بپردازند. تیمی که بازیکنان باتجربه و کلیدی در اختیار دارد، اما با این سرمربی نتوانسته به بلوغ تاکتیکی برسد و با توجه به داشتههایش فوتبال بازی کند.
طبیعی است که در چنین شرایطی کارشناسان به انتقاد از سرمربی تیم ملی بپردازند و نقدهای خود برای بهتر شدن وضعیت تاکتیکی این تیم را مطرح کنند. اما قلعه نویی به جای پذیرفتن این نقدها بازهم از سیاست نخ نما شده دوران سرمربیگری اش که «حمله به منتقدان» است استفاده کرد تا بتواند آنها را وادار به سکوت کند.
قلعه نویی که سابقه ایجاد چنین چالشهایی را در دوران مربیگری خود به دفعات داشته است، این بار هم از فرصت حضور در نشست خبری و داشتن تریبون استفاده و به منتقدانش حمله کرد. در حالی که نیمه اول دیدار ایران با قطر ضعیف و دور از انتظار بود و هر چند در نیمه دوم وضعیت تیم ملی متفاوت شد، اما نمیتواند بر روی ضعیفهای این تیم در نیمه اول سرپوش گذاشت.
تیم ملی با وجود پیروزی شیرین برابر قطر که با نمایش قابل قبول در نیمه دوم به دست آمد، در اکثر دیدارهایی که با امیر قلعه نویی برگزار کرده، «بیبرنامه»، «ضعیف» و «کم اثر» بوده و اگر هم به پیروزی رسیده روی خلاقیت فردی بازیکنان و یا اشتباهات حریف بوده است.
دیدار با امارات، قرقیزستان و بخشی از دیدار با ازبکستان شامل این موارد میشود که تیم ملی با وجود کسب امتیازات لازم، اما نتوانست انتظارات علاقمندان به فوتبال را برآورده کند.
امیر قلعه نویی که البته برای آماده سازی تیمش مشکلاتی، چون نداشتن زمین تمرین مناسب، اردوهای طولانی و خالی بودن خزانه فدراسیون را کنارش دارد، باید به این انتقادات هم توجه کند و به جای حمله به منتقدان، با نفرات پرتعدادی که کنارش دارد و مسئولیت برخی از آنها در تیم ملی فوتبال ایران مشخص نیست، همفکری کند تا از این وضعیت خارج و تیم ملی را به «ثبات» در نتیجه گیری و موفقیت برساند.
اگر قرار باشد او با تیم ملی ایران در جام جهانی شرکت کند طبیعی است که از هم اکنون باید ضعفهای خودش و تیمش را پوشش دهد تا تیم ملی بتواند نمایشی قابل قبول و آبرومند در جام جهانی داشته باشد.