صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۸۶۶۰۷
مردی که پسر جوانش را با ضربات چاقو به قتل رسانده و خودش با پلیس تماس گرفته بود، در دادگاه اشکریزان گفت: من پسرم را دوست داشتم و هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم او را بکشم.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۲۴ مهر ۱۴۰۳

اوایل خرداد امسال مرد ۶۰ ساله‌ای در تماس با پلیس مدعی شد دقایقی قبل پسرش را در خانه‌شان کشته است. پس از این تماس، مأموران به محل جنایت که خانه‌ای در جنوب تهران بود رفتند و با ورود به خانه با جسد خونین پسر ۲۰ ساله مواجه شدند. با دستگیری و اعتراف متهم، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

به گزارش ایران، در ابتدای جلسه اعلام شد مادر مقتول از مجازات شوهرش گذشت کرده است، بنابراین متهم از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.

وقتی مرد میانسال در حالی که اشک می‌ریخت به جایگاه رفت، اظهار کرد: نمی‌خواستم پسرم را بکشم، اما رفتار‌های او باعث شد یکباره کنترلم را از دست بدهم و با کارد آشپزخانه به او حمله کنم.

وی در تشریح ماجرای قتل گفت: پسرم از ۲ سال قبل به خاطر رفت و آمد با دوستان ناباب به ماده مخدر شیشه اعتیاد پیدا کرد. اوایل او را نصیحت می‌کردم که ترک کند، ولی توجه نمی‌کرد و من برای اینکه دست به کار خلاف دیگری نزند، به او پول می‌دادم و او هم همه پول‌ها را برای خرید شیشه هزینه می‌کرد.

متهم ادامه داد: بار‌ها دوستانش را به خانه می‌آورد و با تندی و پرخاشگری، من و همسرم را وادار می‌کرد از خانه بیرون برویم. باور کنید دیگر از همسایه‌ها خجالت می‌کشیدم. همه به خاطر رفتار‌های پسرم از ما گله داشتند. بار‌ها من و همسرم تلاش کردیم او را به کمپ ترک اعتیاد ببریم، اما او نه‌تن‌ها حاضر نبود ترک کند، بلکه وقتی اسم کمپ می‌آمد عصبانی می‌شد و با ما دعوا می‌کرد.

وی توضیح داد: روز حادثه دوباره پسرم به سراغم آمد و گفت باید برای خرید شیشه به او پول بدهم که من هم گفتم دیگر به او پول نمی‌دهم. در همین حین چاقویی از جیبش بیرون آورد و حمله و مرا زخمی کرد. آنقدر عصبانی شدم که کنترل اعصابم را از دست دادم و به سمت آشپزخانه دویدم و کاردی را که روی کابینت بود برداشتم و چند ضربه به او زدم.

متهم گفت: باور کنید حالم طوری بود که اصلا نفهمیدم چند ضربه به او زدم. من پسرم را دوست داشتم و هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم خودم او را بکشم. حالا هم پشیمان هستم و از قضات می‌خواهم تا حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

ارسال نظرات