صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۸۰۸۱۲
لبنان در خطر است و باز موشک با ویرانه بر بام خانه‌های عروس خاورمیانه از خود به جای خواهد گذاشت.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۰۹ مهر ۱۴۰۳

سیدمحمود کمال آرا؛ موشک‌های کر کننده بر فراز خانه‌های عروس خاورمیانه سوت می‌کشند. دود انفجار، نور آتش و خاک تخریب بر روی صورت اهالی آبادی‌های مجاور رودخانه لیطانی نشسته است. صدای ناقوس کلیسای بانوی ما حریصا و تکبیر موذن مسجد محمد امین در لابلای شیون زنان و دختر بچه‌های بیروت به سختی به گوش میرسد. ضرب فلاش دوربین توریست‌هایی که زیبایی قلعه سنت لوئیس و بازار قدیمی صیدا را به یادگار ثبت می‌کردند جای خود را به آژیر آمبولانس‌هایی که هر یک حامل چندین جنازه و مجروح انباشه بر روی هم می‌باشد، داده است. اینجا بیروت است. آسمان زیبایش را جنگنده‌های مافوق صوت در مینوردند و این روزها، عروس زیبای خاورمیانه لباس عزا بر تن کرده است. عزای سید لبنانی و یاران همرزمش که سال‌ها در کوچه پس کوچه‌های ضاحیه، مجاهدت‌های خاموش کردند تا چراغ لبنان روشن بماند.

اوضاع طوفانی سواحل شرقی دریای مدیترانه در مرحله‌ای به سر می‌برد که فرصت تحلیل و بررسی به جای نگذاشته است و هر لحظه این امکان وجود دارد که موج سونامی برآمده از وقایع ماه‌ها قبل، اینبار بیروت را در خود غرق کند. از این رو حجم و ابعاد عملیات نظامی و اطلاعاتی دشمن در دو هفته اخیر دو پیغام روشن دارد. 

اولا؛ برنامه ریزی اطلاعاتی، زمینه سازی لجستیکی و صبر موذیانه برای فرارسیدن ساعت صفر در عملیات بوضوح قابل مشاهده است. به این معنا که دشمن برای انجام عملیات وسیع، در ابعاد مختلف و در زمان شناور خود را مهیا کرده است. بعنوان مثال؛ فارغ از میزان خسارت و تبعات عملیات انفجار پیجر‌ها که بار‌ها در روز‌های اخیر به آن پرداخته شده است، نکته مهم این ضربه‌ی بی سابقه، غیرقابل پیش بینی بودن دشمن، عدم امکان دقیق در سنجش ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل آن‌ها و ارزیابی میزان عمق و طول گام بعدی رژیم می‌باشد.

به عبارت بهتر با عنایت به عملیات‌های پانزده روز اخیر در لبنان، برآورد‌های عینی و آشکار (بجز پنهان) بنوعی است که امکان دقیق و درستی از ظرفیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی دشمن که ممکن است در روز‌های آتی بکارگیری شود و همچنین ظرفیت‌هایی که قابلیت اجرا داشته باشند، در دسترس نیست. بطور مشخص و روشن معلوم نیست دشمن در پیشروی‌هایی که تا اینجا پست سر گذاشته، چه نوع تله‌هایی در مسیر مقاومت گذارده و در چه زمانی قرار است آن‌ها را فعال کند و از طرفی معلوم نیست گام بعدی خود را زیگزاگی می‌گذارد و یا قرار است بجای گام به گام پیش رفتن، از جایی به جای دیگر بطور غیرقابل باور پرش کند. 

دوما؛ عملیات‌های اخیر دشمن نشان داد که خطوط قرمز در سیاست‌های جنگی آن‌ها دیگر همانند سابق نیست. بی مهابا حمله می‌کند، ویران می‌کند و در این بین تفاوتی میان سرباز و رهبر یک جریان سیاسی قائل نیست. بعبارت بهتر، دشمن دیگر اِبایی از کشتار مردم و فرماندهان و رهبران اصلی مقاومت ندارد و این موج آسمان خراش یک سونامی می‌باشد که ممکن است هر لحظه بیروت را در خود ببلعد. شاید بد نباشد که در این یادداشت، یک گام فراتر بگذاریم و صریح‌تر صحبت کنیم و اینکه موجی که بیروت را ببلعد برای خروشیدن در مناطق دیگر حریص‌تر خواهد شد.

با مرور این دو پیغام روشن از سوی دشمن دو سناریو با در نظر گرفتن هزینه و فایده آن قابل تصور است:

۱) نظام بین الملل در یک وضعیت ستیز دائمی قرار دارد و رژیمی که برای حفظ بقای خود میجنگد، هر بازیگری را تهدیدی برای خود دانسته و تنها راه حل را جلوگیری از قدرت یافتن دیگران و در نهایت حذف آنان می‌بیند؛ بنابراین رژیم از هر اقدامی برای حفظ بقای خود دریغ نخواهد کرد. بعبارت بهتر او تا زمانی که افق پیش روی را برای خود هموار و روشن می‌بیند، برای پیشروی و تثبیت قدرت حریص‌تر خواهد شد و عدم اقدام متقابل و در خور مقاومت، وی را گستاخ‌تر و حتی به بازیگری برتر تبدیل خواهد کرد. اجرای رویه واقع گرایی در سیاست خارجی این روز‌ها برای ثبات موازنه قدرت در منطقه و تقویت اتحاد محور مقاومت و همچنین جلوگیری از ایجاد اتحاد‌های غیرهمسو با محور مقاومت و طبیعتا همسو با دشمن، زمینه ساز برای اقدامی بازدارنده و جلوگیری از قدرت یافتن بیشتر رژیم در سناریو اول می‌باشد.

۲) جمهوری اسلامی ایران همواره سعی داشته بر اساس ارزش‌های خود، ارتباط حسنه و مسالمت آمیز با دولت‌ها و ملت‌ها برقرار کند که اساسا این موضوع زمانی معنا پیدا میکند که در خدمت منافع ملی باشد؛ لذا این نوع از رفتار سیاست خارجی که صلح مدار بنظر می‌رسد، جایی در روابط میان کشور‌هایی که محلی از منازعه و رودررویی با آن‌ها متصور است، ندارد. بعبارت بهتر، تفکر زمین گذاشتن سلاح در اوج منازعه که محلی برخاسته از بی نظمی‌های نوظهور در چند روز اخیر در منطقه می‌باشد، بنظر در این مرحله از تنش و منازعه منطقی نیست.

بنابراین با تعریف دو سناریو محتمل فوق الذکر در ناآرامی‌های منطقه، فرض بر این است که گام نخست می‌بایست با اجرای سناریوی اول در رفتار سیاست خارجی ج. ا. ا برداشته شود.

باید پذیرفت که دشمن، پای خود را فراتر از شرایط مذاکره و گفتگوی برابر و گذاشتن سلاح بر زمین گذاشته و می‌بایست برای اجرای راه حل پایان منازعه، ابتدا آن را با قدرت‌های موجود و قابل اجرا تنبیه نمود و به عقب راند و سپس در صورتی که منافع ملی، عزت، مصلحت و حکمت و صلاح محور مقاومت اجازه می‌داد وارد سناریو دوم، ایجاد صلح و ثبات، آتش بس و یا چیزی شبیه به آن شد.

با این تفاسیر، همه میدانیم اولین گلوله خارج شده در جنگ، پیغامی گویاتر از ویرانی و تخریب قساوت انسان‌ها ندارد و در این عمل غیرانسانی، گاه تنها عروسکی بی سر، از کودکی بی جان را در زیر آوارهایش به ما نشان می‌دهد.

لبنان در خطر است و باز موشک با ویرانه بر بام خانه‌های عروس خاورمیانه از خود به جای خواهد گذاشت.

ارسال نظرات