نوباغی میگوید دیشب در معدن مشغول کار بودیم که کسی آمد و گفت «فرار کنید؛ گاز دارد. کارگاه قربانی آتش گرفته». ما هم آمدیم بالا و یک لقمه نان و چای خوردیم، اما دیدم رفقایم از بلوک بی نیامدند. طاقت نیاوردم، دویدم و رفتم. لباس کار پوشیدم و رفتم و دیدم اینها همه شان مرده اند.
به گزارش انتخاب، او ادامه داد: یکی یکی روی برانکارد گذاشتم و رفتم بالاتر، دیدم سه نفرشان زنده اند. آوردیم و گذاشتیمشان در داخل واگن ها. بقیه هم همه مرده بودند.
او ادامه داد: باز هم طاقت نیاوردم. گفتند کارگاه ۱۰۵ هم که رفقای من آنجا بودند، آنجا هم گاز دارد. رفتم بالاتر و دنبال رفقایم میگشتم. روی جنازهها راه میرفتم که دیدم کسی دارد خر خر میکند. دهانش را تمیز کردم دیدم حالش خوب شد. رفتم بالاتر و رفقایم را پیدا کردم. همه مرده بودند. یکی کباب شده بود.
او درمورد میزان آسیب دیدگی خودش هم میگوید در آن بالا سرم درد گرفت، گردنم آسیب دید و بدنم سنگین شد. افتادم و آمبولانس مرا به اینجا (مرکز درمانی) آورد.