صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۷۶۷۱۹
زمانی مدارس دولتی با آن حیاط‌های بزرگ و خالی، آب‌خوری‌های سیمانی، نیمکت‌های سه‌نفره، تخته‌سیاه و گچ‌های سفید و زرد با کلاس‌های بی‌روح و پنجره‌ ایمن‌شده با نرده‌های آهنی، یکه‌تاز آموزش‌وپرورش در دهه ۶۰ بودند. این مدارس همواره با نقدهای فراوانی روبه‌رو می‌شدند، اما یک حسن داشتند: مقید به اصل ۳۰ قانون اساسی بودند که بر مبنای آن «دولت‌ موظف‌ است، وسایل‌ آموزش‌وپرورش‌ رایگان‌ را برای‌ همه‌ ملت‌ تا پایان‌ دوره‌ متوسطه‌ فراهم‌ سازد و وسایل‌ تحصیلات‌ عالی‌ را تا سرحد خودکفایی‌ کشور به‌طور رایگان‌ گسترش‌ دهد.» حالا از آن روزها چهار دهه گذشته است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۵ - ۲۹ شهريور ۱۴۰۳

تحقیقات میدانی نشان می‌دهد وضعیت مدارس دولتی همچنان به همان روال سابق است با این تفاوت که دیگر این قانون در بسیاری از آن‌ها به ویژه در کلان‌شهر‌ها به صورت عملی اجرا نمی‌شود و در اغلب مدارس دولتی (حتی سمپاد) دانش‌آموزان موظف به پرداخت شهریه هستند، اما این شهریه با عناوینی دیگر مانند کمک به مدرسه دریافت می‌شود.

به گزارش دنیای اقتصاد، مادر یک دختر کلاس سوم دبستانی که در منطقه ۵ تهران تحصیل می‌کند، می‌گوید: «وقتی برای ثبت‌نام دخترم رفته بود، یک فرم جلوی من گذاشتند به عنوان کمک هزینه مدرسه. چون دو فرزند دیگر هم دارم برایم قسط‌بندی کردند که تا یک‌سال دو میلیون برای مدرسه واریز کنم یعنی در کل ۶ میلیون تومان.»

این تحقیقات همچنین گویای آن است که در مدارس سمپاد هم ۳۰ میلیون به عنوان کمک هزینه به مدرسه از دانش‌آموزان گرفته می‌شود.

این موضوع، گویای شرایطی است که این روز‌ها نزدیک ۱۷ میلیون دانش‌آموز همراه با خانواده‌هایشان در حال دست‌وپنجه نرم کردن با آن هستند. البته عدد و رقم‌ها برای همه مدارس به یک شکل نیستند و معمولا این مدیر یا هیات امنای مدرسه است که در نهایت رقم کمک‌هزینه را مشخص می‌کند. این درد اگر چه از سوی برخی از مسوولان انکار می‌شود و می‌گویند که «عدالت آموزشی مفهومی گسترده است» با این وجود به نظر این مشکل شناخته شده است که نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به تازگی بر لزوم تغییر بنیادین در نحوه اداره مدارس دولتی تاکید کرده و گفته است: «طرحی برای مردمی‌سازی آموزش‌وپرورش با رویکرد اصلاح اداره مدارس و تحصیل رایگان هستیم.» مسعود پزشکیان هم در نخستین مصاحبه مطبوعاتی‌اش عنوان می‌کند که همه باید برای عدالت آموزشی به خط شوند. به دل ماجرا می‌رویم که بدانیم چگونه بی‌عدالتی آموزشی برقرار است.

نامی ندارد جز بی‌عدالتی آموزشی

هر بار که مهر فرا می‌رسد، زنگ‌های آینده برای ایران به صدا در‌می‌آیند. امروز به جرات می‌توان گفت که مدارس دولتی دیگر نه فقط طلایه‌دار و خط‌مقدم آموزش در ایران نیستند، بلکه به نوعی محتاج هزینه‌های دانش‌آموزان هستند.

یکی از معلمان آموزش‌وپرورش که نخواست نامش فاش شود، می‌گوید: «به‌نظر شما مدارس چگونه باید اداره شوند؟ هیچ سرانه‌ای به مدارس تعلق نمی‌گیرد. پول آب و برق و گاز را مدیران چگونه بدهند؟ چاره‌ای ندارند جز اینکه از دانش‌آموزان کمک هزینه بگیرند.» وضعیت آشوبناک مدارس باعث شد که در سال‌های اخیر، مدارس غیردولتی و خاص شکل بگیرند. با این‌حال هنوز هم ۸۰ درصد از جمعیت دانش‌آموزی ایران همچنان به مدرسه دولتی می‌روند و فقط ۲۰ درصد دانش‌آموزان امکان استفاده از مدارس غیردولتی را دارند.

برخی از دانش‌آموزانی که از مدارس دولتی استفاده می‌کنند، می‌گویند: «از سر ناچاری است و اگر خانواده‌های آن‌ها هم توان مالی داشتند به مدارس غیرانتفاعی می‌رفتند.»، اما بی‌شک با این شرایط اقتصادی همه نمی‌توانند پا به مدارس غیردولتی بگذارند چراکه شهریه‌های آن‌ها با وجود آنچه آموزش‌وپرورش بین ۱۰ تا ۸۰ میلیون اعلام کرده با فوق‌برنامه‌های دیگری که برای دانش‌آموزان گذاشته می‌شد به ۱۰۰ تا ۲۵۰ میلیون می‌رسد. اما آنچه دل بسیاری از خانواده‌ها را به درد آورده، خبری است که چندی پیش اعلام شد: «بیش از ۹۷درصد از رتبه‌های برتر کنکور از مدارس غیردولتی هستند.» در این صورت اگر مدارس سمپاد و فرهنگ را کنار بگذاریم، رتبه‌های برتر ایران فقط از طبقه مرفه جامعه هستند و این ناسازگاری بزرگی با برابری آموزشی دارد. از سوی دیگر با تصویب تاثیر ۶۰ درصدی معدل در کنکور از سال دیگر، معلوم نیست که آینده دانش‌آموزان مدارس دولتی به کجا ختم می‌شود.

بسیاری از این دانش‌آموزان می‌گویند؛ «مدارس غیردولتی به دلیل هزینه‌ای که دریافت می‌کنند، نمره‌های دانش‌آموزان را بالا رد می‌کنند و احتمال قبولی دانش‌آموزان قطعا با این روش در کنکور خیلی بیشتر می‌شود.» کارشناسان آموزشی این رویه را نامی نمی‌گذارند جز «بی‌عدالتی آموزشی». هرچند علی عسگری، یکی از استادان و کارشناسان آموزش در ایران رویکرد دیگری به این مساله دارد: «مشکل شهریه مدارس از قبل از انقلاب در ایران و همچنین در بسیاری از کشور‌های جهان وجود دارد. به‌نظر من چیزی که مهم است کرامت انسانی است که باید برای این کار دانش‌آموزان را آموزش دهیم و مدیریت کنیم. همه ما می‌دانیم که هزینه آموزش‌وپرورش بسیار زیاد است. اما به نظر من این نوع آموزشی که داریم گرهی از جامعه ما باز نمی‌کند. در واقع اصل آموزش‌وپرورش باید مورد سوال قرار گیرد.»

اگر پول داشتم، فرزندم جای بهتری درس می‌خواند

بر اساس آخرین آماری که علی فرهادی، سخنگوی آموزش‌وپرورش عنوان کرده: «تعداد دانش‌آموزان ایران در سال ۱۳۹۲ اعم از مدارس دولتی و غیردولتی چیزی حدود ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده که این آمار به نزدیک ۱۷ میلیون نفر رسیده است.» بررسی‌ها نشان می‌دهد که ایران در دهه ۶۰، بیش از ۸ میلیون دانش‌آموز داشته که این رقم امروز تقریبا دو برابر شده است. از دهه ۶۰ تا دهه ۸۰، اکثریت دانش‌آموزان به مدارس دولتی می‌رفتند و برای بیشتر خانواده‌ها عجیب بود که والدین برای آموزش فرزندانشان هزینه پرداخت کنند، اما این رویکرد به تدریج تغییر پیدا کرد. مدارس غیرانتفاعی و خاص روزبه‌روز بیشتر شدند.

نارضایتی از مدارس دولتی به دلیل تعداد بالای دانش‌آموزان در هر کلاس، ناایمن بودن مدارس، نداشتن امکانات ویژه آموزشی مثل آزمایشگاه، کارگاه و... رعایت نشدن کرامت انسانی و نبود پاسخگویی به خانواده‌ها و رویکرد‌های جدید تدریس و برنامه‌های جانبی آموزشی بالا گرفت.

ما سال گذشته دلیل بروز این مسئله را کالبدشکافی کردیم و بسیاری از کارشناسان آموزشی اذعان داشتند که دلیل اصلی این اتفاق این است که «دولت در دهه ۶۰ تا ۷۰؛ ۱۵ تا ۲۰ درصد بودجه عمومی را به آموزش‌وپرورش اختصاص داده است که در دهه ۸۰ به خصوص در دولت نهم و دهم (احمدی‌نژاد) به ۱۰ درصد از بودجه عمومی می‌رسد.

این یعنی دولت بودجه‌ای که برای آموزش کشور اختصاص داده شده به‌رغم بالا رفتن آمار دانش‌آموزان چه اندازه کم کرده است و این اقدام کار را به جایی رسانده که یکی از خانواده‌هایی که پسر ۱۲ ساله‌اش به مدرسه دولتی می‌رود، می‌گوید: «پدر بی‌پولی بسوزد. اگر پول داشتم هرگز اجازه نمی‌دادم فرزندم مدرسه دولتی برود. دانش‌آموزان خودسر در این مدارس زیاد هستند. مشخص است که اصلا برای معلمان و ناظمان مهم نیست رفتار بچه‌ها چگونه باشد. کلاس‌ها معمولا ۳۰ تا ۴۰ نفره است. معلم‌ها اصلا نمی‌رسند که به بچه‌ها درس یاد بدهند. وقتی مدارس به دلیل کرونا آنلاین شده بود که اصلا خود معلم هم بلد نبود از فضای مجازی استفاده کند. بعد از آن هم با کمبود معلم روبه‌رو شدند. آموزش‌هایی که در مدارس غیردولتی وجود دارد، اینجا نیست. اصلا آموزش اهمیتی ندارد. این روز‌ها که دارم فرزندم را برای مدرسه آماده می‌کنم خون جگر می‌خورم. با خودم می‌گویم کاش این‌گونه نبود، من هم اگر اهل فساد و ریا بودم شاید می‌توانستم فرزندم را به مدرسه بهتری بفرستم. حداقل او می‌توانست زندگی متفاوتی برای خودش بسازد.»

وقتی کارد به استخوان می‌رسد

معاون کنونی وزیر آموزش‌وپرورش، اما درباره گلایه والدین برای اخذ وجه از سوی برخی مدارس برای ثبت‌نام می‌گوید: «این تعداد مدارس اندک است، ما شاید در برخی از کلان‌شهر‌ها به واسطه شرایط حاکم بر برخی از مدارس مطالبه‌ای باشد که کمک‌های داوطلبانه‌ای صورت می‌گیرد، ولی چیزی به اسم «اجبار» مطلقا نداریم و اگر کسی شکایتی داشته باشد ما ظرف سه روز به آن رسیدگی می‌کنیم.» او همچنین تاکید می‌کند: «یک سری از مدارس قانونی شهریه دریافت می‌کنند مثلا مدارس تیزهوشان یا سمپاد، یا مدارس هیات امنایی که تابع یک قوانین و ساختاری متشکل از انجمن اولیا و مربیان و مدیران مدرسه را دارد یا مدارسی مثل شاهد بنابراین اگر این طور مدارس را استثنا کنیم، بقیه مدارس عادی دولتی ما هیچ وجهی نباید اخذ کنند.»

این در حالی است که مادر یک دانش‌آموز ۹ ساله در منطقه ۴ تهران می‌گوید: «اگر کمک هزینه را به مدرسه پرداخت نکنیم، کادر آموزشی با ما بدرفتاری می‌کنند. این واقعیت است. مسوولان خودشان بیایند ببینند که چه بر سر فرزندان می‌آید. برخی از کادر مدرسه چنان برخورد می‌کنند که انگار ما از زباله‌دانی آمده‌ایم و حق انسان بودن و تحصیل نداریم. مگر چه به بچه‌هایمان یاد می‌دهند؟ واقعا کارد به استخوان رسیده است.» عسگری، اما معتقد است: «مشکل این است که ما مدیریت صحیح نداریم. آن وقت پرداخت شهریه برای خانواده‌های کم بضاعت هم قابل تحمل می‌شود. وقتی بداند که این آموزش مدرسه سازنده است. آن‌وقت خانواده‌ها هر طور شده هزینه را پرداخت می‌کنند. فرزندان ما باید به جای حفظیات، تحت آموزش شهروندی باشند. ما باید از این سیاست‌ها برای رشد بچه‌ها استفاده کنیم. بچه‌هایی که قادر به پرداخت هزینه نیستند نباید مورد تحقیر واقع شوند. هیچ کودکی نباید به دلیل نبود هزینه از آموزش محروم شود.»

چرا مدارس دولتی از چشم افتادند؟

برخی کارشناسان آموزشی می‌گویند؛ «نحوه رفتار کادر مدارس دولتی عادی با والدین و دانش‌آموزان و عدم امکان مطالبه‌گری، یکی از دلایل مهم در گرایش خانواده‌ها به سمت مدارس غیردولتی است. مساله این است که مدارس غیردولتی برای حفظ مشتریان خود، در قبال والدین پاسخگو هستند و همین رویکرد باعث ایجاد آرامش برای خانواده‌ها می‌شود.»، اما از دید کارشناسان این روش‌های تدریس است که با مشکلات اساسی روبه‌روست که در نهایت نتایج آن در کنکور بازتاب پیدا می‌کند. بررسی روند کنکور در چند سال گذشته نشان می‌دهد بیشتر دانش‌آموزان مدارس غیردولتی هستند که رتبه‌های بالا را کسب می‌کنند. هر چند محسن زارعی، رئیس مرکز سنجش و ارزیابی کیفیت نظام آموزش‌وپرورش خلاف این نظر را دارد و می‌گوید؛ مجموع نمرات دانش‌آموزان مدارس دولتی بیشتر از مدارس غیردولتی در سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی بوده است. او معتقد است: «چرایی این موضوع برمی‌گردد به تمرکز مدارس غیردولتی که باتوجه به تاثیر نمرات امتحانات نهایی در کنکور کماکان بر مهارت‌های تست‌زنی و آمادگی دانش‌آموزان برای آزمون سراسری است.»

زارعی همچنین تاکید می‌کند: «آزمون‌های نهایی سال گذشته سهم ۴۰ درصدی و امسال نیز سهم ۵۰ درصدی را به خود اختصاص دادند و طراحی سوالات مبتنی بر کتاب بود نه مهارت‌های تست‌زنی و حفظ کردن، بنابراین یادگیری باید برای دانش‌آموزان اتفاق بیفتد.» این گفته‌ها در حالی است که بسیاری از مسوولان درباره بالابودن رتبه مدارس غیردولتی خبر می‌دهند و همچنین امتیازی که دانش‌آموزان در مدارس غیردولتی دارند.

صحبت‌های فرشاد ابراهیم‌پور، معاون سابق وزیر آموزش‌وپرورش بر این موضوع صحه می‌گذارد: «معتقدم مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره سازمان ملی سنجش و آموزش کشور اجرایی نمی‌شود؛ سازمان ملی سنجش از زیرنظر وزارت علوم خارج شد و زیرنظر ریاست‌جمهوری رفت تا نظارت عالیه بر امتحانات نهایی دانش‌آموزان صورت گیرد منتها هنوز سازمان ملی سنجش نقش نظارتی بر این آزمون‌ها ندارد.»

بنابراین این امکان وجود دارد که مدارس غیردولتی بتوانند نمرات دانش‌آموزان را بالاتر رد کنند که مساله نیاز به بررسی از سوی مسوولان جدید آموزش‌وپرورش دارد. هر چند کارشناسان معتقدند که مشکل آموزشی دولتی و غیردولتی ندارد. عسگری در این زمینه یادآور می‌شود: «حتی مدارس غیر انتفاعی هم رویکرد‌های مناسبی ندارند. در واقع در مدارس غیردولتی یک نوع دوپینگ می‌کنند. عرض من این است که مدارس دولتی و غیرانتفاعی هر دو از نظر آموزشی کاملا نامناسب هستند. ما از بچه‌ها در مدارس غیردولتی انتظار داریم که موفقیت بیشتری داشته باشند.

به هر حال باید یک عدالت آموزشی در کشور ما گسترش پیدا کند که بچه‌ها از امکانات نسبتا برابری برای آموزش استفاده کنند.» برای دیدن نتیجه آموزش‌وپرورش در مدارس دولتی و غیردولتی، اما نیاز نیست راه دوری برویم. تحقیقات زیادی در این زمینه شده که نشان می‌دهد دانش‌آموزان از نوشتن یک دیکته ساده عاجزند و در آزمون جهانی پرلز نمرات ایرانی‌ها به قعر جدول سقوط کرده است. چرا که ۳۲ درصد دانش‌آموزان ایرانی نمره زیر ۴۰۰ گرفته بودند. به این معنا که ما در ادبیات و ریاضی جزو معدود کشور‌هایی هستیم که این نمره‌ها را دریافت کردیم.

نا‌ایمنی، دولتی و غیردولتی ندارد

فقط دانش‌آموزان در زمینه رویکرد‌های آموزشی با مشکل روبه‌رو نیستند. این خبری که به تازگی رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران اعلام کرده هم نگران‌کننده است: «بیش از ۵۰ درصد مدارس تهران ناایمن هستند و آموزش‌وپرورش کاری نکرده است» او می‌گوید: «تمام موارد ناایمنی را ریزبه‌ریز اعلام کرده‌ایم و منتظریم که مسوولان مربوطه اقدامات لازم را انجام دهند.»

از سال گذشته موضوع ایمن‌سازی مدارس تهران در دستور کار آتش‌نشانی و سازمان مدیریت بحران شهر تهران قرار گرفته است و تفاهم‌نامه‌ای هم در این زمینه با آموزش‌وپرورش تهران بسته شد. از ۲۸۰۰ مدرسه تهران نیمی توسط سازمان مدیریت بحران از نظر سازه‌ای بررسی شده و تا پایان سال تمام مدارس مورد بررسی قرار می‌گیرند.

رئیس سازمان آتش‌نشانی هم می‌گوید که از نظر ایمنی حریق هم مدارس را مورد بررسی قرار داده‌ایم، اما «وضعیت خوبی ندارند» و از سال گذشته تاکنون حتی یک پرونده مبنی بر اینکه مدرسه‌ای اقدامات ایمن‌سازی را انجام داده، به دست ما نرسیده است. جالب اینجاست که مدارس غیردولتی هم که هزینه‌های بالا دریافت می‌کنند، مدارس‌شان را ایمن نمی‌کنند. این درد مشترک میان مدارس دولتی و غیردولتی است.

عسگری می‌گوید: «مدارس ایران کلا فضای مناسب برای آموزش ندارند. فضای سبز مناسب ندارند. طبیعتا بحث ایمن بودن بحثی بسیار جدی است و در بودجه‌های عمومی دولت باید دیده شود. ما هزینه‌های زیادی را برای بسیاری از بخش‌های دیگر در ایران صرف می‌کنیم، اما متاسفانه آموزش‌وپرورش را رها کرده‌ایم. این رویه آسیب‌های جدید به ما می‌رسانند. طبیعتا اگر این رویه ادامه پیدا کند ایران آینده خوبی نخواهد داشت.»

ارسال نظرات