صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۷۴۴۵۱
در خاطره علی جنتی آمده است: در شهریور ۵۴ در واقع یکی‌دو ماه بعد از همان ملاقات‌هایی که در دمشق صورت گرفت، آن‌ها در دانشگاه تهران جزوه‌هایی منتشر و به طور رسمی اعلام کردند که علم مبارزه در واقع در اختیار مارکسیسم است و در دنیای امروز در چین در اتحاد شوروی و در جا‌های دیگر با استفاده از این علم توانسته‌اند پیروز شوند؛ بنابراین، ما نیز به مارکسیسم اعتقاد داریم و به این ترتیب انشعاب خود را اعلام کردند. به‌خاطر مبارزاتی که مجاهدین خلق داشتند و مواضعی که همه نسبت به آن‌ها داشتند، من هم از طرفداران پروپا قرص آن‌ها بودم، اما وقتی مرحوم محمد منتظری گفت که در درون سازمان عده‌ای مارکسیست شده و گرایش به چپ پیدا کرده‌اند، برای من حالت شوک ایجاد شد که چگونه می‌شود کسانی که این همه اهل نهج البلاغه و قرآن و تفسیر قرآن و اهل تهجد و ساده‌زیستی و زهدگرایی هستند، یک مرتبه این‌گونه تغییر عقیده بدهند.»
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۸ - ۲۳ شهريور ۱۴۰۳

علی جنتی با اشاره به سفر‌های خارجی هاشمی رفسنجانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد؛ به تشریح دلایل سفر‌های متعدد این مبارز انقلابی پرداخته و مهم‌ترین آن را حفظ وحدت مخالفان شاه پهلوی عنوان کرد.

به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی، علی جنتی که خودش نیز جزو مبارزین علیه محمدرضا پهلوی بود و برای آموزش نظامی به کشور‌های سوریه و لبنان سفر کرد، در بخشی از کتاب خاطراتش به سفر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به سوریه اشاره می‌کند که در "خرداد یا تیر ۱۳۵۴" انجام میشود و موقعی بود که او نیز در دمشق به سر می‌برد.

علی جنتی گفته است که به‌اتفاق شهید محمد منتظری به دیدن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رفته و اطلاعات خوبی را از وضعیت داخل ایران به دست می‌آوردند.

به گفته جنتی سفر آقای رفسنجانی نسبتاً طولانی بود و به چندین کشور مسافرت کرده بود: «ایشان ابتدا به ژاپن رفته، از آنجا به دمشق آمده، سپس عازم لبنان شد و از آنجا به فرانسه و چند کشور اروپایی مثل بلژیک و... رفت. بعد هم سفری به آمریکا کرده، دیگربار به اروپا بازگشت و پس از آن از طریق لبنان و سوریه به ایران برگشت.»

علی جنتی در تشریح اهداف هاشمی رفسنجانی چنین گفته است:

این‌گونه که من درک کرده بودم ایشان در این سفر چند هدف را دنبال می‌کرد؛ یکی اینکه متوجه شده بود در داخل کشور انشعابی در سازمان مجاهدین خلق اتفاق افتاده است و تعدادی از اعضای مجاهدین خلق گرایش‌های مارکسیستی پیدا کرده‌اند و قصد دارند این سازمان را - که پشتوانهٔ عمیق مبارزاتی و مردمی داشت - با همهٔ اعتبارش به انحصار خویش درآورند و تحت همین نام با تفکرات مارکسیستی، مبارزاتشان را ادامه دهند. ازآنجایی‌که سازمان عناصری را در داخل کشور داشت و در خارج از کشور بهتر می‌شد با آن‌ها ارتباط برقرار کرد هدف آقای رفسنجانی این بود که اعضای مارکسیست را قانع نماید تا مواضعشان را اعلام نکنند و اعضای مسلمان هم بتوانند گروه خود را شکل داده زودتر از مارکسیست‌ها اعلام مواضع نمایند و به‌اصطلاح سازمان را برای اعضای مسلمان حفظ کنند. یکی از اعضای سازمان در دمشق که به مارکسیسم گرایش پیدا کرده بود، تراب حق‌شناس بود. آقای رفسنجانی چند جلسه با او ملاقات داشت. آن‌ها خیلی مخفی‌کاری می‌کردند و سعی می‌کردند حتی نیرو‌های مبارز آن‌ها را نبینند و با آن‌ها ارتباط پیدا نکنند.

در هتلی که آقای رفسنجانی بود من هم رفت‌وآمد می‌کردم حق‌شناس خیلی سعی می‌کرد که خودش را مخفی کند تا جایی که حتی قیافه‌اش را هم نبینم؛ شاید به این دلیل بود که خودشان می‌دانستند درونشان چه خبر است و می‌خواستند گرایش‌های مارکسیستی‌شان را پنهان کنند. به همین خاطر برای اینکه کسی معترض نشود سعی می‌کردند که در خارج شناسایی نشوند و خودشان را مخفی می‌کردند. در آن زمان، آقای هاشمی در ملاقات‌هایی که با آقای حق‌شناس داشت، اشاره کرده بود که این آقای فلانی (من) خودش یکی از مبارزان کشور است و الان هم تحت تعقیب است تو چرا با حضور ایشان مخالفت می‌کنی؟ و او می‌گفت: نه! من شرطم این است که اگر من می‌آیم کس دیگری نباشد؛ اما، چون مرحوم محمد منتظری از قبل با ایشان آشنا بود در بعضی از جلساتشان حضور داشت به‌هرحال این گروه زیر بار نرفتند و اعلام مواضع کردند.

واردشدن شوک به جنتی!

در ادامه خاطره علی جنتی آمده است: در شهریور ۵۴ در واقع یکی دو ماه بعد از همان ملاقات‌هایی که در دمشق صورت گرفت آن‌ها در دانشگاه تهران جزوه‌هایی منتشر و به طور رسمی اعلام کردند که علم مبارزه در واقع در اختیار مارکسیسم است و در دنیای امروز در چین در اتحاد شوروی و در جا‌های دیگر با استفاده از این علم توانسته اند پیروز شوند؛ بنابراین ما نیز به مارکسیسم اعتقاد داریم و به این ترتیب انشعاب خود را اعلام کردند. به خاطر مبارزاتی که مجاهدین خلق داشتند و مواضعی که همه نسبت به آن‌ها داشتند، من هم از طرفداران پر و پا قرص آن‌ها بودم؛ اما وقتی مرحوم محمد منتظری گفت که در درون سازمان عده‌ای مارکسیست شده و گرایش به چپ پیدا کرده اند برای من حالت شوک ایجاد شد که چگونه میشود کسانی که این همه اهل نهج البلاغه و قرآن و تفسیر قرآن و اهل تهجد و ساده زیستی و زهدگرایی هستند یک مرتبه این گونه تغییر عقیده بدهند.

انسجام بخشیدن به مبارزات خارج از کشور، هدف دوم هاشمی

علی جنتی افزوده است: هدف دومی که آقای هاشمی دنبال می‌کردند، در واقع انسجام بخشیدن به مبارزاتی بود که به‌صورت پراکنده در خارج از کشور فعالیت می‌کردند. در آن زمان اکثر افرادی که به خارج آمده بودند، کسانی بودند که به دلیلی تحت تعقیب رژیم بودند. بعضی از آن‌ها درس می‌خواندند. تعدادی هم کار مبارزاتی می‌کردند. آن‌ها در اروپا، آمریکا و نجف پراکنده بودند و خیلی باهم ارتباط نزدیک و ارگانیک نداشتند و بعضی وقت‌ها با هم اختلاف‌نظر‌هایی نیز داشتند. در خود نجف چند گروه مستقر بود؛ از جمله گروهی که بعد‌ها تحت عنوان روحانیون مبارز معروف گردید در خارج از کشور فعالیت می‌کردند که مرحوم محمد منتظری، آقای دعایی مرحوم املایی، آقای محتشمی و آقای اسماعیل فردوسی پور در این گروه بودند. در میان این گروه، کسانی مانند آقای سید حمید روحانی نیز بودند که با دیگر دوستان خود اختلاف نظر‌هایی داشت و جداگانه تحت عنوان روحانیون مبارز، فعالیت میکرد.

ارسال نظرات