دکتر رحمن پاداش؛ «دکتر پزشکیان» در دوران تبلیغات و مناظرات انتخاباتی و بعد از آن، همواره بر همدلی، انسجام داخلی، تعامل خارجی و استفاده از همه ظرفیتها فارغ از نگاه بندی جناحی تاکید فراوان داشتند. تا جایی که خیلیها صحبت از تشکیل «کابینه ائتلافی» بر زبان میآوردند، با این حال ایشان در جلسه تحلیف رسماً عنوان «وفاق ملی» را برای دولت خود برگزیدند. اگر چه به نظر میرسد دولت و مابقی بخشها بر سر «وفاق ملی» به توافق رسیدند، ولی بدون رعایت و توافق بر روی برخی موارد، نه تنها وفاقی صورت نخواهد گرفت بلکه همچون دو دهه گذشته همه انرژی و توان دولت مصروف خنثی کردن عدم همکاری و «نفاق» خواهد شد:
۱. صدا و سیما به عنوان بزرگترین رسانه کشور نقش مهمی در جهت گیری دیدگاه مخاطبان دارند. مدیران این سازمان که غالباً از یک تفکر خاص میباشند با دعوت از افراد و گروههای با دیدگاه متفاوت، برگزاری میزگردهای تخصصی با حضور نمایندگان اقشار و اصناف، اختصاص برنامه به همه اقوام، استفاده از کارشناسان زن و برادران اهل سنت در بخشهای مختلف و ... میتواند نقش فعالی در ایجاد «وفاق ملی» ایجاد نماید.
۲. یکی دیگر از مواردی که نقش مهمی در ایجاد وفاق بین جامعه و حاکمیت دارد، جریانهای سیاسی مختلف، اعم از چپ و راست، میباشند. بعد از اتفاقات سال ۸۸ بخشی از نیروهای اصلاحطلب با اتخاذ مواضعی متفاوت با مواضع رسمی، مسیر متفاوتی برای پیگیری مطالبات خود در پیش گرفتند. در پی این رخداد جریان دیگری، درست در سمت مقابل آنها، همه تلاش خود را برای «یکدست سازی» و «خالص سازی» انجام دادند که عملکرد ضعیف آنها گواه شکستشان میباشد؛ لذا هر دو طیف سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب باید ضمن تعدیل مواضع گذشته، با باز تعریف و بازنگری نقش خود در فضای سیاسی، زمینه اعتماد نظام سیاسی به خود را فراهم کنند. این مورد از طریق تشکیل احزاب قدرتمند امکانپذیر میباشد؛ لذا دولت چهاردهم با فراهم کردن فضای کار برای احزاب فراگیر به صورت موازی میتواند به وفاق بین آحاد جامعه کمک شایانی کند.
۳. یکی از مواردی که با وجود گذشت حدود ۴۶ سال از عمر انقلاب، به صورت مسیر باقی مانده است استفاده از اقوام و اقلیتها در ساختار اداری-سیاسی کلان میباشد. باور داریم استفاده از همه ظرفیتهای انسانی کشور با هر قوم و مذهبی عین عدالت است. خوشبختانه در دولت چهاردهم این تابو شکسته و برای نخستین بار یکی از معاونین ریاست جمهوری از برادران اهل سنت انتخاب گردید، که اگر چه بهتر میبود دکتر پزشکیان شخص دیگری از بیرون مجلس انتخاب میکردند، با این حال این قضیه را به فال نیک گرفته و امیدواریم در سطح معاونین وزرا از توانمندی اهل سنت و اقوام و زنان ایرانی بیشتر استفاده گردد.
۴. دکتر پزشکیان بارها به استفاده از کارشناسان و متخصصان و سپردن امور به آنها تاکید فراوان داشته است. ایشان در مراسم تودیع و معارفه وزرای کشور تاکید کردند «در این دولت کسانی که بدون دلیل موجه بالا رفتهاند پایین میآیند و کسانی که به ناحق پایین رفتهاند، بالا کشیده خواهند شد». این سخن نشاندهنده این است که ملاک در انتخاب همکاران در بخشهای مختلف کشور باید «شایسته سالاری» باشد و «نه ویژه سالاری»!؛ بنابراین با انتخاب افراد شایسته، بخصوص در سطح استانداران و مدیران میانی، میتواند به قوام وفاق ایجاد شده کمک کنند.
۵. وفاق در جامعه بدون در نظر گرفتن همه مردم اتفاق نخواهد افتاد. اگر چه از منظر دموکراسیخواهی دکتر پزشکیان در وهله نخست باید به خواستههای رأی دهندگان به خود بپردازد، ولی ایشان رییس جمهور همه مردم ایران میباشند. بیش از ۵۰ درصد مردم (به هر دلیلی) پای صندوقهای رأی نیامدند و حدود ۲۰درصد به آقای پزشکیان رای ندادند؛ بنابراین دکتر پزشکیان همزمان با پیگیری مجدانه مطالبات رای دهندگان به خود، باید برای تغییر نظر آن ۵۰ درصد اقدام کرده و ضمن دعوت و استفاده از نمایندگان آنها نسبت به شنیدن صدایشان اقدام نمایند. وفاق ملی بدون شنیدن صدای بی صدایان (همان ۵۰ درصد)، بدون تعامل با ۲۰ درصد (مخالفان)، و بدون پیگیری مطالبات ۳۰درصد (رای دهندگان) امکانپذیر نخواهد بود.
در پایان با در نظر گرفتن موارد اشاره شده، مشروط به اینکه ملزومات وفاق رعایت شود جامعه آمادگی پذیرش آن را در سطح بالایی دارد؛ لذا همکاری و همراهی بخشهای مختلف حاکمیت و قوای سه گانه برای انتقال وفاق سیاسی به سطح اجتماع (انسجام در سیاست داخلی، تعامل در سیاست خارجی، توسعه رابطه با همسایگان) بسیار مفید و راهگشا است در غیر این صورت وفاق نسبی ایجاد شده تبدیل به نفاق خواهد شد.