اعتیاد به کار یکی از آسیبهای جهان امروز است. به نظر میرسد درباره اینکه آیا اعتیاد به کار را میتوان یک بیماری دانست یا نه اتفاق نظری وجود ندارد. با این حال افراد معتاد به کار حتی به قیمت از دست دادن زندگی شخصی و نیازهای اولیه خود به شیوهای وسواسگونه کار میکنند.
به گزارش عصرایران، اگرچه عبارت معتاد به کار را نخستین بار روانشناسی به نام ریچارد ایوانز در سال ۱۹۶۴ به کار برد، اما وین اوتس در سال ۱۹۷۱ این کلمه را در کتاب خود با عنوان اعترافات یک معتاد به کار، استفاده کرد و باعث رواج یافتن این اصطلاح شد.
با این حال بر خی متخصصان معتقدند یک وضعیت پزشکی به نام «اعتیاد به کار» وجود ندارد. نکته جالب توجه درباره این نوع اعتیاد آن است که تصویر آن نزد جامعه برعکس بسیاری از اعتیادها و رفتارهای نادرست منفی نیست. افراد بسیاری این ویژگی را به عنوان یک مزیت تلقی کرده و حتی بسیاری از شرکتها و سازمانها هم آن را پذیرفته یا به شیوههای مختلف به آن پاداش میدهند.
اعتیاد به کار هم مانند سایر اعتیادها اسباب رضایت فرد را فراهم کرده و بعد از مدتی فرد برای رسیدن به رضایت بیشتر نیاز به کار بیشتری هم پیدا میکند.
از سوی دیگر یکی از ویژگیهای افراد معتاد به کار آن است که آنها نیاز به تأیید شدن توسط دیگران و شناخته شدن در سطح جامعه دارند.
دل بستگی این افر اد به کار و دستاوردهای حاصل از آن چنان زیاد است که بعد از مدتی مسائل و تجربیات خارج از کار برای این افراد کمارزش یا بیارزش میشود.
با این حال باید توجه کرد که اعتیاد به کار از ساعات طولانی کار کردن متفاوت است و فردی که ساعات طولانی کار میکند لزوما معتاد به کار نیست.
متخصصان میگویند باید میان دو مفهوم «اعتیاد به کار» و «تعهد کاری» تمایز قائل شویم. تعهد کاری وضعیت فکری مثبت و رضایتبخشی در کار است که مشخصههای آن شور و ذوق، تعهد و دلبستگی هستند.
در واقع نقطه افتراق میان تعهد کاری و اعتیاد به کار در انگیزه کار است به این معنا که کارمندان متعهد از انگیزه بالای کار برخوردارند و در قبال آن انتظار تعریف و تمجید ندارند. اما معتادان به کارغالبا د رخود احساس اجبار به کار میکنند و کار نکردن باعث ایجاد احساس شرم در آنها میشود.
آنها در زمان کار عصبانیت، عذابوجدان، خصومت، تنش یا تشویش بیشتری را تحمل میکند، در حالی که کارمندان متعهد در هنگام کار خود شادتر، حواسجمعتر و مشتاقتر هستند. همچنین متخصصان میگویند، افرادی که بهسختی کار میکنند، اما پس از اتمام زمان کارشان میتوانند بهسادگی آن را رها کنند، افرادی هستند که به کارشان اعتیاد ندارند. برعکس افراد معتاد به کار دچار عدم توانایی در کنار گذاشتن کار دارند.
افکار آزاردهنده درباره کار بعد از ساعت کاری و کار کردن بیش از انتظارات مدیران از مهمترین علائم اعتیاد به کار هستند. اما این اعتیاد علائم دیگری هم دارد:
سپری کردن ساعات طولانی در دفتر، حتی در صورت عدم نیاز
وجود بیماری وسواس در موفقیت مربوط به کار
ترس شدید از شکست در کار
بدگمان بودن در مورد عملکرد مربوط به کار
از بین رفتن روابط شخصی به دلیل کار
داشتن نگرش دفاعی نسبت به کار دیگران
استفاده از کار به عنوان راهی برای اجتناب از روابط
تلاش برای کنار آمدن با احساس گناه یا احساس بیماری افسردگی
تلاش برای اجتناب از مواجه با بحرانهایی مانند مرگ، طلاق یا مشکلات مالی
انجام بیش از حد کار برای حفظ ارزش شخصی خود