صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

زندگی یعنی بازی کردن به طبیعت بنگرید تا آن را درک کنید
"تئودوسیوس دوبژانسکی" دانشمند امریکایی اوکراینی تبار که در زمینه ژنتیک مطالعه می‌کرد در سال ۱۹۷۳ میلادی در مقاله‌ای نوشته بود: "هیچ چیز در زیست شناسی معنا ندارد مگر در پرتو تکامل". بسیاری از زیست شناسان موافق این نظر هستند. شاید رضایت بخش‌ترین تعریف از زندگی این باشد که به آن چه هست توجه نمی‌کند بلکه به کاری که انجام می‌دهد توجه می‌کند یعنی زندگی چیزی است که توسط انتخاب طبیعی تکامل می‌یابد. از آنجایی که انتخاب طبیعی دارای ویژگی‌های مشترکی با بازی است می‌توان گفت زندگی در اساسی‌ترین مفهوم آن بازیگوش است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۲۶ مرداد ۱۴۰۳

فرارو- در کتابخانه دانشگاه کمبریج همراه با همه کتاب‌ها نقشه‌ها و دست نوشته‌ها نقاشی کودکانه‌ای وجود دارد که متصدیان کتابخانه آن را "نبرد سربازان میوه و سبزیجات" نامیده اند. آن نقاشی یک سرباز سواره نظام دستار بر سر را در مقابل سربازی انگلیسی به تصویر کشیده است. قدری گیج کننده به نظر می‌رسد: سرباز انگلیسی روی هویج نشسته و سرباز دستار به سر سوار بر انگور است.

به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، هویج و انگور هر دو دارای سر و دم اسب مانند هستند. تصور می‌شود این اثر کار "فرانسیس داروین" هفتمین فرزند "چارلز داروین" طبیعت شناس شهیر بریتانیایی و "اِما" همسرش باشد و به نظر می‌رسد در سال ۱۸۵۷ میلادی کشیده شده زمانی که فرانسیس ده یا یازده ساله بوده است.

این نقاشی پشت صفحه‌ای از پیش نویس کتاب "خاستگاه گونه ها" شاهکار داروین و متن بنیادین زیست شناسی تکاملی، کشیده شده است. چند برگه از پیش نویس که باقی مانده، نشان می‌دهند که صفحاتی بوده اند که داروین به فرزندان اش داده بود تا از آن برای نقاشی بر روی کاغذ استفاده کند.

زندگی نامه نویسان داروین مدت‌ها پیش متوجه شده اند که بازی در زندگی شخصی و خانوادگی او اهمیت داشته است. عمارت سبک جورجیایی او که در آن به همراه اِما و ده فرزندشان زندگی می‌کردند دارای یک تاب طنابی در طبقه اول و یک سرسره چوبی قابل حمل بود که می‌شد آن را روی راه پله اصلی قرار داد. هم چنین، محیط باغ و اطراف آن به مثابه یک آزمایشگاه و زمین بازی در فضای باز عمل می‌کردند.

بازی هم چنین در نظریه انتخاب طبیعی داروین نقش دارد. داروین نشان می‌دهد که اگر بخواهیم فرایند‌های انتخاب طبیعی را به یک رفتار تشبیه کنیم آن رفتار بازی خواهد بود.

بدون هدف، بدون جهت

انتخاب طبیعی فرآیندی است که از طریق آن موجوداتی که به بهترین وجه با محیط خود سازگار هستند احتمال بیش تری برای زنده ماندن دارند و بنابراین می‌توانند ویژگی‌هایی که به رشدشان کمک کرده را به فرزندان شان انتقال دهند. این فرآیندی بی جهت است. به قول داروین هیچ قانون ضروری و جهانی پیشرفت یا توسعه را شامل نمی‌شود.

برخلاف چَرا کردن و شکار که رفتار‌هایی هستند که با اهداف مشخص تعریف می‌شوند بازی بدون جهت است. وقتی یک اسب در یک مزرعه شادی می‌کند، یک سگ با چوب کُشتی می‌گیرد یا شامپانزه‌ها یکدیگر را تعقیب می‌کنند آنان بدون هدف عمل می‌کنند.

انتخاب طبیعی کاملا موقتی است: تکامل هر موجود زنده به هر شرایطی که در مکان و زمان معین وجود دارد پاسخ می‌دهد. به همین ترتیب حیوانات در حال بازی به طور موقت عمل می‌کنند. آنان دائما حرکات خود را در پاسخ به تغییرات شرایط تنظیم می‌کنند. بازی سنجاب‌ها در مواجهه با موانعی مانند افتادن شاخه‌ها یا حضور سایر سنجاب‌ها تاکتیک‌ها و مسیر‌های آنان را به شکل زیرکانه‌ای تغییر می‌دهد.

انتخاب طبیعی پایانی باز دارد. اشکال زندگی ثابت نیستند بلکه پیوسته در حال تکامل می‌باشند. بازی نیز پایانی باز دارد. حیوانات یک جلسه بازی را بدون برنامه ریزی برای پایان دادن به آن آغاز می‌کنند. برای مثال، دو سگ در حال دعوا کردن و کلنجار رفتن با یکدیگر بازی را تا زمانی ادامه می‌دهند که یکی از آن دو مجروح یا خسته شده یا به سادگی دیگر علاقه‌ای به ادامه بازی نداشته باشد.

همان طور که داروین اذعان داشت انتخاب طبیعی نیز بیهوده است. او نوشته بود: "از هرگونه، بیش از تعداد افرادی که می‌توانند زنده بمانند افراد بیش تری متولد می‌شوند". با این وجود، او اشاره کرد که در بلند مدت چنین وضعیتی سازگاری‌هایی ایجاد می‌کند که یک خط تکاملی را قادر می‌سازد تا "مناسب تر" شود.

بازی نیز به همین ترتیب عمل می‌کند. بازی به حیوان کمک می‌کند تا زمان و انرژی خود را صرف کند تا شاید بهتر بتواند به رفتار‌های مانند جستجوی غذا و شکار که در نهایت می‌تواند به بقایش کمک کند بپردازد. حیوانات به روش خاصی که معمولا تغییر نمی‌کنند شکار یا چَرا می‌کنند. با این وجود، حیوانی که در حال بازی است با احتمال بسیار بیش تری نوآوری به خرج می‌دهد و برخی از نوآوری‌ها ممکن است به مرور زمان با روش‌های جدیدی برای چرا کردن و شکار سازگار شوند.

رقابت و همکاری

داروین برای اولین بار انتخاب طبیعی را در قالب "تنازع بقا" چارچوب بندی کرد که به طور عمده یک رقابت بود. با این وجود، "پتر آلکسیویچ کروپوتکین" جانورشناس روس در دهه ۱۸۶۰ میلادی در نتیجه مشاهدات خود بر روی پرندگان و گوزن‌ها به این نتیجه رسید که بسیاری از گونه‌ها برای همکاری به انتخاب طبیعی می‌پردازند. او نقش همکاری و منفعت متقابل را در حیوانات و جوامع بشری گذشته و حال بررسی می‌کرد و نتیجه مشاهدات اش را در اثری به نام "یاری متقابل، عامل تکامل" در سال ۱۹۰۲ میلادی نوشت که در مقابل نظریه‌های رقابت محور بر اساس تفکر داروینیسم اجتماعی بود.

در تصویری که او از طبیعت ترسیم می‌کند جانوران بیش از آن که در رقابتی مرگبار با یکدیگر باشند در تعاملی همکارانه با هم قرار دارند و می‌کوشند شانس بقای جمعیت یا گونه را از رهگذر تلاش‌های دسته جمعی افزایش دهند.

دانشمندان در قرن بیستم میلادی فرضیه کروپتوکین را تایید کردند و همه انواع همکاری را نه تنها بین اعضای یک گونه بلکه بین اعضای گونه‌های مختلف کشف کرده بودند. برای مثال، دلقک ماهی در برابر نیش شقایق دریایی مصون است. دلقک ماهی‌ها برای مورد محافظت قرار گرفتن در شاخک‌های شقایق دریایی لانه می‌کنند و در مقابل شقایق‌های دریایی را عاری از انگل نگه داشته و مواد مغذی را برای آنان فراهم می‌کنند و شکارچیان را از آنان دور نگه می‌دارند.

دلقک ماهی در کنار شقایق دریایی زندگی می‌کند و جانوران دیگر نمی‌توانند آن را شکار کنند. وجود دلقک ماهی سبب نزدیک شدن جانوران دیگر به شقایق دریایی شده و غذای شقایق دریایی تامین می‌شود. دلقک ماهی نوعی ماده مخاطی و ناشناخته در پوست خود دارد که مانع آزاد شدن نماتوسیست (یاخته گزنده)‌های شقایق دریایی می‌شود.

در بازی نیز از الگوی رقابت و همکاری استفاده می‌شود. دو سگ که بازی می‌کنند قطعا با یکدیگر در حال رقابت هستند، اما برای حفظ بازی شان باید با یکدیگر همکاری کنند. آنان اغلب نقش‌ها را برعکس می‌کنند: سگی که از موقعیت خوبی برخوردار است ممکن است ناگهان نقش اش را تغییر دهد، تسلیم شود و به پشت بغلتد. اگر طرف مقابل سخت‌تر از آن چه انتظار داشته گازش بگیرد احتمالا عقب نشینی می‌کند. در واقع، او این کار را انجام می‌دهد تا بازی ادامه یابد.

هم چنین، در سازوکار انتخاب طبیعی و بازی فریب نیز وجود دارد. از پروانه‌های رنگی شبیه گونه‌های سمی گرفته تا گربه‌های وحشی که مانند بچه میمون‌های مضطرب جیغ می‌کشند بسیاری از ارگانیسم‌ها از تقلید برای فریب دادن طعمه ها، شکارچیان و رقبای خود استفاده می‌کنند. بازی به طور خاص به حیوانات فرصت‌هایی برای یادگیری و تمرین فریب ارائه می‌دهد.

زندگی یعنی بازی کردن

داروین نوشته بود که انتخاب طبیعی "زیباترین و شگفت انگیزترین اَشکال بی پایان" را ایجاد می‌کند. بازی نیز به روش‌های بی شماری زیبایی ایجاد می‌کند از حرکات آکروباتیک هوایی پرندگان شکاری گرفته تا جهش‌های چرخشی دلفین ها.

"تئودوسیوس دوبژانسکی" دانشمند امریکایی اوکراینی تبار که در زمینه ژنتیک مطالعه می‌کرد در سال ۱۹۷۳ میلادی در مقاله‌ای نوشته بود: "هیچ چیز در زیست شناسی معنا ندارد مگر در پرتو تکامل". بسیاری از زیست شناسان موافق این نظر هستند.

شاید رضایت بخش‌ترین تعریف از زندگی این باشد که به آن چه هست توجه نمی‌کند بلکه به کاری که انجام می‌دهد توجه می‌کند یعنی زندگی چیزی است که توسط انتخاب طبیعی تکامل می‌یابد. از آنجایی که انتخاب طبیعی دارای ویژگی‌های مشترکی با بازی است می‌توان گفت زندگی در اساسی‌ترین مفهوم آن بازیگوش است.

ارسال نظرات