فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش عشاق تو شبها به غرامت برخاست
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری
کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست
شرح لغت: برای این غزل معنی لغتی وجود ندارد.
۱- حضرت حافظ در بیت پنجم شما را میفرماید:
*ای محبوب تو مست عبور کردی و از فرشتهها به سبب تماشیت و فقنه و آشوب قیامت بلند شد.
یعنی ملائک به خاطر دیدار تو، غوغا کردند.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- عیب شما این است که به سخن دیگران گوش میدهی و به قول معروف گوش شما به دهان دیگران است. ولی نمیدانی که هر کسی، دوست واقعی شما نمیباشد. در حالیکه شاهین خوشبختی پیشرفت، در چند قدمی شما لانه کرده است. با قدری اراده و علاقه و تلاش برای همیشه او را در خانه خواهی داشت. مواظب باش که او را پرواز ندهی.
اگر میخواهی سرزنش و ملامت نشنوی در کارهایت اعتدال را رعایت کن و از افراط و تفریط دوری کن. کاری که قصد انجامش را داری به صلاح تو نیست و نتیجهای جز پشیمانی به بار نخواهد آورد. پس لاف بیهوده نزن که غرامتی سنگین دارد. مسیر حرکت خود را تغییر بده تا نتیجهای مطلوب عایدت شود.