صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۵۶۸۳۵
«آنهائی که می‌گفتند باید بساط دولت سایه‌ای که می‌تواند کار کارشناسی را در اختیار رئیس‌جمهور قرار دهد، را جمع کنیم، حالا هنوز نیامده خود دولت سایه تشکیل داده و کار را به جایی رسانده‌اند که تصور می‌کنند منتخب مردم بازیگر خارجی است که نیاز به دوبله و صداگذاری دارد!»
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۵ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۳

روزنامه کیهان؛ ارگان مطبوعاتی تحت مدیریت حسین شریعتمداری در مطلبی پزشکیان منتخت ریاست جمهوری را بازیگر خارجی خواند.

این روزنامه نوشت: خودِ مسئولین دولت روحانی می‌گفتند «وزرای دولت یازدهم و دوازدهم در طول ۴سال، شاید یک بار فرصت دیدار با روحانی را داشتند، معاونان و استانداران که هیچ»! ، و وزیر مستعفی آموزش و پرورش روحانی می‌گوید «به منِ وزیرِ دولت ۲۰ دقیقه هم وقت نداد تا درباره رتبه‌بندی معلمان با او صحبت کنم و من بعد از این رفتار توهین‌آمیز استعفایم را نوشتم»!

همان زمان نمایندگان از جمله نماینده زاهدان در مجلس نیز می‌گفتند «رئیس‌جمهور وقتی به نمایندگان برای ارائه مشکلات حوزه‌های انتخابیه‌شان نمی‌دهد»! . این یعنی رئیس‌جمهور کانالیزه! روحانی خودش، خودش را کانالیزه کرد و با زیر کولر نشستن از پشت عینک دودی مردم را نگاه کردن، این مدل فرنگی و غربی را پیاده کرد.

حال در دولت چهاردهم می‌خواهند رئیس‌جمهور منتخب را نیز کانالیزه کنند! نکته مهم‌تر اینکه در دولت روحانی وزرا نه تنها امکان ارتباط و گفت وگو با رئیس‌جمهور را نداشتند بلکه مسلوب‌الاختیار هم بودند و یک تیم چند نفره در ریاست جمهوری به وزرا می‌گفتند که چه بکنند و چه نکنند و وزرای مربوطه توان به کارگیری توانایی‌های خود و نظرات علمی کارشناسان خود را نداشتند و نتیجه همان ناکارآمدی با انباشت مشکلات و عملکرد فضاحت‌بار و فاجعه بار دولت روحانی شد که همه شاهد آن بودند.

لذا اینکه پس از انتخابات شاهد قطع ارتباط رئیس‌جمهور منتخب با مردم و لغو جلسه مطبوعاتی و رسانه‌ای ایشان و بیان دیدگاه‌های دولت چهاردهم از زبان اطرافیانش بودیم، همان مدلی است که در آمریکا به آن می‌گویند «رئیس‌جمهور سایه» (shadow president)! . یعنی دولت در سایه به رئیس‌جمهور می‌گوید چه وقت چه بگوید و چه وقت چه نگوید و یک نوشته جلو او می‌گذارند تا بخواند.

چیزی که متاسفانه در تبلیغات انتخاباتی و بعد از آن شاهد آن از سوی آقای پزشکیان بودیم، تا جایی که در حرم حضرت امام (ره) یک مرتبه متن کسل و خسته‌کننده‌ای که به او داده بودند تا بخواند را نیمه کاره رها کرد و گفت «به پیر و پیغمبر من بلد نیستم این چنین عمل کنم»! آن‌هائی که می‌گفتند باید بساط دولت سایه‌ای که می‌تواند کار کارشناسی را در اختیار رئیس‌جمهور قرار دهد، را جمع کنیم، حالا هنوز نیامده خود دولت سایه تشکیل داده و کار را به جایی رسانده‌اند که تصور می‌کنند منتخب مردم بازیگر خارجی است که نیاز به دوبله و صداگذاری دارد!

این امر تا بدان جا پیش رفته که برخی از اصلاح‌طلبان و کارگزاران مسئله‌دار و بانی مشکلات کنونی کشور که در پشت پرده انتقال دولت و انتخاب وزرا قرار دارند، علنا با توهین به رای ملت ایران و رئیس‌جمهور منتخب، وی را «گورباچف ایرانی»، و «پزشکیان بینوا» خواندند تا جایی که برخی از خودشان صدایشان درآمد و اطرافیان رئیس‌جمهور منتخب را سهم‌خواهان افتاده به جان گوشت قربانی خواندند!

واقعیت امر این است که اولا اطرافیان پزشکیان زمانی خاتمی را نیز گورباچف ایران خوانده بودند، اما با عبور از او، لقب شاه سلطان حسین را به او دادند! رهبرمعظم انقلاب همان زمان سرنخ گورباچف خواندن رئیس‌جمهور کشور را در خارج از کشور و نشان از یک توطئه دانستند و گفتند «متأسفانه یک عدّه هم در داخل این اهانت را نفهمیدند و آن توطئه‌ای را که پشت این اهانت هست، به طریق اولی نفهمیدند!

به مغرضان و آن‌هائی که می‌فهمند چه می‌خواهند پیش بیاورند، کاری ندارم؛ اما یک عدّه از آن‌هائی که مغرض هم نبودند، نفهمیدند که چه شد و دشمن چه می‌خواهد انجام دهد»! ثانیا ظریف ویترین اطو کشیده دعواهای اطرافیان آقای پزشکیان و به عبارتی «مجاهدان شنبه»! با «مجاهدان جمعه»! است که براساس اخبار درز کرده خودش سه بار از جلسات پر تنش برای تعیین وزرا قهر کرده و سران پشت این ماجرا برای حفظ ظاهر به طور نمادین حکم رئیس کمیته راهبری برای او را به پزشکیان پیشنهاد داده‌اند!

۲-آقای پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی مکرر تاکید می‌کرد که من کارشناس نیستم و در هر حوزه‌ای هر چه کارشناسان بگویند همان را عمل می‌کنم. اما با توجه به این اذعان رئیس‌جمهور منتخب، سؤال اساسی این است که اولا ظریف که ادعای کارشناس بودن در حوزه سیاست خارجی را داشت، ولی آن فضاحت را در برجام رقم زد و روابط خارجی را در آستانه فروپاشی قرار داد، حال که در سیاست داخلی هیچ تخصص و مدارج علمی ندارد، بر اساس چه منطق و عقل سلیمی به عنوان مسئول انتقال دولت و تعیین وزرا گمارده شده است؟ گماردن ظریف به این مسئولیت نقض غرض هم شعار وحدت ملی و هم شعار سپردن امور به دست کارشناسان است!

ظریف با نداشتن هیچ تخصصی در امور داخلی و اظهارات خطرناکش درخصوص چینش دولت عملا به شعار رئیس‌جمهور منتخب مبنی بر وحدت ملی ضربه اساسی و به گسل‌های مذهبی و جنسیتی و قومیتی نیز دامن زده است و درصورت ادامه این مسیر موجب فروپاشی وحدت ملی خواهد شد! آیا این نقض غرض اعتقاد رئیس‌جمهور منتخب به امامت و ولایت امیرالمؤمنین و ولایت فقیه که منبعث از ولایت امیرالمؤمنین است، نیست؟ لذا آقای پزشکیان باید پاسخ دهد چگونه از روی نهج‌البلاغه و نامه امیر مؤمنان به مالک اشتر، به ظریف و افاضات خطرناک او رسیده است؟

آقای پزشکیان که در مناظرات بر اجرای منویات ولی فقیه زمان تاکید داشت، چگونه این پروژه طراحی شده ظریف را با بیانات رهبری جمع کرده که با پیش‌بینی حکیمانه این روزها خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوری از جمله شخص خود او فرمودند «آن کسی که دلبسته آمریکا باشد و تصور کند که بدون لطف آمریکا نمی‌شود قدم از قدم برداشت در کشور، برای شما همکار خوبی نخواهد بود. او از ظرفیت‌های کشور استفاده نخواهد کرد و خوب مدیریت نخواهد کرد… آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بی‌اعتنائی قرار دهد، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود… کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد».

مردم خیلی مایلند به آقای پزشکیان اعتماد کنند، اما تکرار عبارات «رنگین‌کمان»، «قومیّت‌ها» و «مذاهب»، و «امتیاز بیشتر به زنان و غیرشیعه» و «آمریکا و غرب» و… از سوی اطرافیان ایشان حسی جز به هم زدن امنیت روانی جامعه و آشوب و حل نشدن مشکلات اقتصادی و معیشتی‌شان و نگرانی از آینده را تداعی نمی‌کند! ثالثا رئیس‌جمهور منتخب با توجه به اینکه گفته است من کارشناس نیستم، اگر افرادی که کارشناس نیستند، به عنوان کارشناس به وی غالب و معرفی کردند، چگونه می‌خواهد کارشناس واقعی را از کارشناسان رنگ کرده تشخیص دهد؟

آنچه مردم در شورای به اصطلاح راهبری و کمیته‌های آن شاهد هستند، حضور مفسدان سیاسی و اقتصادی و مالی و امنیتی به عنوان کارشناس‌نماهای رنگ شده به جای کارشناس واقعی است و با آشکار شدن‌عدم اشراف کامل رئیس‌جمهور به مسائل کشور و پیرامون خود، مردم نگرانند منافع ملی و حل مشکلات آن‌ها تحت‌الشعاع دعواهای درون‌حزبی و منافع حزبی حامیان وی قرار گیرد.

۳-و نکته آخر اینکه اولا ملت ایران چگونه می‌توانند در صداقت کسانی که در دولت‌های هاشمی و خاتمی و روحانی همه کاره بودند و هیچ‌گاه از وجود زنان و جوانان و اقوام و مذاهب در کابینه‌های خود استفاده نکردند شک نکنند؟ آیا نباید انتظار داشت که مردم بگویند اینها همان کسانی هستند که هیچ اعتقادی به توانمندی‌های زنان و جوانان کشور از هر قوم و مذهبی نداشته و ندارند، و همان کسانی هستند که ادعا داشتند و دارند جوانان و زنان ایرانی از هر قوم و مذهبی توان ساخت آفتابه و تولید آبگوشت بزباش را هم ندارند، و حتی می‌گویند مشاور و کارشناس را نیز باید از خارج وارد کنیم؟

حتی خود آقای پزشکیان در اولین مناظره انتخاباتی گفت «ما مدیران با تجربه آن قدر نداریم که بگوییم داریم… چهار نفر از خارج بیاوریم تا نسخه بنویسیم و حلش کنیم…گفتیم باید نسخه بانک جهانی را اجرا کنیم… ترکیه‌ای‌ها در یک جاده ۱۲۰ کیلومتری ۸۰ تونل زدند، اما ما چهارتا تونل می‌زنیم، افتخار می‌کنیم…»!؟

ثانیا در این ادعا هم صادق نیستند که برای اولین بار می‌خواهیم با چنین فراخوانی کابینه را بچینیم. چراکه برای اولین بار در دولت‌های نهم و سیزدهم بود که چنین فراخوان‌هایی داده شد و کارگروه‌های اینچنینی تشکیل شد، البته بدون پروپاگاندا و حاشیه‌سازی‌های اینچنینی.

مزید بر آن این رهبرمعظم انقلاب بودند که برای اولین بار از وجود یک نیروی کارآمد اهل سنت و از قوم شریف کُرد در یکی از حساس‌ترین مسئولیت‌های کشور، به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش استفاده کردند. ثالثا بجاست تا دیر نشده رئیس‌جمهور منتخب که ان‌شاءالله در تدین و شعارهای خود صادق است، جلوی این جاهلیت مدرن بیرون آمده از دیگ سفارتخانه‌های خارجی بخصوص انگلیس را بگیرد.

سخنان خود آقای پزشکیان را به خودشان گوشزد می‌کنیم که در اولین مناظره گفت «با این نسخه دل و روده مملکت را بیرون می‌ریزیم و نمی‌توانیم جمع کنیم. چرا آدمی که کارشناس نیست سر کار می‌گذاریم. اینکه یک عده آدم از دوست و جناح و حزب خود بگذاریم، همین اتفاقاتی می‌افتد که در این چهل سال شاهد آن هستیم. هر تئوری درست را دست کسی که اسم کارشناس دارد بدهیم، اصلاً امکان ندارد درستش کند، خرابش می‌کند…»!

ارسال نظرات