صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۵۵۸۵۵
اینترنت، سرعت اینترنت، پهنای باند و وضعیت اسفبار آن، از توابع رویکردی است که نمی‌تواند به صورت جامع نگر عالمیت مدرن را درک کند و در تلاش است با یک ذهنیت قبیله‌ای و پیشا مدرن و پیشاجدید که متعلق به عصر کشاورزی است به جهان امروز ورود کند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۱ - ۳۱ تير ۱۴۰۳

فرارو- بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، رتبه ایران در شاخص جهانی کیفیت زندگی دیجیتال از سال ۲۰۲۰ تا سال ۲۰۲۳ روند نزولی داشته و در تمام زیرشاخص‌ها این وضعیت به چشم می‌خورد.

به گزارش فرارو، در بخشی از این گزارش اشاره شده که این موضوع می‌تواند منجر به نقض حریم خصوصی و افزایش احساس عدم امنیت، محدودیت دسترسی، کاهش انباشت داده و کاهش جذابیت حضور در فضای مجازی شود.

مدت هاست که مسئله مشکلات حوزه فضای مجازی و سرعت پایین اینترنت در کنار اختلال‌های مکرر آن، به سوژه شکایت کاربران ایرانی تبدیل شده است، با این وجود کاهش شاخصه‌های کیفیت زندگی دیجیتال در ایران پرسش‌هایی را ایجاد می‌کند از جمله این که چرا نسبت به این شاخص‌ها بی توجهی می‌شود و پیامد‌های این بی توجهی در جامعه ایرانی چه خواهد بود؟ سید جواد میری عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و جامعه شناس در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

انقلاب صنعتی ششم با غلبه هوش مصنوعی بر جهان در راه است

سیدجواد میری به فرارو گفت: «اگر قرار باشد مسئله روند نزولی رتبه ایران در شاخص جهانی کیفیت زندگی دیجیتال را بررسی کنیم، ابتدا باید یک نگاه کلان داشته باشیم و جزء و کل این موضوع را تشخیص دهیم. به عبارت دیگر ما نیازمند یک تفکر دیالکتیک هستیم که بتواند در میان جزء و کل دائم در حال رفت و امد باشد. ما به جای این که بپرسیم چرا دولت و وزارتخانه‌ها به زندگی دیچیتالی نمی‌پردازند، باید این پرسش را مطرح کنیم که اصلا زندگی دیجیتالی و ابعاد دیجیتالی زندگی کنونی، ماحصل چه تغییراتی در تاریخ بشر است؟ چه اتفاقی برای بشر امروزی رخ داده که اینترنت برای او، جزء لاینفک حیات است؟ چه چیزی رخ داده است؟»

وی افزود: «انسان به اندازه ۱۰ هزار سال در عصری زندگی می‌کرد که به آن عصر کشاورزی می‌گفتند. عصر کشاورزی شامل برخی باورها، عادت ها، چارچوب‌ها و فرهنگ، اخلاقیات و جهان بینی‌ها می‌شد. در حول همه این‌ها نیز، زندگی بشر روی زمین مدیریت و تمشیت می‌شد. اما با رخدادی که در تاریخ بشر، به عنوان انقلاب صنعتی معروف شده است، بشر ناگهان و سپس به صورت گام به گام از عصر کشاورزی به عصر مناسبات تولیدی و جهان صنعتی پرتاب شد و سپس این جهان صنعتی نیز دستکم ۵ تحول یا انقلاب کلان را تجربه کرده است؛ بنابراین ما امروز در آستانه انقلاب صنعتی پنجم هستیم، هر چند که برخی معتقدند ما به این انقلاب، وارد شده ایم و در سال ۲۰۵۰ نیز انقلاب صنعتی ششم رخ خواهد داد. مولفه‌های انقلاب صنعتی ششم نیز، توسعه و سیطره هوش مصنوعی و مسائلی از این قبیل پیش بینی شده است.»

با رویکرد عصر کشاورزی نمی‌توانیم در عصر مدرن زندگی کنیم

این جامعه شناس گفت: «اکنون باید ببینیم سازمان‌های علمی ما در ایران، یا نهاد‌های سیاست گذاری ما اساسا درباره این موضوعات تفکر کرده اند یا خیر. باید ببینیم که آیا هنوز مانند دوران ناصری که علما و بسیاری از منورالفکر‌ها فکر می‌کردند فکر می‌کنیم؟ تفکری که می‌گفت ما تمدن غرب را می‌خواهیم، ولی فرهنگ آن‌ها را نمی‌خواهیم. مقصودشان هم این بود که تمدن قسمت سخت افزاری و فرهنگ قسمت نرم افزاریست که شامل ارزش‌ها و جهان بینی‌ها و ایدئولوژی‌ها می‌شود. اما چیزی که در ۱۵۰ سال اخیر مدام مورد آزمون و خطا قرار می‌دهیم و مورد توجهمان نیست، این نکته است که اساسا قسمتی که سخت افزاری تصور می‌کردیم و به آن، تکنولوژی، فناوری یا فن می‌گفتیم، اصلا قسمت سخت افزاری نیست، بلکه خود، نوعی جهان بینی و نظام فکر است و مناسباتی را در جامعه ایجاد می‌کند که اگر مورد توجهمان قرار نگیرد و ربط این جهان بینی را با زندگی و هستی اجتماعی انسانی خود مورد مدافعه قرار ندهیم، سیاست گذاری‌های متناسب با آن را هم نمی‌توانیم انجام دهیم و دچار حالتی می‌شویم که در جامعه شناسی، «آناکرونیزم» یا «زمان پریشی» نامیده می‌شود.»

وی افزود: «یعنی برخی دچار نوعی زمان پریشی می‌شوند و برای مثال می‌خواهند با چارچوب‌های عصر کشاورزی در یک عصر دیجیتالی زندگی کنند و می‌خواهند سیاست گذاری‌های خود را هم به همین شکل انجام دهند و در نتیجه وقتی می‌بینند موفق نمی‌شوند و در ساحت جهان بینی امکان اقناع مردم را ندارند به نوعی از «بنیادگرایی» پناه می‌برند. یعنی می‌گویند این موارد مدرنی که اکنون در جهان است، همه بی ریشه و نماد کفر، بی دینی و مسخ انسان است پس باید در برابر آن مقاومت کرد. اما «مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة»، یعنی تا جایی که قدرت نظامی، امنیتی، سیاسی طبقه حاکمیت را تامین کند را بگیریم، اما به بقیه بخش‌های آن کاری نداشته باشیم. به اعتقاد من این روش‌ها باعث شده ما زندگی در آدمیت جدید را درک نکنیم و چون درک نمی‌کنیم، به پیامد‌های آن هم توجهی نداریم. اینترنت، سرعت اینترنت، پهنای باند و وضعیت اسفبار آن، از توابع رویکردی است که نمی‌تواند به صورت جامع نگر عالمیت مدرن را درک کند و در تلاش است با یک ذهنیت قبیله‌ای و پیشا مدرن و پیشاجدید که متعلق به عصر کشاورزی است به جهان امروز ورود کند.»

ارسال نظرات