عبدالحسین امیدی نیا، پژوهشگر و مدرس اخلاق حرفهای؛ «اخلاق» هنر «خوب زیستن» است و «سیاست» هنر «خوب حکومت کردن»؛ لذا برخلاف تصور رایج، سیاست ورزی با اخلاق ورزی نسبت تکاملی و همسرنوشتی دیرینهای دارد. مهمترین نقش انسانیِ سیاست ورزان اعم از حاکمان و داوطلبان حکمرانی مثل نامزدهای ریاست جمهوری باید افزایش «ضریب جذابیت فضایل» و کاهش «ضریب جذابیت رذایل» در جامعه باشد. «انتخابات» که به معنای عام آن انتخاب حاکم سیاسی در ردههای مختلف است، در غیبت «اخلاق» چیزی جز جنگ عقدهها و ناکارآمدیها نیست و محصولی بهغیراز تباهی و گسترش نقار اجتماعی ببار نخواهد آورد؛ لذا مهم است که بدانیم یک رقابت انتخاباتی اخلاقی چگونه رقابتی است؟
معنای لغوی رقابت در زبان عربی با مفهوم پاییدن مرتبط است؛ و رقیب کسی است که او را باید پایید و او کسی است که ما را میپاید. رقیب کسی است که به نحوی با ما همسرنوشت است و با ما «منابع مشترک» دارد. رقیب، در تحلیل دقیق تر، کسی است که برای بقایش همان منبع را نیاز دارد که ما به آن نیاز داریم؛ ازجمله منبع غنی و منحصربهفرد «مردم»؛ لذا مردمشناسی و تکریم اصیل و بدون نیرنگ آنها، اولین معرفت لازم برای اخلاقی زیستن در دنیای پررنگ و نیرنگ قدرت است.
افراد و گروههای سیاسی از حیث رقابت به سه گروه تقسیم میشوند؛ ۱) رقابت گریز، ۲) رقیب ستیز/ رقیب هراسی، ۳) رقابتپذیر.
افراد و گروههای رقابت گریز، غالباً در فضایی رشد میکنند که انتصابی است و امکان رقابت وجود ندارد. دستیابی به جایگاه انحصاریِ موهبتی· و برخورداری از هواداران تضمینشده، از عوامل رقابت گریزی سیاسی است. چنین افراد و گروههایی، هیچ تصور روشنی از رقیب ندارند و لذا راه درست تعامل سازنده با رقیب را نیز نمیدانند.
افراد و گروههای رقیب ستیز یا رقیب هراس، افرادی هستند که با تصوری نارسا از رقیب، او را دشمن و مانع پیشرفت خود میدانند و بخشی از هزینههای خود را صرف از میدان به درکردن رقیب و تخریب وی میکنند. توطئه، تبلیغات سوء، بدخواهی، سعی در دستیابی به اسرار رقیب و افشای آنها نمونهای از اقدامهای خصمانهای است که افراد و گروههای رقیب ستیز انجام میدهند. خطرناکترین مواجهه افراد و گروههای رقیب ستیز، گروه خواری است.
سوق گروههای رقیب به شرایط بحرانی و متلاشی ساختن آنها بهنحویکه ناگزیر به انحلال یا انصراف شوند، یکی از شیوههای رقیب ستیزی است. افراد و گروههای سیاسی رقیب ستیز، بزرگترین خطر در توسعۀ سیاسی هستند. رابطۀ «برد – باخت» الگوی رفتاری این گروه است و این رابطه، تخم دشمنی میکارد و تخریب و تباهی به بار میآورد. حذف فراقانونی و سلیقهای رقبای غیرهمسو با دیدگاههای دستگاههای ناظر انتخابات، آنهم قبل از ورود به عرصه رقابت، میتواند مصداقی از رقیب ستیزی باشد.
اما افراد و گروههای رقابتپذیر، کسانی هستند که محیط رقابتی سالم را ضامن توسعه سیاسی و اجتماعی میدانند. این افراد، بر اساس این تلقی که «رقیب» همکار و شریک ما در توسعه کشور است، رابطه «برد – برد» را الگوی عملکرد سازمانی خود با رقبا قرار میدهند. آنها دستیابی به جایگاه انحصاری را نه در برخورداری از انحصارهای موهبتی میدانند و نه از طریق رانتخواری به آن دست مییابند بلکه فقط «رقابت سالم» را طریق دستیابی به جایگاه شایسته خود میدانند. سرافراز و پیشرو بودن شعار چنین افراد و گروههایی است.
افراد و گروههای رقابتپذیر، با تکیهبر توان رقابتی خود و بر اساس رابطه «برد – برد» به استقبال رقبا میروند. عدهای برتری رقابتی را به توانایی حزب و گروه سیاسی خود در تنظیم راهبردهایی برای بهکارگیری فرصتهای رای آور اطلاق میکنند بهشرط آنکه از طریق این راهبردها، بازده سرمایهگذاری اجتماعی خود را به حداکثر برسانند.
افراد در موارد فراوانی نقاب بر چهره دارند بدون آنکه خود بدانند. غالبترین نقاب، ماسک اخلاق است. جلوه گری در شخصیت اخلاقی در غالب افراد وجود دارد. عرصه رقابت بهویژه در رقابت سیاسی، زمینهای است که نقاب اخلاق از چهره فرو میافتد و افراد خصلتهای نهانی خود را آشکار میکنند. به همین دلیل، عرصه رقابت و فعالیتهای رقابتی، بهویژه تبلیغات رقابتی نشانگر میزان پای بندی افراد به ارزشهای اخلاقی است.
تبلیغات نامزدهای انتخاباتی و طرفداران آنها، تلاشی است در این جهت؛ خوب نشان دادن خود. تا بدینوسیله سهم بیشتری از آرا را به سود خود جذب نمایند. به این نکته مهم و تأثیرگذار نیز باید توجه داشت که فضای انتخاباتی فضای هیجانی است که زمینه را برای واکنشهای هیجانی فراهم میآورد. واکنشهای هیجانی میتواند سرآغاز رفتارهای غیراخلاقی مانند تخریب، تهمت، دروغ و غیبت در کنشگران انتخابات و نیز جامعه باشد. اما یک رقابت انتخاباتی اخلاقی چه اصولی دارد؟
اصول رقابت اخلاقی، اصول و معیارهایی هستند که تلقی ما از رقیب و مواجهه رفتاری درست و اخلاقی با او را تعیین میکنند.
۱. اصل سود هر دو طرف
تلقی دشمن انگاری رقیب سبب شده است تا برخی از نامزدها با الگوی «برد – باخت» با رقبا رفتار کنند. این امر آثار مخرب فراوانی را به رقبا، مردم، نظام و منافع ملی تحمیل میکند. الگوی «برد – باخت» منشأ تعامل غیراخلاقی با رقباست و الگوی «برد – برد» مبنای تعامل اخلاقی با رقباست. افراد و نامزدهایی که بلندمدت نمیاندیشند و به منافع کوتاهمدت محدودند، در میان این الگو، به «برد – باخت» تمسک میکنند. همچنین است کسانی که نگاه راهبردی به رقابت ندارند.
«سود» در اینجا به معنای برخورداری از سهم مناسب و متناسب خود از اقبال عمومی و رای آنهاست که متناسب با برنامهها، قابلیتها و تواناییهای عرضهشده نامزدهاست و نه متناسب باقدرت سیاسی یا جایگاهیِ آنها. «برنده شدن» در اینجا به معنای موفقیت در انجام وظایف و مسئولیتهای شهروندی خویش در کنش سیاسی اجتماعی انتخابات است؛ هم در جایگاه نامزد انتخاباتی و هم در جایگاه هوادار و شهروند. عدالت، شجاعت و صداقت اساس مسئولیتپذیری شهروندی است.
با این نگاه به «منفعت و برنده شدن» در انتخابات، بسیاری از هیجانات کاذب رقابت انتخاباتی رخت برمیبندد و استیلایِ نگاه مخرب و ایدئولوژیکِ «حق و باطل» به یک رقابت طبیعی انتخاباتی از بین میرود. به این نکته مهم باید توجه داشت که پیروز انتخابات شدن از «فواید» یک رقابت اخلاقی میتواند باشد و نه «هدف» آن.
۲. احترام اصیل به رقبا
احترام اصیل انجام رفتاری است که احساس ارزشمندی و منزلت داری را به فرد مقابل انتقال دهد. اجتناب از هرگونه توهین و خوار داشتن رقیب و احترام به او بهعنوان شریک انتخابات الزام اخلاقی است.
۳. اصل اجتناب از ضرر رسانی
هرگونه تخریب، ضرر رسانی مادی و معنوی، تهمت و شایعهسازی علیه رقیب اقدامی غیراخلاقی است.
۴. تلاش در رقابتی کردن محیط
نهادها (خصوصاً نهادهای بالادستی و نظارتی انتخابات)، افراد و گروه¬های سیاسیِ اخلاقی، از انحصارطلبی و غیررقابتی کردن فضای انتخابات که امری غیراخلاقی است میپرهیزند. زیرا انحصارطلبی به استبداد و دیکتاتوری میانجامد و مردم را از مشارکت فعال و گسترده دلسرد و ناامید میکند. انحصارهای موهبتنی و برخورداری از رانتهای سیاسی، سبب رقابت گریزی یا رقیب ستیزی در فعالیتهای سیاسی میشوند. رقابتپذیری اخلاقی درگرو رقابتی کردن محیط بهویژه شفافسازی قلمرو کنش سیاسی است.
هرگونه اعمال قدرت علیه منافع رقبا، به رقابتی بودن محیط آسیب میزند و تأثیر منفی شدیدی نیز بر میزان مشارکت عمومی خواهد داشت. اما ایجاد و توسعه زمینههای رقابتی و افزایش ظرفیت انتخاب گری که درگرو حضور انواع گرایشها مورد اقبال عمومی در عرصه رقابت انتخاباتی است مصداقی از رقابت اخلاقی است؛ لذا ایجاد و توسعه زمینههای محیط رقابتی از وظایف اخلاقی حکومتها و نهادهای ناظر انتخابات ازجمله شورای نگهبان است. بهبیاندیگر نقش شورای نگهبان در تحقق اصل اخلاقی «تلاش برای رقابتی کردن محیط» بسیار مهم و سرنوشتساز است. گاهی حذف سلیقه¬ای و غیرقانونی یک رقیب در عرصه انتخابات توسط متولیان برگزاری انتخابات ممکن است بر سرنوشت یک کشور اثر مهمی بگذارد.
۵. سوق «رقابت» به «رفاقت»
منافع ملی و توسعه کشور درگرو آن است که در بسیاری از قلمروها از توان رقبا در جهت منافع ملی بهره جست و رقابت را به رفاقت و همکاری تبدیل کرد. یکی از مواضع مهم سوق دادن رقابت به رفاقت، در تعهدات اخلاقی به مردم است؛ دروغ گفتن و دادن وعدههای کذب یا خارج از اختیارات قانونی، ازجمله مصادیق بی تعهدی اخلاقی رقبای انتخاباتی است. تبانی با رقبا در جهت تخریب فضای انتخابات یا تخریب رقبا و نیز کاهش قدرت تشخیص صحیح مردم اقدامی غیراخلاقی است؛ لذا مراد از رفاقت در اینجا تبانی نیست، زیرا تبانی غالباً به اهداف غیراخلاقی اطلاق میشود درحالیکه رفاقت در جهت مسئولیتهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی به کار گرفته میشود. توسعۀ ذهنی افراد و نیز توسعۀ سیاسی، بنیان اصل سوق رقابت به رفاقت در انتخابات است. پوششی بودن نامزدها میتواند از مصادیق تبانی باشد که امری است غیراخلاقی. خصوصاً که برای تبلیغات خود از بودجه عمومی و بیت المال استفاده کرده باشند.
«تبلیغات برای انتخابات در جمهوری اسلامی ایران با هزینه بیتالمال از طریق صداوسیما محقق میشود درحالیکه چنین رویهای تقریباً در بسیاری از کشورهای دیگر معمول نیست و هزینه تبلیغ برای انتخابات بههیچوجه بر بودجه عمومی تحمیل نمیشود. بهرهمندی از اموال عمومی برای تبلیغات ایجاب میکند کاندیدها باید با مردم و مخاطبهای خود صادق باشند و استفاده از امکانات عمومی و دولتی را بهوضوح و آشکار برای مقاصد سیاسی خاص مصادره ننمایند. انصراف پس از تبلیغات یعنی سوءاستفاده آشکار از این امکانات و احساس و عواطف عمومی برخلاف منافع آنها برای مصالح شخصی یا گروهی که بدون شک سیره و مشی مؤمن اینچنین نیست» (فرارو، پشنگ پور)
۶. اجتناب از روابط کاری غیراخلاقی با فعالان ستاد رقیب
یکی از شگردهای رقیب ستیزی، سوءاستفاده از هواداران و کارگزاران ستاد رقیب است. بهکارگیری آنان از طریق هدایای گرانبها و رشوه بهمنظور نفوذ در ستاد رقیب یا دروغ و شایعه¬پراکنی علیه رقیب و اخذ اطلاعات محرمانه یا جاسوسی اطلاعاتی اقدامی ضد اخلاقی است.
۷. رعایت حقوق رقبا در انتخابات
پرهیز از به کار گرفتن ابزارها و شیوههای تبلیغات تهاجمی و تخریبی برای حفظ و ارتقاء سبد رای خود از اصول مهم رقابت اخلاقی است. نامزدهایی که از افزایش ظرفیت جلب مشارکت خود یا افزایش توان رقابتی خود ناتواناند به ابزارهای تخریبی جهت حفظ و ارتقاء سبد رای خود توسل میجویند. ایجاد جنگ روانی علیه رقیب و به باد سخره گرفتن رقبا از مصادیق نادیده گرفتن حقوق رقباست. باید در هر موضع و موقعیتی انصاف را نسبت به یکدیگر رعایت کرد. انصاف در آموزههای دینی نامشروط است همانگونه که با رقیب مؤمن باید منصفانه برخورد کرد حتی با رقیب کافر نیز باید به انصاف رفتار کرد.
۸. حفظ حریم رقبا و صیانت از اسرار آنها
جاسوس گماردن در ستاد رقیب و به روشهای متعدد تخلیه اطلاعاتی کردن و دستیابی به اطلاعات منتشرنشده رقبا جهت استفاده سو از آنها اقدامهای غیراخلاقی است. رازداری مهمترین شرط رقابت اخلاقی است. افشای راز رقیب جهت تخریب آن ضد اخلاقی است. البته افشای عملکرد ضد اخلاقی رقیب مانند تعدی به منافع ملی مصداق رقیب ستیزی نیست بهشرط آنکه در چارچوب قانون و اخلاق انجام گیرد.
۹. دوری از دخالت در تبلیغات رقبا
دخالت در تبلیغات رقبا، فضای رقابتی را آلوده میکند. مراد از این دخالت در اینجا آن است که به روشهایی غیراخلاقی هواداران رقیب را جلب کنیم و در فرایند تعامل رقیب با هواداران خود اختلال ایجاد نماییم.
۱۰. حمایت معنوی از رقبا
شرایط بحرانی در کنشها واکنشهای انتخاباتی امری است که ممکن است گریبان گیر همه نامزدها بشود. سوءاستفاده از شرایط بحرانی رقیب، زبان به شماتت گشادن و حوادث غیرمترقبه را فرصت برای تضعیف رقیب انگاشتن، اقدام غیراخلاقی است. حمایت معنوی از رقبا در چنین شرایطی راه جوانمردی است. تحقیر و شماتت رقیب در صورت برگزیده نشدن در فردایِ روز رأیگیری، اقدامی غیراخلاقی و ناجوانمردانه است؛ همانگونه که نپذیرفتن نتیجۀ یک انتخابات سالم، رقابتی و قابلاعتماد امری غیراخلاقی است.
۱۱. مواجهه صادقانه و صریح با رقبا
روابط مبهم و مواجهه غیر صادقانه، زمینههای رقابتی را از بین میبرد و به تخریب و ضرر رقبا میانجامد. پایبندی به صداقت و صراحت، حاکم بر رفتارهای انتخاباتی با همه عناصر محیط ازجمله رقباست. فریب رقیب از طریق ارائه مسئله کاذب به وی از مصادیق مواجهه غیر صادقانه است.
۱۲. اجتناب از اقدامهای تلافی جویانه غیراخلاقی
عدهای چنین میپندارند که اقدام تلافیجویانه لازمه رقابت است! رقیب یا از طریق افزایش ظرفیت رویآوری و یا از طریق ارائه برنامههای متمایز سهم رأی شمارا به مخاطره میاندازد. یک ستاد تبلیغاتی اخلاق¬مدار، خود را مجاز به هرگونه اقدام تلافیجویانه نمیکند بلکه اقدام خود را به ممیزی اخلاقی میسپارد. تخریب در پاسخ به تخریب، دروغ و تهمت در برابر تهمت نمونههایی از مقابلهبهمثل غیراخلاقی اند. رفتار غیراخلاقی رقیب با ما نمیتواند رفتار غیراخلاقی ما با او را توجیه کند. اصل عفو و بخشودن الگوی اخلاقی در مواجهه با نامردیها و بدرفتاریهای رقیب است ستاد نامزدها میتواند به روشهای قانونی از حقوق پایمالشده خود بهوسیله رقیب دفاع کند، اما مجاز به مقابلهبهمثل نیست. مقابلهبهمثل غیراخلاقی در رقابتهای سیاسی بهویژه رقابتهای انتخاباتی موجب ترویج فرهنگ غیراخلاقی در جامعه میشود.
۱۳. ترویج اخلاق حرفهای نزد رقبا
ترغیب رقبا به پایبندی به اصول اخلاقی در انتخابات به سالمسازی محیط رقابتی کمک میکند. ستاد انتخاباتی میتواند از طریق پایبندی به اخلاق در همه شئون حرفهای خود و نشان دادن نقش اخلاقی بودن در توان رقابتی، رقیب را به اخلاق حرفهای انتخابات ترغیب کند.
اصول اخلاقی یادشده درمجموع بایدها و نبایدهای حاکم بر تقابل بین رقبا در انتخابات را ازنظر اخلاقی ترسیم میکند.
منابع:
- اخلاق سازمانی (بازنویسی به همراه اضافات برای انتخابات)؛ دکتر احد فرامرز قراملکی؛ سازمان مدیریت صنعتی؛ چاپ سوم
- سازمان بافضیلت با تکیهبر آراء مک اینتایر و فرامرز قراملکی؛ عبدالحسین امیدی نیا؛ رهام اندیشه؛ چاپ سوم
- داوری اخلاقی؛ هکتور زاگال و خوزه گالیندو؛ ترجمه احمدعلی حیدری؛ انتشارات حکمت؛ چاپ اول