روزنامه کیهان در مطلبی از اصولگرایانی که حاضر به حمایت از جلیلی نشدند انتقاد کرد.
این روزنامه نوشت: افراطیون مدعی اصلاحات و شبکه سیاسی و رسانهای وابسته به اشرافیت غربگرا که روز جمعه از به نتیجه نرسیدن موضوع اجماع در میان نامزدهای انقلابی ذوق زده شده بودند، دیروز پس از شنیدن حمایت قالیباف (و همچنین زاکانی و قاضیزاده) از سعید جلیلی در دور دوم انتخابات شوکه شدند.
برخی از آنها مستقیماً شروع به ناسزاگویی کردند و برخی در پوشش خیرخواهی به شماتت منطق حمایت از آقای جلیلی در دوم پرداختند. برخی از پادوهای رسانهای آنها هم با جا زدن خود به عنوان حامی قالیباف ادعا کردند که در انتخابات دور دوم، به رقیب رأی میدهند اما به جلیلی رأی نمیدهند! ادعای اخیر در حالی بود که اغلب مدعیان حمایت از آقای قالیباف و مأمور اختلافپراکنی، کمترین نسبتی با آقای قالیباف و ستاد او ندارند.
در بین این افراد بیحیثیت، میتوان فردی به نام «عبدالرضا- داوری» را سراغ گرفت که در انتخابات سال ۱۳۸۴ و در نشریه خود (رصد) مقالهای با عنوان «نوبت هاشمی است چندی»، نوشت و مدعی شد «نوبت ریاست جمهوری هاشمی است»؛ اما بعداً، منافقانه خود را به آقای احمدی نژاد نزدیک کرد و سپس، به بدگویی علیه او پرداخت تا بدین ترتیب، ابن الوقتی، هرزگی سیاسی و کاسبی خود از این طریق را ثابت کرده باشد.
در همین زمینه، ادمین یکی از کانالهای اصلاحطلب، از زیردستان خود خواسته بود در شبکه ایکس (توئیتر) به اسم این که طرفدار قالیباف هستند، با طرفداران جلیلی درگیر شوند و بگویند که حاضر نیستند به جلیلی رأی بدهند بلکه به رقیب او رأی خواهند داد. تصویر این خطدهی در فضای مجازی منتشر شده است.
یکی دیگر از ادمینهای زیر مجموعه خواسته به جلیلی برچسب حامی تحریم و انسداد بزنند تا حامیان قالیباف را بترسانند و پراکنده کنند.
«احمد- ز» عضو تیم گرداننده روزنامه زنجیرهای هم میهن نیز با لحن آمیخته به خیرخواهی و سرزنش، از اینکه قالیباف خودش را خرج حمایت از جلیلی کرده، ابراز تأسف کرد! این اظهار تأسفها در حالی است که بسیاری از مدعیان اعتدال و اصلاحات، کمترین ارادت و احترامی برای آقای پزشکیان ندارند اما در عین حال با مقاصد نامشروع و از سر بیصداقتی، خود را تبلیغاتچی وی جا زدهاند. یکی دیگر از همین قماش مدعی شده قالیباف از جنس بنز است و جلیلی از جنس تیبا و قالیباف نباید خود را کوچک میکرد و به حمایت از جلیلی میپرداخت.
مرور مجموع این تحرکات گسترده، از ترس و نگرانی شدید در اردوگاه مدعیان اعتدال و اصلاحات حکایت میکند؛ مبنی بر این که تمام رشتههای خود برای توقف مسیر دولت شهید رئیسی از طریق اختلافافکنی در میان نیروهای انقلابی را با ائتلاف اخیر رشته شده میبینند.
اصلاح طلبانی هستن که روشون نمیشه بگن ما اصلاحاتیم
این که به دولت روحانی و شخص او چه انتقادهائی وارد است، موضوع بحث نیست، بحث بر سر جنگ تبلیغاتی و رسانه ای علیه پزشکیان است که جرمش نداشتن پیشینه آلوده به فساد است. چون سوژه ای علیه او ندارند، به اطرافیانش در کارزار انتخاباتی بند کرده اند که طیفی از اصلاح طلبان است. این کارزار از بعد از اعلام دو مرحله ای شدن انتخابات شدت گرفته، زیرا بیم دارند، بر خلاف تصور سازمان دهندگان دو مرحله ای شدن انتخابات، مردمی که در مرحله اول در انتخابات شرکت نکردند، در مرحله دوم به سمت حوزه های رای گیری سرازیر شوند و بزنند زیر دیگ پلوی پیروزی آنها. رو در بایستی را کنار گذاشته و در مجلس، صدا و سیما، تریبون های رسمی و حکومتی، فضای مجازی، روزنامه هائی مانند کیهان و سلسله امکانات دیگری که دارند ضد تبلیغ علیه پزشکیان را سرعت بخشیده اند. همزمان با کارزار ضد تبلیغاتی، گروه های فشار تحت فرمان و جیره بگیر خودشان را هم به میدان فراخوانده تا با شعار "مرگ بر منافق" مانع به میان مردم رفتن پزشکیان شوند. همین گروه ها، جلیلی را در دیدار از بازار بغل کرده و برایش صلوات می فرستند و شعار می دهند "بوی رئیسی آمد". ما نمیدانیم رئیسی چه بوئی داشته که جلیلی ادامه آن بوست، اما میدانیم که ۴۵ سال است که سه نسل از این گروه های فشار را سازمان داده اند. یعنی نسل اول و دوم را میان نهادها و سازمان هائی مانند بنیاد مستضعفان و مشابه آن تقسیم کرده تا حقوق و بازنشستگی داشته باشند و نسل سوم را به خدمت گرفته اند. شعارها و وظائف همان است که از ابتدا بنای جمهوری اسلامی بود. حمله به سفارت عربستان، بالا رفتن از دیوار سفارت انگلستان، قتل های زنجیره ای، سرکوب خیابانی، شلیک با گلوله های ساچمه ای و موتور سواری دو ترکه با چماق از وظائف و ویژگی های آنهاست. البته در سالهای اخیر گروه های چادر سیاه را هم در کنار آنها فعال کرده اند که مردم با آنها در تونل های مترو و در کنار ون های گشت ارشاد و بر سر چهار راهها آشنا هستند. اگرجلیلی رئیس جمهور شود، آنها جشن پیروزی در خیابانها خواهند گرفت و اگر پزشکیان آنچنان آرائی در مرحله دوم بدست آورد که ناچار شوند پیروزی او را قبول کنند، برای اعتراض با همان موتورها و چماق ها راهی خیابانها خواهند شد. ۴۵ سال است که در ایران حکومت از این گروه ها و شبکه ها استفاده سیاسی می کند. کم سواد و بیسواد، کم اطلاع و مهاجم، بی رحم و خشن. اینها ویژگی های این گروه هاست.
من به ایرانی بودن و زندگی در ایران قوی افتخار می کنم بخشی از عمرم در جنگ گذراندم و افتخار می کنم و اوضاع سخت امروز دقیقا بخاطر انتخاب غلط مردم است دولتها مرزهای ارزشها و رفاه مردم را جابجا کردند و کسی حق اعتراض نداشت چون مردم انتخاب درستی نداشتند رفتند دنبال سراب از دوره سازندگی و بعدش اصلاحات و..اعتدال حالا با تجربه تلخ انتخاب علط باید درست انتخاب کرد دیگر همه چیز روشنه همیشه انتخاب سرنوشت ساز بوده با نیامدن با رای ندادن باز به دشمن کمک می شود با انتخاب غلط به دشمن کمک می شود ولو اینکه عده ای قبول نکنند. انتخاب غلط اوضاع را بدتر می کند بعد شما به دیگران توهین می کنی نخیر انتخاب درست و مطالبه گری علاج کار است نه توهین
"آقا! پاچه مو ول کن"