صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

پرونده‌ای برای بررسی جناح‌بندی و میزان رعایت عدالت رسانه‌ای در صداوسیما
محمود صادقی، نماینده مجلس دهم می‌گوید: «بگذارید این‌گونه به ماجرا نگاه کنیم به نظر من صداوسیما ایراد ساختاری دارد. کل مجموعه دست یک جناح خاص است، جناحی که حتی تحمل نیروهای خودش را ندارد. وقتی برنامه‌ای مثل «نود» پخش می‌شود طاقت نمی‌آورد و حتی آن را هم حذف می‌کند.»
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۹ - ۰۷ تير ۱۴۰۳

دلیل اینکه دوباره سراغ عملکرد جناحی صداوسیما رفتیم و تیغ انتقاد را روی آن کشیدیم، به اوایل خرداد باز می‌گردد. زمانی که در پی شهادت سید ابراهیم رئیسی، مصاحبه‌ای با محمدجواد ظریف انجام شد (همان متهم ردیف اول سریال «گاندو» که کارگردانش مجتبی امینی بود) نه تنها او، بلکه تمام کسانی که در مراسم تشییع پیکر رئیس جمهور حضور داشتند، بدون درنگ از تلویزیون نشان داده شدند تا اینکه بخش خبری ساعت ۱۴ شبکه اول سیما و در گزارش مجلس ترحیم در حسینیه امام خمینی - محل ملاقات‌های عمومی رهبری انقلاب - و با حضور ایشان در یادبود رییس جمهوری فقید، تصویر حسن روحانی رییس جمهوری پیشین در کنار علی لاریجانی رییس سابق مجلس شورای اسلامی را پخش نکرد. ‌

به گزارش خبرآنلاین، این در حالی است که تصویر محمود احمدی‌نژاد دیگر رییس جمهور نشان داده شد. البته در مواردی در دوره‌ای که روحانی رییس جمهور بود با مسئله حذف تصویر او مواجه شدیم اما در حال حاضر بحث بر سر این نیست که تصویر چه کسی حذف می‌شود و تصویر چه کسی به نمایش در می‌آید بحث بر سر این است که چرا تلویزیون با رویکرد تک جناحی در بزنگاه‌های مهم سیاسی و اجتماعی سراغ همه چهره‌ها (موافق و مخالف) می‌رود اما شرایط که به ثبات می‌رسد دوباره چهره آن‌ها حذف و حضورشان در تلویزیون قدغن می‌شود؟

در واقع حالا دیگر بحث بر سر نبود محتوای مناسب و برنامه با کیفیت و کاهش مخاطب در تلویزیون نیست، موضوع بر سر آن است که چرا مردم با هر رویکرد و تفکری نمی‌توانند نماینده‌ای از خود را در تلویزیون پیدا کنند، چرا نمی‌توانند نماینده خود را در تلویزیون ببینند و نکته مهم‌تر آن‌که چرا فقط در رویدادها و بزنگاه‌های خاص مثل انتخابات می‌توانند ردی از تفکر خود را در صداوسیما ببیند؟ و نکته اساسی اینکه نبود این رویکردها و دیدگاه‌های چند جانبه آسیب بزرگی به صداوسیما و مخاطبانش زده است به دنبال همین ماجرا هم در پرونده پیش رو مجموع دیدگاه‌های رضا درستکار، سعید معدنی، امیرحسین علم‌الهدی و کیوان کثیریان در مورد جناح‌بندی صداوسیما را بررسی کردیم که در ادامه می‌خوانید.

صداوسیما بودجه ملی می‌گیرد اما جناحی عمل می‌کند

سعید معدنی، جامعه‌شناس درباره عملکرد صداوسیما می‌گوید: «همگان می‌دانند که صداوسیما بودجه ملی می‌گیرد اما جناحی عمل می‌کند. در واقع آن بودجه در یک جناح و برای یک گروه خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد و شامل همه طیف‌ها نمی‌شود اما در مواقع خاص مثل انتخابات سراغ همه اقشار می‌روند به این خاطر که می‌خواهند همه طیف‌ها را داشته باشند، یا در ماجرای ۱۴۰۱ هم همین‌گونه بود در آن ماجرا برای فروکش کردن شرایط سراغ طیف‌های گوناگونی از افراد رفتند؛ اما بخاطر همین ماجرای تک حزبی بودن در دو دوره اخیر انتخابات موفق نشدند که این کار را به ثمر برسانند. نقطه بحرانی ماجرا این است که یک گروه خاص از یک جناح خاص تصمیم دارند که با یک بودجه عظیم ملی، تفکر خاص خودشان را به عنوان یک تفکر ملی به همه مردم تحمیل کنند.»

او درباره آسیب ناشی از این رویداد توضیح می‌دهد: «صداوسیما اگر بخواهد خاص‌گرایانه عمل کند، اوضاعش مانند بوم‌رنگ پیش می‌رود وقتی صداوسیما بد عمل کند این بوم‌رنگ به خودش باز می‌گردد و از اعتبارش کاسته می‌شود، از طرفی هم بخشی از روشنفکران نمی‌خواهند که به صداوسیما بروند در حقیقت به این فکر می‌کنند که رفتنشان به صداوسیما بیش از آنکه برایشان فایده داشته باشد، برایشان ضرر دارد، اما برخی از افراد می‌روند چون فراتر از ماجرای جناحی فکر می‌کنند و معتقدند که مسائل ملی اهمیت زیادی دارد و اگر بتوانند برای منافع ملی کاری انجام دهند، حتی در همان مواقع خاص، می‌روند و حرفشان را می‌زنند.»

صداوسیما می‌خواهد تریبون یک بخش خاصی از جامعه باشد

رضا درستکار درباره این ماجرا که چرا صداوسیما نتوانسته در خدمت منافع ملی کشور باشد، می‌گوید: «چون صداوسیما یک بخشی از جامعه را انتخاب کرده و می‌خواهد تریبون آن طیف از جامعه باشد. در واقع مدیرانی که در چندسال اخیر روی کار آمده‌اند شعار و هدف‌شان این بود که یک بازگشت به شمایل و شماتیک دهه شصت داشته باشند، بدون آن‌که به این ماجرا توجه کنند که در دهه شصت ایران درگیر یک جنگ بسیار بزرگی بوده است و شرایط اون دوران با اوضاع کنونی کاملا متفاوت است. نکته اساسی ماجرا این است که مدیران صداوسیما صلاحدید خودشان را به جای صلاحدید حاکمیت جا می‌زنند که اصلا این‌گونه نیست، بلکه اتفاقا حذف و اضافه چهره‌های متعدد در صداوسیما بیش از آنکه منطق درستی داشته باشد مبتنی بر بازی سیاسی است تا مشخص کند گرایش مدیران تلویزیون از یک منظر جناحی است به همین دلیل هم این گرایش‌ها منافع ملی را تامین نمی‌کنند چون منافع ملی فرارتر از دیدگاه جناحی است.»

تلویزیون دچار رکود مدیریتی شده

امیرحسین علم‌الهدی، کارشناس و منقد درباره جناح‌بندی‌های موجود در صداوسیما می‌گوید: «تلویزیون تنها کاری که در زمینه رعایت حداقل‌ها باید انجام دهد این است که فقط یک مقدار به شعور مخاطب احترام بگذارد، وارد حداکثرها نمی‌شویم. واقعیت ماجرا این است که در همه جای دنیا شبکه‌های تلویزیونی عمدتا کوچک شده‌اند؛ یعنی شما کشوری را پیدا نمی‌کنید که ۶۰ شبکه داشته باشد، عمدتا تلویزیون در حوزه اخبار و رسانه‌ها کارکرد دارد و سعی می‌کند که چابک‌تر و کوچک‌تر باشد تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد، ولی وقتی بدنه حجیم و لَخت می‌شود، یکدفعه تعداد کارمندان به ۵۰ هزارنفر هم می‌رسد و انواع و اقسام خورده فرمایش‌های سیاسی و غیره مطرح می‌شود، دیگر انتظار کار حداکثری که هیچ، انتظار کار حداقلی هم نباید از تلویزیون داشته باشیم.»

او ساختار را در بلند مدت نقد می‌کند و نتیجه را جناح بندی سیاسی می‌داند و توضیح می‌دهد: «در حال حاضر تلویزیون دچار رکود مدیریتی شده و مدیرانش دیگر به روزمرگی رسیدند و فقط تلاش می‌کند تا آنتن‌شان را پر کنند، حالا اینکه آنتن با چه مختصات و با چه کیفیتی پر شود ‌اهمیتی ندارد، چون مدیران دید بلندمدت ندارند، در چنین موقعیتی است که ساختار یک رسانه به سمت یک جناح سیاسی حداقلی حرکت می‌کند، دیگر نباید منتظر واکنش مثبت حداکثری مردم بود. تلویزیون به دلیل نوع ساختار و نوع تفکرش تا اطلاع‌ثانوی در اختیار حداقل جامعه است و آنجا که نگاه جناحی حداقلی به یک ساختار رسانه‌ای غالب می‌شود، کسی که مغلوب این نگاه می‌شود اکثریت جامعه است و در مقابل آن‌ها هم برای دسترسی به اخبار و سرگرمی به شبکه‌های دیگر وارد می‌شود.»

صداوسیما، تریبون یک جناح خاص است

کیوان کثیریان، کارشناس و منتقد هم درباره رویکردهای خاص موجود در در صداوسیما توضیح می‌دهد: « عملکرد تلویزیون در سالیان مختلف سبب شده تا اعتماد عمومی نسبت به صداوسیما ازبین برود و همه به این ماجرا واقف هستند که برای یک عده صداوسیما، تریبون یک جناح خاص است. یک جناح می‌تواند همه نوع برنامه‌ای اجرا کند و هر چه می‌خواد روی آنتن بگیرد و جناح دیگر حتی اجازه ندارند که وارد صداوسیما شوند.»

او ادامه داد: «در حال حاضر روسای جمهور ما در صداوسیما ممنوع‌التصویر هستند و اسمشان آورده نمی‌شود هر کدام از آن‌ها در چهار دوره گذشته هشت سال رئیس‌جمهور این کشور بودند اما اسمشان در صداوسیما نمی‌آید و کسی جرعت ندارد درباره آن‌ها صحبت کند ۳۲ سال مملکت دست چهارنفری بود که حالا کسی اجازه ندارد اسم آن‌ها را در تلویزیون بیاورد. این عملکرد به وضوح نشان می‌دهد که رسانه آزاد نیست و کاملا حکومتی، دولتی و جناحی است همه مردم نمی‌توانند باشند و اظهار نظر کنند.»

عدالت رسانه‌ای رعایت شد؟

گاهی‌اوقات خواسته یا ناخواسته بی‌عدالتی بزرگی رخ می‌دهد. این ماجرا می‌تواند در سطح جامعه، در نظام اقتصادی یا آموزشی یا هر بحث دیگری رخ دهد، اما در روزهای گذشته به واسطه داغ بودن تنور انتخابات برای پخش گفت‌وگوهای ویژه خبری و مناظرات کاندیداهای ریاست‌جمهوری موضوعات متعدد در باب رعایت عدالت رسانه‌ای مطرح شد. پیش از شروع مناظرات بسیاری بر این باور بودند که صداوسیما به واسطه برخی از سوگیری‌های سیاسی که دارد نمی‌تواند در رابطه با همه کاندیداها یکسان برخورد کند و در مواجهه با آن‌ها عدالت را به طور کامل رعایت کند. به همین خاطر هم پیش از شروع مناظرات و هنگام برگزاری آن سلسله گفت‌وگوهایی را انجام داده تا وضعیت این ماجرا در رسانه بزرگی مانند صداوسیما را بررسی کنیم.

نکته‌ای که بسیاری از کارشناسان فرهنگی، کارشناسان ارتباطات و جامعه شناسان به آن اشاره کردند، وجود جناح‌بندی در صداوسیما بود، اما با تاکید بر مسئله اصلی یعنی طرح این سوال که آیا این رسانه توانسته در مناظرات گروهی و میزگردهایی که کاندیداها در آن حضور داشتند یک عدالت رسانه‌ای داشته باشد؟ با آن‌ها به گفت‌وگو پرداختیم.

این پرسش را از فریدون صدیقی، حشمت‌الله فلاحت‌پیشه و محمود صادقی و پرسیدیم که در ادامه می‌خوانید.

عدالت رسانه‌ای در تلویزیون خیلی رعایت نمی‌شود و جانبدارانه است

فریدون صدیقی، کارشناس و استاد ارتباطات در پاسخ به این پرسش که آیا عدالت رسانه‌ای در صداوسیما می‌تواند رعایت شود و به گونه‌ای پیش برود که برنامه‌ها له و علیه جناح خاصی عمل کند؟ گفت: «بدیهی است که باید پایبندی و رعایت عدالت، انصاف و بی‌طرفی در هر رسانه‌ای وجود داشته باشد؛ اما همه این موارد تابعی است از نظام بالاسری رسانه‌ای که در آن سرزمین قابل تعریف است، درواقع می‌خواهم نتیجه بگیرم که آن عدالت از نظر نظام حاکم رسانه‌ای در ایران یک تعریف و در سویی یک تعریف دیگر داشته باشد. بنابراین تابعی از آزادی رسانه‌ و آزادی بیان است.»

او ادامه داد: «آن عدالتی که در رسانه به مفهوم رادیو و تلویزیون از آن یاد می‌کنیم تابعی از آزادی بیان و آزادی‌های عمومی و اجتماعی است. بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که تعریف آزادی برای رسانه ما که متولیان متعددی هم دارد، متغیرها و تنوع‌های زیادی دارد. بنابراین در این چهارچوب باید به رفتار عمومی رادیو و تلویزیون نگاه کرد و باتوجه به رفتاری که من از آن می‌بینم تلویزیون را بی‌طرف نمی‌دانم. این را هم در نظر بگیریم که همه این موارد متاثر از نظام فکری است که مدیریت کلان رادیو و تلویزیون را بر عهده دارد و وقتی این‌گونه است، امکان دارد که صداوسیمای ما در مواجهه با یک موضوع واحد دو واکنش کاملا مجزا داشته باشد. به زعم من عدالت رسانه‌ای در تلویزیون خیلی رعایت نمی‌شود و جانبدارانه است از یک جریان فکری و عقیدتی پیروی می‌کند و دیدگاه‌های دیگر را در نظر نمی‌گیرد. در واقع این تفکر سبب شده تا اقلیتی از تفکر را مخاطب اصلی خود بداند و یک جمعیت کثیر را نادیده بگیرد.»

در مناظره‌ها و تبلیغات نوعی نابرابری بود که مسئول آن صداوسیما نبود

به باور حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس اسبق کمیسیون ملی و سیاست خارجی مجلس این‌بار اگر ناعدالتی رسانه‌ای در برگزاری مناظره‌ها ایجاد شود، صداوسیما مقصر نیست بلکه مشکل از نحوه چینش کاندیداها است که چهار، یک، یک است. او در این‌باره می‌گوید: «بخشی از برابری تبلیغات کاندیداها برعهده تلویزیون است. به طور کلی کاری که هنگام مناظرات در صداوسیما انجام می‌شود، رعایت بی‌طرفی و برابری است. هر یک از کاندیداها زمان لازم را دارد تا برنامه خودش را ارائه دهد و در موارد دیگر هم این عدالت رعایت می‌شود و ظاهرا صداوسیما در مواجهه با این شش نفر تلاش دارد تا بی‌طرفی و برابری را رعایت کند.

منتهی برای آنکه یک تبلیغات بی‌طرف و عادلانه شکل بگیرد آیا این ماجرا کفایت می‌کند؟ به عقیده من خیر، کفایت نمی‌کند. در دوره کنونی ما می‌بینیم که جناح کاندیداها چهار، یک، یک است. یعنی چهار کاندیدا وابسته به جریان حاکم بر دولت و مجلس هستند، یک نفر مصطفی پورمحمدی است که اصولگرایان سنتی را هدایت می‌کند و با اغماض تلاش می‌کنم ایشان را در کنار چهار نفر اول قرار ندهم و یک نفر هم مسعود پزشکیان است که در طیف مقابل آن چهار نفر قرار دارد.»

او ادامه داد: «در رابطه ۴+۱+۱ هیچ برابری شکل نمی‌گیرد، به عبارتی در مناظره‌ها و تبلیغات نوعی نابرابری ایجاد می‌شود که مسئول آن صداوسیما نیست، مسئول آن ساختار انتخاباتی ایران است‌.»

وقتی تلویزیون طاقت پخش «نود» را ندارد

محمود صادقی، نماینده مجلس دهم اما در عین حالی که صداوسیما را یک رسانه با جناح‌بندی بسیار می‌داند باور دارد که تلویزیون این‌بار و در مناظرات توانسته عدالت رسانه‌ای را رعایت کند. او در این‌باره می‌گوید: «بگذارید این‌گونه به ماجرا نگاه کنیم به نظر من صداوسیما ایراد ساختاری دارد. کل مجموعه دست یک جناح خاص است، جناحی که حتی تحمل نیروهای خودش را ندارد. وقتی برنامه‌ای مثل «نود» پخش می‌شود طاقت نمی‌آورد و حتی آن را هم حذف می‌کند آن طیف تصمیم‌گیرنده که طاقت شنیدن یک صدای غیر فوتبالی را ندارد و از طرفی هم چینش چهار یک یک، از اساس ناعادلانه است، امکان دارد در ظاهر تلاش کنند تا ظاهر را به صورت عادلانه نشان دهند و شاید در برخی از برنامه‌ها هم این موضوع را به صورت موفق پیش ببرند اما به لحاظ ساختاری کلا نمی‌تواند عدالت را رعایت کند.»

او ادامه می‌دهد: «صداوسیما یک نهاد حاکمیتی است که سیاست‌های القایی را دنبال می‌کند. تلویزیون وقتی یک ناآرامی رخ می‌دهد یا می‌خواهد مشارکت را بالا ببرد مدتی فضا را باز می‌کند و دوباره به وضعیت محدود خود باز می‌گردد. آزادی در صداوسیما اقتضایی است بنا بر موقعیتی که دارند فیتیله آن را کم و زیاد می‌کنند و چون ساختار آن ایراد دارد مرجعیت رسانه‌ای هم پیدا نمی‌کند و متاسفانه نتیجه‌اش می‌شود اینکه مردم صدای تلویزیون خودمان را قطع می‌کنند و صدای اینترنشنال را وصل می‌کنند. چرا؟ چون مرجعیت ندارد. خود صداوسیما این مرجعیت را از بین برده و بنابراین در این شکل و ساختار نمی‌تواند به افزایش مشارکت در رقابت‌ها کمک کند.»

ارسال نظرات