صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۴۸۲۴۰
«یک مشکل اساسی در این میان این است که هواداران جدی این دو، سایه نامزد طرف مقابل را با تیر می‌زنند. برای آن‌ها معنا ندارد که به‌طور مثال سعید جلیلی به نفع قالیباف از انتخابات کنار بکشد. آن‌ها می‌گویند تا به حال شده است استقلال یا پرسپولیس به نفع یکدیگر از یک رقابت کنار بکشند؟ نه، آن‌ها هیچ نقطه اشتراکی با هم ندارند و به خاطر همین تا آخرین نفس با هم رقابت می‌کنند.»
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۰۵ تير ۱۴۰۳

مصطفی داننده در عصرایران نوشت: این روزها بحث کناره‌گیری سعید جلیلی به نفع قالیباف یا برعکس، در جریان اصول‌گرایی بسیار مطرح است. اصول‌گرایان متوجه رشد رأی مسعود پزشکیان، نامزد اصلاح‌طلبان شده‌اند و دوست ندارند یکدستی که در حاکمیت به وجود آورده‌اند و تصور می‌کردند دیگر پایانی برای آن نیست، به اتمام برسد و پزشکیان ردای ریاست جمهوری را به تن کند.

یک مشکل اساسی در این میان این است که هواداران جدی این دو، سایه نامزد طرف مقابل را با تیر می‌زنند. برای آن‌ها معنا ندارد که به‌طور مثال سعید جلیلی به نفع قالیباف از انتخابات کنار بکشد. آن‌ها می‌گویند تا به حال شده است استقلال یا پرسپولیس به نفع یکدیگر از یک رقابت کنار بکشند؟ نه، آن‌ها هیچ نقطه اشتراکی با هم ندارند و به خاطر همین تا آخرین نفس با هم رقابت می‌کنند.

داستان این دو هم همین است. برای آن‌ها، همنشینی با پزشکیان آسان‌تر از نشستن کنار یکدیگر است. این معنا در طرفداران سعید جلیلی بسیار جدی‌تر هم هست. آن‌ها کنار رفتن به نفع قالیباف را نمی‌پذیرند. می‌خواهم توجه شما را به انتخاب رئیس مجلس دوازدهم جلب کنم. ۲۴ نماینده در یک حرکت عجیب در انتخاب رئیس مجلس در صحن پارلمان، رأی باطله دادند. آن‌ها حاضر نشدند روی کاغذ نام کسانی را بنویسند که با آن‌ها زاویه فکری و سیاسی دارند. آن‌ها رأی باطله دادند تا به قالیباف، ذوالنور و متکی رأی ندهند. تازه ذوالنور از نظر فکری به آن‌ها بسیار شبیه است، اما او هم وقتی پای رسیدن به کرسی مهمی مثل ریاست مجلس باشد، قربانی می‌شود.

ثابتی، نماینده تهران در مجلس و همراه همیشگی جلیلی، که در یکی از برنامه‌های تلویزیونی که اعضای خانواده نامزدها به ویژه دختران حضور دارند، به جای یکی از دختر یا همسر جلیلی در آن برنامه حاضر شد، در مورد رأی باطله خود این‌چنین نوشته است: «حدود سه هفته قبل در جلسه مفصلی با حضور خود دکتر قالیباف در عین احترام، با صراحت استدلال کردم که چرا با ریاست وی بر مجلس جدید موافق نیستم و توضیح دادم که پیام رأی مردم تهران در ۱۱ اسفند تغییر بود.

همانجا گفتم که اگر این اتفاق تکرار شود، نه فقط آن‌هایی که در انتخابات شرکت نکردند بلکه بخش قابل‌توجهی از کسانی که در انتخابات شرکت کردند نیز سرخورده خواهند شد و این مسئله باعث کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی نیروهای انقلابی خواهد شد و القای انسداد سیاسی به جامعه خواهد کرد. در واقع با تکرار این مسئله مردم خواهند گفت که انگار حضور در انتخابات باعث تغییر نمی‌شود، چون وقتی که به یک نفر چه ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار رأی می‌دهیم (سال ۹۸) و چه ۴۵۰ هزار رأی (سال ۱۴۰۲)، باز هم سرجایش هست، پس مسیر تغییر در مناسبات سیاسی کشور از چه راهی است؟ البته، نقدهای دیگری نیز داشتم اما یکی از اصلی‌ترین دلایلم برای رأی ندادن به آقای قالیباف علیرغم همه زحمات ایشان در مجلس یازدهم همین مسئله بود.»

کار آن‌قدر جدی است که ممکن است در صورت رفتن انتخابات به دور دوم، برخی از این هواداران برای رأی ندادن به جلیلی یا قالیباف به مسعود پزشکیان رأی بدهند. هواداران قالیباف می‌گویند که حداقل پزشکیان و افراد همراه او توسعه‌گرا هستند و جلیلی‌چی‌ها هم می‌گویند که حداقل پزشکیان ساده‌زیست است و همانی است که نشان می‌دهد.

به زبان ساده می‌توان گفت که آن‌ها باخت در مرحله اول را بهتر از کناره‌گیری به نفع نامزد دیگر می‌دانند و به هیچ عنوان حاضر نیستند زیر بار این خفت بروند. همان‌طور که در بالا گفته شد این مسئله برای هواداران سعید جلیلی بسیار جدی‌تر است. چون آن‌ها معتقدند تکلیف را نباید قربانی مصالح سیاسی کرد. در انتخابات ۱۴۰۰ اگر سید ابراهیم رئیسی نامزد نبود، قطعاً جلیلی تا پایان راه می‌رفت و حاضر به کناره‌گیری نبود. همین اتفاق برای قالیباف هم در سال ۹۶ افتاد.

نکته دیگر هم این است که این دو خود را نزدیک‌تر از هر زمانی به ریاست جمهوری می‌بینند. قالیباف به جز سال ۸۸، در تمام انتخابات ریاست جمهوری به عنوان نامزد شرکت کرده است و سعید جلیلی هم در انتخابات ۹۲ و ۱۴۰۰ حضور داشته و ۱۱ سال است که به قول خودش دولتی در سایه هم تشکیل داده است.

فرصت زیادی تا پایان روزهای تبلیغات و رسیدن روز رأی‌گیری باقی نمانده است و باید دید بالاخره این دو چهره شناخته‌شده جریان اصول‌گرا چه تصمیمی می‌گیرند. شاید آن‌ها با خودشان می‌گویند کاش ما هم مثل زاکانی بودیم و می‌توانستیم راحت به نفع دیگری از صحنه رقابت خارج شویم.

ارسال نظرات