صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۴۱۴۹۶
برخی فرصت سازش با ریاض را یک شانس برای رژیم صهیونیستی می‌دانند و برخی نیز معتقدند این موضوع چندان هم برای تل‌آویو حیاتی نیست.
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۳ - ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

در حالی که روزنامه عبری طی مقاله‌ای به رژیم صهیونیستی درباره فوت وقت پیرامون عادی سازی روابط با عربستان هشدار داد، تحلیلگران مسائل سیاسی در این باره دیدگاه‌های متفاوتی دارند. برخی فرصت سازش با ریاض را یک شانس برای رژیم صهیونیستی می‌دانند و برخی نیز معتقدند این موضوع چندان هم برای تل‌آویو حیاتی نیست.

به گزارش ایسنا، روزنامه هاآرتص با انتشار مقاله‌ای به رژیم صهیونیستی نسبت به از دست دادن فرصت عادی‌سازی روابط با عربستان هشدار داد و نوشت ریاض به لحاظ سیاسی در منطقه یک وزنه است و از دست رفتن این فرصت توسط رژیم صهیونیستی به معنای مخالفت این رژیم با خروج از انزوا و ضایع کردن فرصت حضور در منطقه به عنوان یک شریک و متحد خواهد بود.

اما نظرات تحلیلگران سعودی و صهیونیستی که با وبسایت الحره صحبت کردند، درباره این ایده متفاوت بود. برخی بر این عقیده هستند که برقراری روابط با عربستان یک فرصت بزرگ برای رژیم صهیونیستی است و نباید آن را از دست بدهد. در حالی که برخی دیگر معتقدند این عادی سازی روابط چندان هم مهم نیست. اما همگی درباره این مساله توافق دارند که عربستان هرگز از شروط خود برای سازش کوتاه نمی‌آید که همان پایان دادن به جنگ غزه و تشکیل کشور فلسطین است.

شروط عربستان

هاآرتص نوشت «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی و تعدادی از اعضای کابینه وی مخالفت شدید خود را با شروط عربستان ابراز کردند که عادی سازی روابط را به آتش‌بس غزه ربط می‌دهد. آتش‌بسی که شامل تبادل اسرا و مدیریت غزه با یک ساز و کار غیرنظامی و مهم‌تر از آن، موافقت رژیم صهیونیستی با با تشکیل کشور فلسطین در مرز‌های سال ۱۹۶۷ خواهد بود.

با این حال هاآرتص نوشت فعالیت‌های دیپلماتیک شدید بین واشنگتن و ریاض و همچنین اظهارات مقامات ارشد دو طرف نشان می‌دهد که توافق عادی سازی بین رژیم صهیونیستی و عربستان با وجود جنگ غزه و پیامد‌های آن همچنان پابرجاست.

به همین دلیل، این روزنامه عبری نوشت مخالفت رژیم صهیونیستی با این گشایش تاریخی باعث می‌شود این رژیم یک فرصت دیگری را در مورد برقراری صلح با قدرت پیشرو در جهان عرب از دست بدهد.

«عمیر آرون» تحلیلگر مسائل سیاسی رژیم صهیونیستی در گفتگو با الحره گفت از دست ندادن فرصت عادی سازی با کشوری به بزرگی عربستان سعودی منطقی به نظر می‌رسد، اما کابینه فعلی رژیم صهیونیستی در حال حاضر نمی‌تواند چنین تصمیمی بگیرد چرا که براساس تحولات سیاسی حرکت می‌کند و نه براساس عقل و خرد.

وی افزود مادامی که کابینه فعلی توسط امثال نتانیاهو و «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلس رژیم صهیونیستی رهبری شود، تل‌آویو آمادگی مانور‌های سیاسی خردمندانه یا پرداخت بها در ازای دستیابی به چنین سازش را نخواهد داشت.

نویسنده مقاله خاطرنشان کرد: اسرائیل نباید آنچه را که در سال‌های گذشته رخ داده است، تکرار کند، زمانی که فرصت‌های اندکی را که برای عادی‌سازی با اعراب به طور کلی و عربستان سعودی به طور خاص داشت، از دست داد.

فرصت‌هایی که در گذشته از دست رفت

طبق نوشته هاآرتص، رژیم صهیونیستی اولین فرصت عادی سازی روابط با عربستان را دسامبر ۱۹۷۷ از دست داد، زمانی که، ولی عهد فهد، فرستاده‌ای را به فلسطین اشغالی فرستاد که حامل پیامی شفاهی برای «موشه دایان» وزیر امور خارجه وقت رژیم صهیونیستی بود. دایان بدون اطلاع از محتوای پیام از ملاقات با او خودداری کرد و حامل نامه به وطن خود بازگشت.

رژیم صهیونیستی فرصت دوم را اوت ۱۹۸۱ از دست داد، هنگامی که عربستان طرح به رسمیت شناختن ضمنی این رژیم را پیشنهاد کرد، اما دایان با تحقیر دست رد به سینه عربستان زد.

فرصت سوم هم فوریه ۲۰۰۲ ضایع شد وقتی که رژیم صهیونیستی به راحتی تلاش‌های «عبدالله»، ولی عهد وقت عربستان برای برقراری ارتباط را نادیده گرفت، اما اتحادیه عرب آن را پذیرفت. ابتکارعمل صلح عربی هم حائز اهمیت بود، زیرا اجماع گسترده‌ای را در مورد به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی در مرز‌های سال ۱۹۶۷ و برقراری روابط دیپلماتیک با تل‌آویو را در ازای موافقت رژیم صهیونیستی با تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی منعکس کرد.

اما هاآرتص نوشت رژیم صهیونیستی نه تنها به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، بلکه به دلیل ناآگاهی از جایگاه عربستان سعودی در جهان عرب و اسلام و تلقی رهبری آن به عنوان فاسد و تندرو مذهبی، به مفاد این طرح اعتراض کرد.

«سالم الحامدی» تحلیلگر مسائل سیاسی عربستان هم گفت موضع کشورش درباره عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی همچنان به راه‌کار تشکیل دو دولت و تشکیل کشور مستقل فلسطین مرتبط است.

وی افزود: ایالات متحده به اسرائیل فشار می‌آورد تا توافق صلح با عربستان سعودی را بپذیرد. این توافق شامل پایان دادن به جنگ غزه و احیای راه‌کار تشکیل دو دولتاست. با این حال، موانع زیادی بر سر راه این توافق وجود دارد که مهمترین آن‌ها کابینه راست نتانیاهو است که بر ادامه مبارزه با حماس متمرکز است و از بحث در مورد تشکیل کشور فلسطین امتناع می‌ورزد.

این کارشناس سعودی تاکید کرد مادامی که رژیم صهیونیستی خشونت را در غزه تمام نکند و راهکار تشکیل دو دولت را نپذیرد، ریاض با این رژیم صلح نخواهد کرد. نتانیاهو برای پذیرش این توافق از سوی رئیس و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی تحت فشار است.

وی ادامه داد ایالات متحده هم رژیم صهیونیستی را برای پذیرش شروط عربستان برای صلح تحت فشار قرار داده است، زیرا معتقد است که این گام، پیشرفت بزرگی در صلح منطقه خواهد بود. اما با این حال، مشخص نیست که آیا واشنگتن می‌تواند فشار کافی را به رژیم صهیونیستی برای قبول این توافق اعمال کند یا خیر.

عملیات۷ اکتبر برنامه‌ها را تغییر داد

در این مقاله منتشر شده در روزنامه هاآرتص آمده است که اگر ابتکار عمل صلح عربی در مراحل اولیه جنگ به رژیم صهیونیستی ارائه می‌شد، رهبری این رژیم احتمالا آن را مبنای قابل قبولی برای مذاکره و دستیابی به توافق می‌دانست، اما روند رادیکالی موجود در داخل جامعه صهیونیستی در ارتباط با اراضی اشغالی باعث شده که کشور‌ها پیش از پیدا کردن راه حلی سیاسی برای مشکل فلسطین، رغبتی به صلح با رژیم صهیونیستی نداشته باشند.

براساس این مقاله، در توافق‌های عادی‌سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و امارات، بحرین، سودان و مراکش در سال ۲۰۲۰ که به توافق ابراهیم معروف شد، ظاهرا حل مشکل فلسطین به تلاش‌های سازش ارتباطی ندارد، اما حوادث هفتم اکتبر و پیامد‌های پس از آن، این ادعا را که می‌توان مشکل فلسطین را نادیده گرفت، کاملا زیر سوال برد.

اما نویسنده این مقاله معتقد است حمله حماس در هفتم اکتبر و به تبع آن حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه فرصتی منحصر به فرد ایجاد کرد. همانطور که بسیاری از جنگ‌ها نقطه عطف بودند از جمله در جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۷۳ که در نهایت به صلح با مصر انجامید.

براساس این مقاله، رژیم صهیونیستی دقیقا با گذشت ۵۰ سال، از بهره‌برداری از این جنگ برای شروع یا پذیرش برنامه‌های پساجنگ غزه خودداری می‌کند.

اما «ایدی کوهن» کارشناس مسائل سیاسی رژیم صهیونیستی با محتوای این مقاله موافق نیست و می‌گوید: اگر قرار بود اسرائیل شروط عربستان را برای عادی سازی روابط بپذیرد، طرح صلح عربی را همان ۲۰ سال پیش می‌پذیرفت. اکثریت مردم فکر می‌کنند برقراری روابط با عربستان بهای سنگینی خواهد داشت و آن تشکیل کشور فلسطین است.

از نظر کوهن این سازش اهمیت زیادی برای رژیم صهیونیستی ندارد و تل‌آویو از ۷۶ سال پیش موجودیت دارد و با عربستان که کشوری ثروتمند، اما ضعیف است، ارتباطی نداشته است.

وی افزود در توافق ابراهیم هم سازش با تل‌آویو به تشکیل کشور فلسطین مشروط نشد. این شرط غیرممکن است و برای رژیم صهیونیستی نه تنها هیچ سودی ندارد بلکه مضر هم هست.

اهمیت عربستان برای رژیم صهیونیستی

نویسنده مقاله هاآرتص به اهمیت عربستان سعودی برای رژیم صهیونیستی پرداخت و توضیح داد که عادی‌سازی با این کشور به خودی خود از نظر سیاسی و اقتصادی مهم است، اما بازتاب‌های منطقه‌ای و بین‌المللی آن بسیار مهم‌تر خواهد بود.

وی افزود با این اقدام، کشور‌های دیگر خاورمیانه و جهان اسلام هم رژیم صهیونیستی را به رسمیت خواهند شناخت، خصومت کسانی که در جهان و منطقه با سیاست‌های رژیم صهیونیستی و نه موجودیت آن مخالفند، از بین می‌رود، روند منفور شدن آن متوقف می‌شود و روابط اقتصادی رژیم صهیونیستی با دیگر کشور‌های منطقه مثل امارات تقویت می‌شود.

«امیر الراشد» تحلیلگر مسائل سیاسی عربستان هم به وبسایت الحره گفت رژیم صهیونیستی می‌داند برقراری روابط با ریاض یک دستاورد بزرگی به ویژه در حال حاضر برای آن خواهد بود، زیرا پس از آشتی ریاض و تهران و تحولات داخلی عربستان در انزوا به سر می‌برد.

وی افزود کابینه نتانیاهو در حال حاضر آماده ارائه این امتیازات نیست و این در حجم تشدید علیه فلسطینی‌ها در رفح، توسعه شهرک‌سازی در کرانه باختری و اظهارات کابینه نتانیاهو مشهود است. اقداماتی که با اصول عربستان که سازش را به حل مساله فلسطین مشروط کرده است، در تضاد است.

درخصوص تبعات مخالفت رژیم صهیونیستی با شروط عربستان، این تحلیلگر مسائل سیاسی عربستان گفت: «اگر اسرائیلی‌ها به فلسطینی‌ها امتیاز ندهند و راه‌حل ریشه‌ای برای تشکیل کشور فلسطین پیدا نکنند، ریاض نیازی به برقراری روابط با اسرائیل ندارد». وی افزود عدم برقراری صلح بر عربستان عواقبی ندارد.

الراشد تاکید کرد دلیل تمایل شدید واشنگتن برای پایان دادن به این پرونده به خاطر این است که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است و «جو بایدن» رئیس جمهور این کشور می‌خواهد از این طریق شانس بیشتری برای خود بخرد. از طرفی هم با چین در رقابت است که میانه ریاض و تهران را آشتی داد. واشنگتن در واقع می‌خواهد نقش بزرگتری در این پرونده ایفا کند چرا که فواید زیادی برای او به خصوص در مورد کاهش انزوای رژیم صهیونیستی دارد.

ارسال نظرات