صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

دلایلی متفاوتی برای انقراض نئاندرتال‌ها ذکر شده است. کارشناسان پیشنهاد کرده اند که آمیزش بین گونه ای، تغییرات آب و هوایی و درگیری‌های خشونت‌آمیز با انسان‌ها ممکن است مقصر این انقراض باشند.
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۷ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۳

ما زمانی در میان نئاندرتال‌ها زندگی می‌کردیم، اما آن‌ها حدود ۴۰ هزار سال پیش ناپدید شدند.

به گزارش روزیاتو، دلایلی متفاوتی برای انقراض نئاندرتال‌ها ذکر شده است. کارشناسان پیشنهاد کرده اند که آمیزش بین گونه ای، تغییرات آب و هوایی و درگیری‌های خشونت‌آمیز با انسان‌ها ممکن است مقصر این انقراض باشند.

مطالعه‌ای جدید روی دندان‌های این گونه منقرض‌شده و انسان‌های دوره پارینه سنگی پسین نشان داده که انسان‌ها زمان بیشتری را صرف مراقبت از کودکان خود در مقایسه با نئاندرتال‌ها می‌کردند.

به گفته کارشناسان، این موضوع می‌تواند یکی از دلایلی باشد که انقراض نئاندرتال‌ها را به دنبال داشته است.

کودکان نئاندرتال که بین ۴۰۰،۰۰۰ تا ۴۰،۰۰۰ سال پیش و کودکان انسان مدرن که در دوره پارینه سنگی پسین (بین ۵۰،۰۰۰ تا ۱۲،۰۰۰ سال پیش) زندگی می‌کردند، ممکن است با سطوح مشابهی از استرس دوران کودکی، اما در مراحل مختلف رشد مواجه شده باشند.

تیم محققان از دانشگاه توبینگن در آلمان، پیشنهاد کرده اند که این یافته‌ها می‌توانند منعکس‌کننده تفاوت‌ها در نحوه مراقبت از کودک و سایر استراتژی‌های رفتاری بین این دو گونه باشند.

پژوهشگران مینای دندانی ۴۲۳ دندان نئاندرتال و ۴۴۴ دندان انسان در دوره پارینه سنگی پسین را تجزیه و تحلیل کردند.

شیار‌های افقی با مینای نازک‌تر در دندان‌ها نشان‌دهنده استرس‌های دوران کودکی هستند. تحقیقات قبلی نشان داده اند که این ویژگی می‌تواند با مشکلات در دوران کودکی مانند بیماری، عفونت، سوء تغذیه، کمبود‌های تغذیه‌ای و تروما مرتبط باشد.

نقایص مینای دندان‌های نئاندرتال‌ها و انسان‌های پارینه سنگی پسین مشابه است، اما این نقص‌ها در مراحل رشدی متفاوتی بین این دو گونه مشاهده می‌شوند.

در میان انسان‌های پارینه سنگی پسین، نقص مینای دندان در حدود سنین از شیر گرفتن (بین یک تا سه سالگی) بیشتر دیده می‌شود.

با این حال، در میان نئاندرتال‌ها، نقایص مینای دندان پس از دوره از شیر گرفتن به اوج خود می‌رسند که نشان می‌دهد در این مدت احتمال سوءتغذیه در آن‌ها بیشتر بوده است.

نویسندگان این مطالعه بر این باورند که استرس تجربه‌شده توسط کودکان انسان‌های پارینه سنگی هنگام از شیر گرفتن می‌تواند ناشی از افزایش تقاضای انرژی باشد.

آن‌ها پیشنهاد می‌کنند که انسان‌های دوران پارینه سنگی پسین ممکن است با استفاده از راهبرد‌هایی مانند وابستگی طولانی‌تر کودکان به والدین خود، بهره‌برداری کارآمدتر از منابع و فراهم کردن دسترسی کودکان به غذا، به کاهش استرس‌های رشدی در کودکان پس از دوره از شیر گرفتن کمک کرده باشند.

ممکن است که چنین استراتژی‌هایی توسط نئاندرتال‌ها مورد استفاده قرار نگرفته باشد که این موضوع می‌تواند به مزایای بقا در بلندمدت برای انسان‌های مدرن در مقایسه با نئاندرتال‌ها منجر شده باشد.

محققان در ژورنال Scientific Reports ذکر کرده اند که احتمالاً انسان‌ها در «کاهش استرس در کودکان تازه از شیر گرفته شده» بهتر عمل کرده اند.

در همین حال، برای نئاندرتال‌ها، مدت کوتاهی پس از اتمام دوران شیردهی مصادف با «استرس‌زاترین مرحله کودکی» است.

لورا لیمر، نویسنده این مطالعه گفته است:

انسان‌های مدرن پارینه سنگی پسین و نئاندرتال‌ها استراتژی‌های متفاوتی برای مراقبت از کودک پس از دوره از شیر گرفتن داشته‌اند، به گونه‌ای که اقدامات انسان‌های مدرن پارینه سنگی پسین منجر به کاهش بیشتر استرس در دوران کودکی می‌شوند.

این راهبرد‌ها نه‌تن‌ها با حمایت والدین، بلکه ممکن است با سایر عوامل اجتماعی مرتبط باشد.

شاید بتوانیم بگوییم که کودکان نئاندرتال ممکن است زودتر استقلال پیدا کرده یا در سنین پایین‌تر با آن‌ها مانند بزرگسالان رفتار می‌شده است.

ارسال نظرات