صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۳۹۷۱۳
ما کشور عجیب‌وغریبی هستیم؛ از یک طرف بسیاری از نخبگان و تحصیلکردگان و نیروهای انسانی به‌دردبخور کشور، حتی بسیاری از جوانان مهاجرت می‌کنند یا میل به مهاجرت دارند و از این نظر کشور ما از جمله کشورهای مهاجرفرست به‌شمار می‌آید و از طرف دیگر، با بیشترین حجم مهاجرپذیری از کشورهای همسایه، به‌ویژه افغانستان روبه‌روییم، تا حدی که احساس نگرانی می‌کنیم و این میزان حضور مهاجران در مناطق کشور را حتی خطرناک و نوعی تهدید به‌شمار می‌آوریم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۶ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۳

این روز‌ها حضور مهاجران به‌ویژه مهاجران افغانستانی پررنگ‌تر و برجسته‌تر به چشم می‌آید. برخی این حجم از حضور آنان در کشور را یک خطر و تهدید می‌دانند و برخی هم آن را یک فرصت به‌ویژه در بخش ساختمان و خدمات و کاهش هزینه‌های مرتبط با آن می‌دانند.

به گزارش اطلاعات، هرکدام هم استدلال‌های خاص خود را دارند؛ اینکه اینان قانع هستند، خوب کار می‌کنند و هزینه‌های بیمه و ایجاد دردسر برای کارفرما را هم ندارند. در این میان عده‌ای هم طنزی تلخ را به ما گوشزد می‌کنند که ما کشور عجیب و غریبی هستیم؛ از یک طرف بسیاری از نخبگان و تحصیل‌کردگان و نیرو‌های انسانی به درد بخور کشور، حتی بسیاری از جوانان مهاجرت می‌کنند یا میل به مهاجرت دارند و از این نظر کشور ما از جمله کشور‌های مهاجر فرست به حساب می‌آید و از طرف دیگر با بیشترین حجم مهاجر پذیری از کشور‌های همسایه به‌ویژه افغانستان روبروییم تا حدی که احساس نگرانی می‌کنیم و این میزان حضور مهاجرین در مناطق کشور را حتی خطرناک و نوعی تهدید به حساب می‌آوریم.

نکته مهم، اما این است که بیش از آنکه این احساس تهدید ناشی از حضور آنان باشد، ناشی از شلختگی در ساماندهی آنان است.

در بسیاری از کشور‌های مهاجرپذیر قوانین مشخصی برای پذیرش وجود دارد. آمار دقیق و درستی هم در این باره در دسترس هست. اینکه تعداد آن‌ها چند نفر است؟ در کجا اقامت دارند؟ به چه کاری مشغولند و چه می‌کنند؟ در کشورمان، اما چنین سازوکاری نیست یا اگر هست به درستی بدان عمل نمی‌شود. سخت‌گیری یا برخورد یا بگیر و ببند و ایجاد زحمت و عدم پذیرش آن‌ها هم چاره کار نیست، چون پنهانکاری و اقدامات مخفیانه و زندگی زیرزمینی تقویت می‌شود و شکل می‌گیرد.

اگر بتوان سازوکار درستی برای ساماندهی آنان پیدا کرد دیگر لازم نیست آنان را تهدید بشماریم و از حقوق انسانی محروم یا تحقیرشان کنیم.

حال که مجلس جدید کار خود را آغاز کرده یکی از مأموریت‌های خود را می‌تواند تعیین این سازوکار بداند. اینکه چگونه بتوانند به کشور بیایند و در چه منطقه جغرافیایی و با چه نسبتی از کل جمعیت در آن منطقه سکونت کنند و به کار مشغول شوند و چگونه کار کنند و چگونه مالیات بپردازند.

در این صورت تحت نظارت و مراقبت هم قرار می‌گیرند. وگرنه با تهدید انگاری آنان یا برخورد و محروم کردن‌شان از الزامات اولیه یک زندگی معمولی و گرایش دادن آنان به مخفی کاری به مسیر درستی نمی‌رسیم. اینکه یک مقام مسئول آمار آنان را ۵ دیگری ۶ و سومی ۷ یا ۸ میلیون نفر اعلام کند چیزی در حد فاجعه است و نشان می‌دهد که تا چه حد وضعیت آشفته است و به دلیل همین آشفتگی و فقدان سازوکاری درست برای جذب صحیح آنان در کشور میزبان، شاهد آنیم که به ناگزیر خودشان کلونی‌های بزرگ تشکیل می‌دهند به ویژه در حاشیه شهر‌ها که گاه حتی به جمعیت منطقه هم پهلو می‌زند و گل درشت و حتی تهدید به نظر می‌رسد.

نکته دیگر اینکه ما مرز طولانی و وسیعی با پاکستان و افغانستان داریم که کنترل یا انسداد مرز را با مشکل مواجه می‌کند. تفاوت قیمت فراوان مواد غذایی، سوخت و هزینه‌های درمان و به بیان درست‌تر وجود یارانه‌های مختلف، آنقدر هست که برای آنان جاذبه مهاجرت ایجاد کند و جلوی قاچاق را هم که نمی‌توان گرفت. همه این‌ها پیچ و خم‌های سر راه کنترل و ساماندهی آنان به حساب می‌آیند و لذا نمی‌توان این امور را با شلختگی و بی‌برنامگی که در دستگاه‌های اجرایی و متولی کار وجود دارد به جایی رساند و بی‌تردید دقت و تلاش بیشتری می‌طلبد. کوته سخن آنکه بیندیشیم و همت کنیم که چگونه می‌توان حتی اگر تهدیدی هست از آن فرصت ساخت.

ارسال نظرات