صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۳۹۶۵۲
در بین اصلاح‌طلبان به‌عنوان فعالان سیاسی، بحث انتخابات ریاست‌جمهوری به صورت طبیعی به جریان افتاده است و احزاب و گروه‌ها جلسه‌های خود را پیرامون این موضوع برگزار می‌کنند، اما به غیر از احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب، جبهه اصلاحات نیز به عنوان مجمع اجماع‌ساز احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب حضور دارد؛ مجمع اجماع‌سازی که در سال ۱۳۹۹ و به‌دنبال انحلال شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام موجودیت کرد و حالا در آستانه سومین فعالیت انتخاباتی قرار گرفته است و در حال برگزاری جلساتی است تا مشخص کند چه سیاستی را درباره انتخابات پیش‌رو مدنظر قرار خواهد داد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۵ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۳

سقوط بالگرد سیدابراهیم رئیسی و برخی از همراهانش در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد مشترک با جمهوری آذربایجان، یکی از رخدادهای غیرقابل پیش‌بینی بود که علاوه بر جامعه، سیاست ایران را هم درگیر خود کرد و به اجبار شرایطی ایجاد شده است که برای سومین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، باید شاهد برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری باشیم؛ موضوعی فورس‌ماژوری که احزاب و گروه‌های سیاسی را با فشردگی زیاد درگیر خود کرده و آنها در حال رایزنی و برنامه‌ریزی هستند تا تصمیم بگیرند چگونه در انتخابات هشتم تیرماه سال جاری حضور داشته باشند و گزینه مطلوب خود را به صندلی ریاست دولت چهاردهم برسانند.

به گزارش هم میهن، در بین اصلاح‌طلبان نیز به‌عنوان فعالان سیاسی، بحث انتخابات ریاست‌جمهوری به صورت طبیعی به جریان افتاده است و احزاب و گروه‌ها جلسه‌های خود را پیرامون این موضوع برگزار می‌کنند اما به غیر از احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب، جبهه اصلاحات نیز به عنوان مجمع اجماع‌ساز احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب حضور دارد؛ مجمع اجماع‌سازی که در سال ۱۳۹۹ و به‌دنبال انحلال شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام موجودیت کرد و حالا در آستانه سومین فعالیت انتخاباتی قرار گرفته است و در حال برگزاری جلساتی است تا مشخص کند چه سیاستی را درباره انتخابات پیش‌رو مدنظر قرار خواهد داد.

جبهه اصلاحات و تجربه سوم

جبهه اصلاحات پس از تشکیل، اولین تجربه انتخاباتی خود را درباره انتخابات ریاست‌جمهوری دوره سیزدهم در سال ۱۴۰۰ پشت سر گذاشت، آنها از ابتدای اردیبهشت‌ماه آن سال فعالیت خود را در این زمینه آغاز کردند.

جلساتی برگزار شد و آنها اعلام کردند که در انتخابات حضور خواهند داشت و کاندیدای مدنظرشان هم برای کاندیداتوری ثبت‌نام خواهد کرد اما پس از اینکه شورای نگهبان مهر ردصلاحیت را روی نام گزینه‌های اصلاح‌طلب قرار داد، جبهه اصلاحات با انتشار بیانیه‌ای رسماً اعلام کرد که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ کاندیدایی نخواهد داشت؛ بیانیه‌ای که در بخشی از آن نوشته شده بود: «شورای نگهبان در اقدامی از پیش زمینه‌سازی‌شده، نمایندگان همه جریان‌های سیاسی مختلف کشور را به غیر از یک جریان مشخص حذف کرد. از میان نامزدهای معرفی‌شده توسط اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، ۹ نفر ثبت‌نام کرده بودند و جبهه می‌خواست از میان آن‌ها نامزد نهایی‌اش را انتخاب کند. اما با ردصلاحیت همه آن‌ها، اینک جبهه نامزدی برای معرفی به مردم در انتخابات ۱۴۰۰ ندارد. این اقدام از نظر ما فقط به‌معنای حذف اصلاح‌طلبان نیست، بلکه پیام اصلی آن حذف مردم از فرآیند تصمیم‌گیری در امور کشور است. اصلاح‌طلبان با معرفی طیف گسترده‌ای از افراد و گرایش‌ها کوشیدند تا از هرگونه تنش در جریان انتخابات جلوگیری کنند اما مشخص شد که گروهی مصرانه می‌خواهند کاری کنند که شما مردم و صاحبان سلایق مختلف سیاسی در انتخابات شرکت نکنید و انتخابات با حضور حداقلی شرکت‌کنندگان و یک سلیقه خاص برگزار شود. این گزارش را به ملت بزرگ ایران می‌دهیم تا به‌عنوان مالکان اصلی کشور، در جریان تلاش‌های ما و تخریب‌های دیگران باشند.»

البته در این میان برخی احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب فعالیت خود را حفظ کرده و به حمایت از عبدالناصر همتی پرداختند و همچنین بهزاد نبوی که در آن مقطع ریاست جبهه اصلاحات را برعهده داشت، با انتشار ویدئویی از مردم درخواست کرده بود که در انتخابات شرکت کنند.  

دومین تجربه انتخاباتی جبهه اصلاحات، در سال گذشته و در جریان انتخابات دوازدهمین دوره مجلس رقم زده شد؛ تجربه‌ای که یک تفاوت بزرگ با انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ داشت و البته در پایان با یک نتیجه مشترک همراه بود. جبهه اصلاحات در بیانیه‌ای که پیش از انتخابات مجلس منتشر کرد، اعلام کرد لیست انتخاباتی در تهران ارائه نخواهد شد اما تصمیم‌گیری در استان‌ها برعهده جبهه‌های استانی خواهد بود؛ روندی که البته در استان‌ها هم تکرار شد و آنها همان مسیری را طی کردند که در مرکز از سوی جبهه اصلاحات مورد استفاده قرار گرفته بود.

در بخشی از بیانیه‌ای که جبهه اصلاحات در آن مقطع منتشر کرد، آمده بود: «جبهه اصلاحات ایران پس از ماه‌هاى متمادی بررسی و رصد تحولات سیاسی کشور، عملکرد حاکمیت و دست‌اندرکاران انتخابات و دریافت نظرات کارشناسان و احزاب در سراسر کشور و به‌خصوص با توجه به رویکرد مردم، راهبرد انتخاباتی خود را براى انتخابات پیش رو بر مبناى اینکه نمى‌تواند در انتخاباتی تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرمؤثر در اداره کشور شرکت کند، تعیین کرد...

جبهه اصلاحات ایران همچنین، ضمن هشدار به اینکه مسئولیت تبعات و مخاطرات ناشی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات برای اقتدار و امنیت ملی بر عهده‌ نهادها و مقاماتی است که صندوق رأی در کشور را فاقد اثربخشی کرده‌اند، اعلام می‌دارد، تنها راه‌حل مشکلات کشور ایجاد مجلس و دولت قوی و مستقل از طریق برگزاری انتخابات آزاد، منصفانه، رقابتی و مؤثر در اداره امور کشور با حضور نمایندگان همه طیف‌ها و سلایق فکرى است. از این رو ما، تن دادن حاکمیت به برگزارى انتخابات آزاد، رقابتی و معنادار را در صدر مطالبات خود قرار داده و در کنار فعالیت برای قدرتمند شدن جامعه ایران، سعى خویش را برای برگزاری چنین انتخاباتی در آینده نیز به کار خواهیم بست.»

بر این اساس جبهه اصلاحات در انتخابات اسفندماه سال گذشته لیست انتخاباتی نداد و مانند سال ۱۴۰۰ اقدامی در حمایت از نامزدهای انتخاباتی صورت نداد و تنها تماشاگر صحنه بود. البته دو حزب عضو جبهه اصلاحات (کارگزاران و ندای ایرانیان) در برخی از استان‌ها اقدام به معرفی و حمایت از برخی نامزدهای کردند که در برخی حوزه‌های انتخابیه نیز موفق بودند. و حالا جبهه اصلاحات، با برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، در آستانه سومین تصمیم انتخاباتی خود قرار گرفته است.

آنها طی روزهای گذشته دو جلسه را برگزار کرده‌اند و در روزهای آینده نیز جلسه‌های دیگری خواهند داشت. باید دید این‌بار خروجی جلسه‌های جبهه اصلاحات چه خواهد بود؛ آیا برای اولین بار زمینه‌ای فراهم خواهد شد تا جبهه اصلاحات به صورت رسمی از یک کاندیدای انتخاباتی حمایت کند و یا اینکه دوباره با رویکرد تکراری شورای نگهبان در مسیری قرار خواهد گرفت که حمایتی را انجام نخواهد داد.

در این زمینه، خبرنگار هم‌میهن به سراغ پنج چهره شاخص احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب عضو جبهه اصلاحات رفت. صادق نوروزی (دبیرکل حزب توسعه ملی ایران اسلامی)، حسین نورانی‌نژاد (قائم‌مقام حزب اتحاد ملت)، اسماعیل گرامی‌مقدم (قائم‌مقام حزب اعتماد ملی)، سعید نورمحمدی (سخنگوی حزب ندای ایرانیان) و افشین حبیب‌زاده (عضو شورای مرکزی خانه کارگر)، چهره‌هایی هستند که به سه سوال طرح‌شده در این ارتباط پاسخ دادند.

*ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری طی روزهای آتی آغاز می‌شود. با توجه به برگزاری انتخابات زودهنگام، تحلیل شما و تشکل متبوع‌تان درباره حضور اصلاح‌طلبان در این انتخابات چیست؟

صادق نوروزی:  درباره نحوه حضور اصلاح‎طلبان در انتخابات پیش رو گروه‌های مختلف در این خصوص در حال رایزنی هستند که چه برخوردی با انتخابات داشته باشند. البته مقدار زیادی از این موضوع و نحوه تصمیم درباره حضور در انتخابات به سیاست‌های حاکمیت برمی‌گردد. در این بین در رابطه با حزب توسعه ملی، چون این تشکل با جبهه اصلاحات هماهنگ است، منتظر تصمیم جبهه است که متناسب با آن برای انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم برنامه‎ریزی کند. گفت‌وگوها در حال انجام است اما هنوز تصمیم نهایی مشخص نشده است.

در این بین البته نکته مهم این است که باید ببینیم حاکمیت می‌خواهد انتخاباتی مثل انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 و یا مجلس سال گذشته برگزار کند که در آن رقابتی نباشد و یک جریان خاص در آن حضور داشته باشند یا شورای نگهبان رویکرد دیگری در پیش می‎گیرد و به نوعی اجازه می‌دهد که جناح‌های مختلف و دیدگاه‎های متفاوت با هم رقابت کنند. اگر این امکان رقابت وجود داشته باشد، جبهه اصلاحات هم بدش نمی‌آید با کاندیدای مورد نظر خودش حضور داشته باشد.

حسین نورانی‌نژاد:  این بحثی تفصیلی است که شاید در این مجال نشود همه آن را توضیح داد. عجالتاً اینکه این انتخابات با انتخابات مجلس که اخیراً پشت سر  گذاشتیم ماهیت متفاوتی دارد، در انتخابات ریاست‌جمهوری، رای‌آوری یک کاندیدا برای کسب نهاد دولت، دست‌کم به لحاظ حقوقی و ظاهری کافی است و امکان مهندسی کمتری دارد نه مانند مجلس که در بهترین حالت از یک اقلیت کم‌اثر، آن هم با نیروهای نیابتی نمی‌شد فراتر رفت. حزب اتحاد ملت همگام و همراه با جبهه اصلاحات در حال بررسی موضوع و تصمیم‌گیری در این خصوص است.

سعید نورمحمدی: سیاست حزب ندای ایرانیان استفاده حداکثری از فرصت‌هاست. انتخابات ریاست‌ جمهوری به دلیل اهمیت جایگاه رئیس‌جمهور یکی از مهمترین فرصت‌ها برای تلاش جهت تغییر شرایط کشور به نفع مردم است. به همین دلیل حزب ندای ایرانیان طی هفته گذشته آرایش انتخاباتی گرفته است و جلسات ارکان اصلی حزب برای حضور در انتخابات و استفاده از فرصت پیش‌آمده، تشکیل شده است.

ما ضمن نظرخواهی از اعضا به‌خصوص اعضای شعب استانی رایزنی‌های گسترده‌ای را با احزاب همسو و چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی و همین‌طور برخی از افراد که در مظان کاندیداتوری هستند آغاز کرده‌ایم. همین‌طور در دو جلسه‌ای که جبهه اصلاحات به منظور بررسی نحوه حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری تشکیل داده، حضور فعال داشتیم و در تلاشیم که از این فرصت به نفع مردم و کشور بهترین استفاده را ببریم.

اسماعیل گرامی‌مقدم: قدر مسلم این است که پیدایش یک وضعیت جدید برای کشور و غیرمترقبه بودن آن، فعالان سیاسی را مانند مردم در یک شوک عمیق فرو برده است و ما مواجه با انتخابات زودهنگام شده‌ایم. ما فارغ از موفقیت‌ها و نقدهایی که به عملکرد رئیس‌جمهوری فقید داریم، باید چشم‌انداز پیشرفت و توسعه کشور را مدنظر قرار داده و منافع ملی ملاک اصلی‌مان باشد و براساس حفظ منافع ملی، آرایش جدید سیاسی و عملکرد شورای نگهبان را پالایش کنیم تا ببینیم با چه چیزهایی مواجه هستیم.

آنچه که روشن است، ما سه الگو را می‌توانیم درباره شورای نگهبان مدنظر قرار دهیم. یک الگو همان الگوی 1400 است که می‌تواند با یک نامزد متفاوت از نامزدهای دیگر ولی اکثریت با جبهه پایداری، انتخابات را برگزار کند که روشن است از چنین انتخاباتی به جز از دست رفتن منافع ملی، کاهش مشارکت و نداشتن پشتوانه مردمی در مذاکرات بین‌المللی چیزی به‌دست نخواهد آمد. یک الگوی دیگر، الگوی انتخابات 76 و 84 است که در چنین شرایطی مشارکت افزایش پیدا خواهد کرد و رئیس‌جمهور پشتوانه رای بالایی دارد و می‌توان به این سطح مشارکت حماسه گفت.

با توجه به کاهش مشارکت در انتخابات‌های گذشته، به نظرم نیاز است که مشارکت بالا داشته باشیم و با آن بتوانیم مسائل را پیش ببریم. من به‌عنوان فردی که خوش‌بین هستم، تصورم این است که انتخابات هشتم تیر با رفتاری که شورای نگهبان نشان خواهد داد، از سه جریان گزینه‌ها تایید خواهند شد و شاهد رقابتی مثلثی خواهیم بود. به نظرم دو الی سه نفر از جبهه پایداری و اصول‌گرایان رادیکال تایید خواهند شد، یک یا دو نفر از اعتدالیون (چه با گرایش راست و چه با گرایش چپ) تایید می‌شوند و سومین ضلع هم دو یا سه نفر از اصلاح‌طلبان تایید می‌شوند. این پیش‌بینی من خوش‌بینانه است ولی مشارکت بالا را خواهد داشت اما در غیر این صورت مشخص است که وقتی گزینش مردم محدود شود، ناامیدی به سراغ آنها خواهد آمد. وقتی رئیس‌جمهوری با میزان رای پایین انتخاب شود، نمی‌تواند در مجامع بین‌المللی اهداف خود را پیش ببرد.

افشین حبیب‌زاده: شرایطی که رخ داد، متاسفانه شرایط سختی بود. از دست دادن همزمان رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه ضایعه بزرگی برای دولت و کشور بود. به هر حال، مسلم این است که ما با انتخابات ریاست‌جمهوری غیرقابل پیش‌بینی روبه‌رو شده‌ایم و شاید بتوان گفت هم گروه‌های سیاسی و هم دولت و مردم انتظار این انتخابات را برای سال آینده داشتند اما این اتفاق پیش آمد و الان ما در شرایطی قرار داریم که با انتخابات زودهنگام مواجه شده‌ایم. شاید بتوان گفت که هم مردم و هم گروه‌ها و احزاب آمادگی این را نداشتند که با این سرعت وارد عرصه شوند اما الان همه باید برای این شرایط جدید آماده شوند.

با توجه به مسائل مختلفی که در طول سه سال گذشته پیش آمده، به نظر می‌آید که این انتخابات از حساسیت بسیار بالایی برخوردار باشد و آنچه که پیش از هر چیزی اهمیت دارد، میزان مشارکت مردم در این انتخابات است. وجه اصلی موضوع مشارکت مردم در انتخابات پیش‌رو هم رقابت است و اینکه زمینه یک رقابت تمام‌عیار بین گروه‌های مختلف سیاسی فراهم شود. امیدوارم تمام دستگاه‌هایی که به‌نوعی در این موضوع دخیل هستند که بتوانند رقابت جدی را ایجاد کنند، شرایط را برای گروه‌های سیاسی فراهم کنند.

اگر زمینه رقابت فراهم شود، می‌توان گفت قدم بزرگی را برداشته‌ایم و قدم بعدی مشارکت مردم است. پس از فراهم شدن زمینه رقابت، گروه‌ها، احزاب و شخصیت‌ها قطعاً وارد خواهند شد و دیدگاه‌های خود را بیان می‌کنند و نوبت این خواهد رسید که با مردم وارد گفت‌وگو شوند. این گفت‌وگوی صادقانه با مردم می‌تواند زمینه مشارکت مردم در انتخابات را بیش از پیش فراهم کند. اگر بخواهم خلاصه بگویم، به نظر می‌رسد در بخش اول رقابت، دستگاه‌های ذیربط باید شرایط را فراهم کنند اما در بخش دوم باید فضای گفت‌وگو بین احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌ها با مردم فراهم شود.

* با توجه به زمان کوتاه موجود و شرایط حساس پیش‌آمده آیا تصور می‌کنید رویکرد نهادهای مسئول نسبت به حضور اصلاح‌طلبان و نحوه مواجهه با آن تغییر کرده است؟

صادق نوروزی:  موضوع مهم در این بین و در رابطه با این انتخابات این است که شواهد نشان می‌دهد نهادهای دست‌اندرکار می‌خواهند بیشتر به همان روند سابق ادامه دهند که بار دیگر انتخاب آنقدر محدود باشد که گزینه‎ها به‌گونه‌ای چیده شود که یک فرد مثل آقای رئیسی بدون رقابت جدی و داشتن رقیب قابل توجه انتخاب شود و همان سیاست‌ها را ادامه دهد. البته با توجه به تجربه‌هایی که در سال‎های گذشته نسبت به وضعیت کشور از سوی همین نهادها داشتیم که در مقاطعی فضا را بازتر کرده‎اند، ممکن است مشکلات کشور باعث شود که حاکمیت بخواهد تجدیدنظر کرده و مقداری فضا را باز کند.  

حسین نورانی‌نژاد:  تاکنون نشانه خاصی از تغییر رویکردها دیده نشده است اما اهمیت ریاست‌جمهوری و دولت بر مقدرات کشور آن‌قدر هست که نتوانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم و امیدواریم که تغییراتی از سوی حاکمیت با هدف افزایش مشارکت در انتخابات صورت گیرد.

سعید نورمحمدی: متاسفانه در انتخابات‌ گذشته نهادهای مسئول بی‌طرفی را کنار گذاشته و در نقش سرمربی جریان اصولگرا وارد انتخابات شده و با حذف کاندیداهای اصلاح‌طلب و نزدیک به جریان اصلاحات، مسیر را برای پیروزی ناجوانمردانه جریان اصولگرا فراهم کردند. در حال حاضر ما تحلیل و خبر جدیدی از رویکرد نهادهای مسئول به‌خصوص شورای نگهبان نسبت به کاندیداها نداریم. امیدوارم روندی که این نهادها شروع کردند و در نهایت به مشارکت ۷ درصدی انتخابات مجلس تهران منجر شد، تجربه‌ای باشد که شورای نگهبان و نهادهای مسئول نقش بی‌طرفانه و قانونی خود را بر عهده بگیرند.

اسماعیل گرامی‌مقدم: من تصور می‌کنم تغییر اتفاق خواهد افتاد، زیرا یکی از عوارض حضور کم‌رونق اصلاح‌طلبان در انتخابات، کاهش مشارکت خواهد بود و این موضوع یک عارضه و نقصان جدی برای کشور است. این جریان، جریانی است که از ابتدای انقلاب وجود داشته و جامعه سیاسی گسترده‌ای دارد و نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

افشین حبیب‌زاده: برای پاسخ دادن به این سوال، باید به میزان مشارکت در انتخابات‌های گذشته به‌خصوص در ریاست‌جمهوری دوره سیزدهم در سال 1400 و انتخابات مجلس دوازدهم توجه داشت. هیچ‌کس نیست که بخواهد و اعلام کند مشارکت در انتخابات‌های اخیر که برگزار شده، مشارکتی در حد خوب و مطلوب بوده است. اگر به این موضوع فکر شود، نتیجه منطقی این موضوع و تاثیر آن در انتخابات پیش‌رو این خواهد بود که قطعاً باید فضایی در انتخابات آینده ایجاد شود که زمینه حضور بیشتر مردم را فراهم کند.

البته شاید بتوان گفت نمی‌توان انتظار داشت که مشارکت 70درصدی در انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم را داشته باشیم اما به هر حال برای بالا بردن میزان مشارکت، به نظر می‌آید که باید پیام انتخابات‌های پیشین و نقدهایی که صورت گرفته را دریافت کرد و به‌دنبال فراهم کردن افزایش مشارکت بود. اگر مشارکت افزایش پیدا کند، قطعاً در همه مسائل داخلی و بین‌المللی ما تاثیر جدی خواهد داشت و به دولت جدید کمک بزرگی خواهد کرد.  

* تشکل متبوع شما برنامه‌ای برای حضور و معرفی کاندیدا دارد(اگر بله چه کسی؟) یا منتظر تصمیم جبهه اصلاحات به‌عنوان تشکل اجماع‌ساز است؟

صادق نوروزی:  همانطور که گفتم حزب ما تابع تصمیمات جبهه است و با جبهه هماهنگ هستیم. ما نظرات خودمان را در رابطه با کاندیدای مورد نظر حزب در اختیار جبهه قرار می‎دهیم؛ جبهه هم اوضاع را بررسی می‌کند، اگر شورای نگهبان مقداری فضا را باز کند متناسب با شرایطی که برای اصلاح‌طلبان به دست آمده این جبهه هم برنامه خود را برای نحوه حضور در انتخابات اعلام می‎کند. نکته مهم این است که انتخابات مهم‌ترین رکنی است که می‌تواند نهادهای اجرایی کشور را تعیین کرده و نفع مردم در آن پیاده شود. امیدواریم مسئولان کشور و دست‌اندرکاران در شرایطی که کشور در آن قرار دارد، به این موضوع توجه کنند.

در حال حاضر فضای منفی درباره انتخابات در جامعه وجود دارد و باید کاری کرد که این فضا عوض شود، لازمه این موضوع هم تغییر سیاست‌ها و باز شدن فضای رقابت انتخاباتی است نه اینکه مثل انتخابات گذشته بخواهند فقط در جهت انتخاب کاندیدای مورد نظر خودشان حرکت کنند و نه انتخابات و نه نظر اکثریت مردم برایشان مهم باشد و بیشتر از اینکه به فکر رقابت باشند، به نتیجه بیاندیشند. امیدوارم به این موضوع پی برده باشند که این سیاست، سیاست مناسبی برای کشور و منافع ملی نیست و در راستای تحقق منافع ملی و بهبود اوضاع کشور با ایجاد بستر مناسب برای برگزاری یک انتخابات رقابتی با حضور همه جریان‌ها گام مؤثری در راستای افزایش مشارکت و تحقق خواست اکثریت بردارند.

حسین نورانی‌نژاد:  ما در همسویی با جبهه اصلاحات عمل می‌کنیم و هر پیشنهادی هم داشته باشیم، به این نهاد ارائه می‌کنیم.

سعید نورمحمدی:  حزب ندای ایرانیان در حال حاضر وارد مصادیق کاندیداها نشده است. اگرچه با برخی چهره‌هایی که علاقه‌مند بودیم در انتخابات حضور داشته باشند مثل دکتر ظریف و مهندس آذری‌جهرمی گفت‌وگو داشته‌ایم که متاسفانه تا به امروز در مجاب کردن این افراد برای ثبت‌نام موفق نبودیم. در عین حال با برخی دیگر از چهره‌ها مثل دکتر عارف، دکتر جهانگیری، آقای شریعتمداری، دکتر پزشکیان و دکتر لاریجانی و دکتر همتی گفت‌وگو کرده‌ایم و ضمن انتقال برخی از نظرات حزب، نظر آنها را در مورد کاندیداتوری جویا شده‌ایم.

به‌طور کلی حزب ندای ایرانیان در انتخابات پیش رو از کاندیدایی حمایت خواهد کرد که صدای رسای مطالبات و انتظارات مردم باشد، به حوادث سال ۱۴۰۱ با نگاه جبران تضییع حقوق مردم نگاه کند و به روابط سازنده با دنیا باور داشته باشد. پیوستن به FATF را به‌طور جدی پیگیری کند و انزوای ایران در نظام بین‌الملل را تهدید جدی علیه امنیت ملی بداند و تلاش کند این انزوا را بشکند. تندروی را تهدید علیه یکپارچگی کشور بداند و با صدای بلند علیه هر افراط و تفریطی مثل گشت ارشاد موضع‌گیری کند. اگر کاندیدایی بدون لکنت زبان و بدون خجالت این مسائل را مطرح کند و تضمین دهد در صورت پیروزی این مسائل را در دستور کار قرار دهد، حزب ندای ایرانیان را کنار خود خواهد داشت.

اسماعیل گرامی‌مقدم: درست است که ما در قالب جبهه اصلاحات فعالیت انتخاباتی را انجام می‎‌دهیم اما هفته گذشته جلساتی را در حزب برگزار کردیم و تصمیماتی را هم گرفته‌ایم. مهم‌ترین مسئله این است که در انتخابات به‌صورت مشروط شرکت خواهیم کرد. مشروط هم به این معنا نیست که شرط آنچنانی داشته باشیم، بلکه به این معنی است که ما از نامزدی حمایت کنیم که شاخصه اصلاح‌طلبی را داشته باشد. ما تمایلی به این نداریم که از شورای مرکزی یکی از اعضا کاندیدا شود ولی از نامزد اصلاح‌طلب حمایت خواهد شد. پیشنهادی هم که به جبهه داشته‌ایم این بوده که اعلام موضع نهایی را به بعد از تاییدصلاحیت‌ها موکول کنیم. اینجا البته اختلافی بین احزاب در جلسه وجود داشت اما باید جبهه اصلاحات این موضوع را مدیریت کند.

افشین حبیب‌زاده: خانه کارگر به جهت حقوقی و در مرحله تطبیق خودش با تشکل صنفی قرار دارد و از این جهت امکان حضور سیاسی از نوعی که بخواهد کاندیدا معرفی کند را ندارد، اما با توجه به اینکه جزء گروه‌های اصلاح‌طلب و در جبهه اصلاحات تعریف شده است، ما هم تمام تلاش‌مان بر این بوده در همان چارچوب جبهه اصلاحات حرکت کنیم. شاید بتوان گفت که مهم‌ترین موضوعی که وجود دارد، درک شرایطی است که کشور چه از نظر داخلی و چه از نظر خارجی در آن قرار گرفته است و این شرایط در واقع می‌طلبد که بیش از گذشته به مردم تکیه کند و مردم را مدنظر قرار دهد.

طرح موضوع مردم، مسئله زینتی نیست بلکه زمینه‌ساز قدرت کشور و زمینه‌ساز مشروعیت مجموعه دولت است. این موضوع اثبات شده که همه اینها می‌تواند زمینه اعتمادسازی بیش از پیش مردم را نسبت به حکومت فراهم کند و درک این شرایط می‌طلبد، هر کسی در هر جایی که هست و هر مسئولیتی که دارد، تمام تلاشش بر این باشد که بیش از گذشته رضایت مردم را جلب کنیم و در واقع این هم اجرایی نخواهد شد، مگر اینکه صادقانه با مردم وارد گفت‌وگو شویم و به مردم بگوییم که نظر آنها و نظر اکثریت برای ما مهم است.

ارسال نظرات