فرارو-سی و سومین نشست سران کشورهای عربی در شرایطی برگزار شد که سوریه پای بیانیهای را امضا کرد که در آن بر مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ایران تاکید شده بود.
به گزارش فرارو، روز پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت در منامه نشست سران کشورهای عربی برگزار شد. در جریان این نشست بر مسئله غزه تاکید شد و قرار بود مهمترین خروجی این نشست هم همین موضوع باشد، اما در نهایت ادعای پرتکرار امارات بر مالکیت جزایر سه گانه، سایر رویدادهای این نشست را تحت تاثیر قرار داد.
سوریه تنها کشوری نبود که این بیانیه را امضا کرد و دیگر کشورها از جمله بحرین، مصر، عراق، اردن و کویت نیز در امضای آن نقش داشتند، اما با توجه به سوابق امنیتی نظامی گسترده بین سوریه و ایران به ویژه در یک دهه اخیر و ایجاد حس اتحاد بین دو کشور، امضای این بیانیه، توجه برانگیز شد.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در واکنش به این بیانیه گفت: «به دفعات تصریح و تاکید شده که جزایر سه گانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزء لاینفک و ابدی سرزمینی جمهوری اسلامی ایران بوده و طرح اینگونه ادعاهای بی اساس در این بیانیه مردود است.»
این دومین بار بعد از بیش از یک دهه است که سوریه در نشست سران کشورهای عرب حاضر است و امضای این بیانیه نیز گمانه زنیهایی را به وجود آورده است که آیا این حرکت سوریه با همکاریهای این کشور با اعراب منطقه مرتبط است یا خیر. مدتی است که امارات در هر محفلی و به هر بهانهای درباره جزایر سه گانه ادعای تملک میکند، هر چند که پیشینه این ادعا به سالها قبل برمی گردد، اما هربار مقامات ایران به صراحت بر جعلی بودن این ادعا تاکید میکنند.
با توجه به این شرایط، پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا سوریه با وجود سابقه روابطی که با ایران دارد، اقدام به امضای این بیانیه کرده است و آیا روابط ایران و سوریه از این پس تغییر خواهد کرد؟ عبدالرضا فرجی راد، تحلیلگر ارشد سیاسی و استاد ژئوپلیتیک در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
وی افزود: «با همه این ها، اکنون مدتی است که آتش جنگ در سوریه خاموش شده و دولت سوریه تصور میکند در مقطع فعلی این توان را ندارد که بقیه خاک کشورش را آزاد کند، بنابراین به فکر بازسازی افتاده است. وضعیت اقتصاد سوریه به شدت اسفناک است و لیره سوریه افت شدیدی را تجربه کرده است. بیش از ۵۰ درصد مردم سوریه زیر خط فقر مطلق و در شرایط اسفناکی قرار دارند. درنتیجه دولت سوریه، تمرکز خود را روی بازسازی و احیاء اقتصادی کشور و بهبود روابط با کشورهای عرب منطقه گذاشته است. روابط سوریه با غرب تیره و تار است و با برخی کشورهای غربی کاملا قطع است. دو کشور روسیه و ایران که در طول سالهای اخیر حامی سوریه بودند، جزو کشورهای سرمایه گذار محسوب نمیشود و توان مالی ندارند که بخواهند سوریه را بازسازی کنند یا تحولی در اقتصاد سوریه ایجاد کنند، بنابراین تنها کشورهایی که میتوانند به سوریه کمک کنند، کشورهای ثروتمند عرب، به ویژه در حاشیه خلیج فارس هستند و لذا در سالهای اخیر، کشورهای عرب به تدریج شروع به بازسازی روابط خود با سوریه کرده اند و ضمن دعوت از سوریه برای حضور در نشست سران عرب، سفارتهای سوریه را بازگشایی کرده اند؛ بنابراین سوریه به تدریج وارد فضای اتحادیه کشورهای عرب شد و رفت و آمدهایی هم با کشورهای عربی برقرار شد و برخی از رهبران عربی کشورهای منطقه به سوریه رفتند.»
این استاد ژئوپلیتیک گفت: «سوریه به دنبال جذب سرمایه و سرمایه گذار است تا کشور را بازسازی کند و تشخیص داده که تنها راه بازسازی کشورش جذب سرمایههای کشورهای قدرتمند است و آزاد کردن سرزمینهایی که در تصرف است، با فشار کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به آمریکا و ترکیه امکان پذیر است. اگر بشار اسد چنین تصوری دارد، باید به کشورهای عرب امتیاز دهد. کشورهای عرب در همه نشستهای خود، چه در شورای همکاری خلیج فارس، چه در نشست سران، مسئله جزایر سه گانه را مطرح میکنند که نتیجهای به جز ایجاد تنش در منطقه ندارد. جزایر سه گانه جزء لاینفک خاک ایران محسوب میشوند. در چنین شرایطی بشار اسد گیر افتاده است، چرا که اگر به خواسته کشورهای عرب منطقه تن ندهد، با دولتهای عرب به مشکل بر میخورد و روابطشان رشد نخواهد کرد. در نتیجه کمکهای مادی و سیاسی اعراب را از دست میدهد. مشخص است که اعراب در قبال امتیازاتی که به سوریه میدهند، امتیازاتی نیز از این کشور میخواهند. اگر بشار اسد بخواهد در طرف ایران بماند، امتیازی دریافت نخواهد کرد و اگر هم بخواهد در طرف اعراب بماند، طرف ایرانی نارضایتی خواهد داشت. ایران نزدیک به یک دهه و حتی کمی بیشتر از آن، به سوریه کمکهای اقتصادی، نظامی میکرد و حتی در خاک سوریه شهید داده است.»
وی افزود: «به نظر من دولت سوریه دوست دارد به وضعیتی برگردد که قبل از جنگ داخلی با اعراب داشت. در آن دوران سوریه همکاریهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی گستردهای با کشورهای عرب داشت. طبیعیست که دولت سوریه از هر نوع همکاری مشابه با اعراب، استقبال خواهد کرد. با توجه به این که دولت سوریه به اعراب نیاز دارد و در وضعیت بسیار ضعیف تری نسبت به اعراب قرار دارد، قطعا باید امتیازات متعددی را اعطا کند تا بتواند حمایتهای سیاسی و به ویژه حمایتهای اقتصادی اعراب ثروتمند را جذب کند. درباره روابط آینده سوریه و ایران میتوان اینگونه حدس زد که دو کشور در آینده، روابطی که تا پیش از این داشتند را نخواهند داشت، چرا که تمرکز رابطه ایران و سوریه، بیشتر تمرکز نظامی و امنیتی است تا تمرکز فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ بنابراین ما نباید انتظار داشته باشیم که رابطه ایران و سوریه بیشتر توسعه پیدا کند حتی ممکن است روابط تا حدودی کمتر شود. هم اکنون اولویت سوریه مسائل اقتصادی و سرمایه گذاری است نه مسائل امنیتی.»
فرجی راد گفت: «اگر این تحولات باعث شود که تصور کنیم، روابط ایران و سوریه بد یا قطع شود یا فعالیتی بین دو کشور وجود نداشته باشد، تصور میکنم این اتفاق رخ نخواهد داد. زمانی که روابط سوریه با اعراب خوب بود هم رابطه ایران و سوریه بد نبود؛ بنابراین در سایه بهبود روابط اعراب و سوریه، لزوما قرار نیست روابط ایران و سوریه مشکلی پیدا کند؛ بنابراین رابطه ایران و سوریه قطع نمیشود بلکه وجود خواهد داشت. البته من کاری را که دولت سوریه انجام داده تایید نمیکنم، اما نمیدانم که در پشت صحنه بین اعراب و سوریه چه مسائلی بوده و نمیدانم که کشورهای عرب از سوریه چه درخواستهایی داشته اند. اما این را میدانم که اگر سوریه میخواست به درخواست عربها پاسخ مثبت ندهد، آنها هم به درخواستهای سوریه پاسخ مثبت نمیدادند.»