صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۳۶۶۳۲
موسیقی به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگی از دیر باز در تار و پود زندگی اجتماعی مردم تنیده شده است. رزم‌ها و بزم‌ها، غم‌ها و سرورها، پیروزی و شکست‌ها و خلاصه تمام آنچه که تاریخ یک ملت و یک سرزمین را می‌سازد همواره با هنر همراه و موسیقی همراز بوده است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۳ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳

دکتر سعید نیاکوثری؛ آئین‌های مختلف ملی-مذهبی، آداب و رسوم اجتماعی در مشایعت موسیقی حال و هوایی دیگر و ماندگاری بیشتر داشته است. با این همه فراز و فرود‌های موسیقی را در گذر حیات چند هزار ساله اش می‌توان در نگرش‌های اعتقادی جامعه و بیش از آن نوع نگاه صاحبان قدرت و چهره‌های کاریزمای جامعه دانست. فرازی به بلندای نگرش علمی عالمان دینی و فلاسفه اسلامی همچون «فارابی، قطب الدین شیرازی- عبدالقادر مراغه ای و فرودی به تلخی تعصبات عاری از خرد و منطق روزگار صفوی»...

صرف نظر از این نگاه تاریخی، آنچه  این نگارش در جستجوی آن است، سیر اندیشه‌های فلاسفه اسلامی در باب موسیقی است. چرا  که موسیقی همواره مورد قهر متعصبینی بوده که با وجود فتاوی شرعی از سوی مراجع عظام و نیز فلاسفه دینی در عصر پیشین و روزگار حاضر، همچنان بر اندیشه‌های افراطی خویش؛ که بیش از آنکه برآمده از فهم صحیح مذهبی شان باشد، صبغه تعصبات دگم و تحجرات دیدگاهی دارد؛ الحاح داشته و سایه موهوم تفکرات خود را بر موسیقی  گسترانیده اند. از اینرو پرداختن به دیدگاه‌های متقن مذهبی  می‌تواند مرز‌های تعصب و تدبّر را روشن نماید.

موسیقی از منظر ابواب فقهی و فلسفی

از طلوع آئین آسمانی اسلام و «نزول آیه‌های روشن وحی بیش از ۱۴ قرن می‌گذرد». شاخسار پر جلال مکتب اسلام همواره پرورنده اندیشمندانی است که در سایه مبانی عقلی دین بالیده  و در پرتو روشنای وحی، خود آفرینشگر اندیشه‌های ژرفی بوده اند که نه گذر زمان، غبار کهنگی بر آن بینداخت  و نه سیماب فرسودگی زنگار بر آن.... در خیزش طوفان تعصبات دگم اندیشی و گردباد عقایدی که از ناحیت تعصبات افراطی بر می‌خیزد و خود را یک سر و گردن مقدس‌تر از مقدسات میداند، مسنّدات وثوق ابواب فقه است که با مکاشفات مجدانه  در آیات شریفه و تفحص عالمانه در احادیث و روایات و التزام به مقدسات شرع مبین اسلام، سد نفوذ ناپذیری در برابر اندیشه‌هایی بوده است که خارج از حوزه مشخصه و مبینه قرآن کریم، روشنای اسلام را  مخدوش آسیب‌های  جهل خویش می‌کنند.

از افول آفتاب فارابی سه دهه بیش نگذشته بود که  خورشید اقبال سرزمین ایران طالع‌تر از پیش در جغرافیای باختر طلوع کرد، آسمان اندیشه را روشنی بخشید و بوستان خرد را خرمی... از بهار حضورش موسیقی جان گرفت، شاخ و برگ بیاراست و ثمره اش نخستین بنیان‌های علم هارمونی شد. ابن سینا از مفاخر بزرگ دنیای اسلام است که دست سخاوت تقدیر به مادر ایران تقدیمش داشت و تاریخ پس از قرن‌ها همچنان در برابرعظمت دانش و بزرگی شخصیتش، زانوی ادب بر زمین می‌نهد و دست ارادت بر سینه...  نگاه علمی او به موسیقی در کنار اندیشه‌های ژرفی که پیرامون علوم شرعیه دارد همواره مورد تحسین هنرمندان و موسیقیدان‌هایی است که جلوه‌های ویژه فرهنگ را در تلاقی هنر  با ارزش‌های متعالی دینی می‌دانند.

تفاسیر قرآنی او بر بعضی از آیات مبارکه قرآن کریم که بر مبنای تطبیق اصول عقاید فلسفی بر مبنای دین مبین اسلام است، رساله معراجیه درباره پدیده معراج حضرت رسول (ص و نیز رساله معروف او درباره حروف مقطعه قرآن کریم در علوم غریبه از آثار ماندگار این فیلسوف بزرگ مکتب مشائی است که سیمای فرزانگی خود را در عرصه موسیقی با خلق  و نگارش رساله‌های متعددی در باب موسیقی به زیبایی ترسیم نموده است. از آن جمله المدخل الی صناعه الموسیقی، لواحق و اقسام العلوم می‌توان یاد کرد.

اما برجسته‌ترین اثر مکتوب او جوامع العلم الموسیقی است  که در بخشی از کتاب شفا تقریر نموده است. از این بهار تا بهار سبز ارموی، موسیقی خزان زمان را تجربه کرد تا دست هنرمندی خوش نویس و ادیب که پیشتاز مکتب منتظیمیه  و نماینده نحله روش نظام در موسیقی بود، زمستان سردش را به بهار آرزو‌ها پیوند زند. او که در موسیقی جزء سه استاد برتر جهان اسلام بود با نگارش رساله‌های شرفیه و ادوار اورموی منجر به بروز انقلابی بزرگ  در موسیقی سراسر عالم شد.

هر چند او در یکی از پرآشوب‌ترین سده‌های تاریخ آذربایجان  زیست، اما نقطه عطفی در تاریخ موسیقی برای جهان اسلام بود که برای نخستین بار موسیقی را با حروف و الفبا نوشت. اورموی که از دانشمند بزرگ جهان اسلام است، موسیقی را همچون سایر دانشمندان علم می‌دانست و آثار ارزشمند او با عنوان الرساله الادوار فی موسیقی و الرساله الشرفیه فی النسب التالیفه  در زمینه تئوری‌های موسیقی همچنان باقی است. رساله شرقیه که خود مشتمل بر پنج مقاله است حاوی نکاتی ظریف در باب صوت، فواصل موسیقی، فواصل دانگ‌ها و ... است.

این چنین بود که موسیقی پربار‌تر از پیش در جاده زمان پیش رفت و خود را به مکتب قطب الدین شیرازی؛ فیلسوف، دین شناس، فیزیکدان، قاضی القضات و پزشک شهیر قرن  هفتم؛ رسانید تا از دره التاج او تاج هنر مرصع شود و دیبای هنر آراسته ... رباب نوازی که در اندک زمانی توانست در علوم معقول و منقول سرآمد عصر خود شود. چیرگی شگفت انگیز او در علوم مختلفه  همچون ریاضی، فلسفه، علون دینی و ادبی، موسیقی را نیز در بر گرفت تا سرانجام آخرین قرن درخشش موسیقی در میان عالمان دینی و فلاسفه اسلامی فرا رسید.

آری اندیشه‌های حقیقت جو و روح‌های تشنه‌ی معارف ناب، که با جوهره هنر در آمیخته و منزلگاه زیبایی‌های معنوی را درک کرده باشند، وادی به وادی در جستجوی چشمه‌های زلال حقیقت،   دل به  تولای دوست روشن داشته و کام جان به جرعه‌های معرفت سیراب می‌نمایند و ماحصل آن همه مجاهدت خستگی ناپذیرشان شمعی است روشنی افروز که همواره فرا راه جویندگان حقیقت افروخته اند... پرسمان دینی و استفتائات فقهی در باب موسیقی موید نگرش‌های اعتقادی و دیدگاه‌های مذهبی و التزام عملی موسیقیدان‌هایی است که  متعهدانه می‌کوشند با استعانت از پتانسیل‌های قَدَر موسیقی، موجبات تعالی جامعه و پویایی فرهنگ پدید آورند.

سیری مفصّحانه در اندیشه‌های دینی فلاسفه اسلامی و کنکاشی ژرف در بحر مواج فتاوی شرع و تاملی عمیق در آیات قرآن کریم، گویای نوع نگاه اسلام به موسیقی است  که تلالوئی از آن پرتو‌های روشن را می‌توان در نوشتاری به قلم شهید دکتر بهشتی با عنوان موسیقی از نظر اسلام مشاهده کرد که با اشاره به آیات متعددی از قرآن کریم از جمله آیات مبارک از سور متبرکه قرآنی جمعه، مومنون، فرقان و  قصص، ایراد فرموده است. شمه‌ای از آن بحر مکاشفت که در جام کنکاش جا گرفت چنین است: با جستاری عمیق  در آیات قرآن کریم در می‌یابیم که در این کتاب مقدس هیچ آیه‌ای که بتوانیم از آن حرمت موسیقی را به طور کلی استفاده نمائیم موجود نیست و نیز روایاتی که در کتب شیعه و اهل سنت در خصوص  موسیقی وجود دارد موید حرمت آن سبک‌هایی از موسیقی است که انسان را با گناه روبرو کرده  و در خصوص ارتکاب به معاصی  بی پروا نماید...

اما سبقه موسیقی در اندیشه فلاسفه اسلامی به قرن‌های نخستین اسلام باز می‌گردد. روزگارانی که موسیقی به عنوان شاخه‌ای از  علم ریاضی در کنار علوم عقلیه و نقلیه، طبیعیات و الهیات و فقه و منطق، چشم خرد اندیشمندان اسلامی را به خود خیره می‌ساخت، از معدن دانش و اندیشه دانشمندان بزرگ اسلام و ژرفای تفکر و تدبر فرزندان ایران، رساله‌های علمی در باب موسیقی به رشته تحریر درآمد، از چشمه‌های معرفت اندیشه وران اسلامی سیراب شد و در صحن گلستان علوم فقهی و فلسفی شکفت، تا شکوه فرهنگ این سرزمین را برای همیشه تاریخ در چشم جهان بیاراید.

کتاب موسیقی کبیر، از جمله شاهکار‌های موسیقیایی است که قلم فاخر ابونصر فارابی در سده سوم  هجری در دانشنامه  علوم اسلامی تقریر نمود و تا به امروز مرجع سلیم  و منبع وثوق و رجوع دانش پژوهان موسیقی در مبحث شناخت علمی مقامات موسیقی ایرانی است. رساله‌ای که در عصر طلایی اسلام، پای سپیدار‌های فلسفه‌ی فارابی که آمیزه‌ای از حکمت ارسطویی و نو افلاطونی با صبغه اسلامی بود، از دل تفکرات فلسفی فیلسوف مشائی بر دمید و در سایه سار اندیشه‌های متفکرین پس از او پرورش یافت و اینک سایه‌های گسترده اش، چتر بازاندیشی بر ابنای هنرمند و فرزندان فرهنگ این مرزو بوم گشوده است.

قرن نهم هجری  آخرین قرنی بود که موسیقی فرصت یافت در دامان  موسیقیدانی پرورش یابد که از بحر معنا، سیراب واز چشمه فیاض علوم دینی فیض‌ها برده بود. عبدالقادر مراغه‌ای هنرمندی که در خوشنویسی، شعر  و نقاشی تبحر داشت. از پنجه هنرمندش، نغمه بر پرده ساز آفریدون یافت و روح بلندش با قرآن مالوف و مانوس  و خود حافظ قرآن بود. بی تردید موسیقی به عنوان میراث گرانقدر فرهنگ ایران، وامدار پژوهندگان و هنرمندانی است که جان به عالم علیا مطیب نموده  و دل به نور قرآن روشن داشته اند و از رایحه قدسی  اندیشه شان، هنرشان  عطر معنا گرفته است. مراغه‌ای با نگارش سی قطعه در رپراتور موسیقی  و نیز رسالاتی در بحث استخراج و تبیین گام موسیقیایی، زمان و روش دستان بندی نغمات، معرفی ادوار ایقاعی  وانواع فرمها، توانست گام بزرگی در تعالی و معرفی موسیقی ایران و ثبت تازه‌ها در در جهان موسیقی بردارد. چنانچه برای نخستین بار مفهوم مقام (لار) و نظریات مربوط به آن را توضیح داد.

سکوت ماندگار

بررسی اوضاع سیاسی -اجتماعی ایران در عصر  صفویه شاید تصویر روشنی از چرائی سکوت موسیقی در نزد فلاسفه اسلامی دست دهد. روزگاری که معماری، خوشنویسی و نقاشی شکوه خود را به نمایش می‌گذارد موسیقی روزگار محنت خود را آغاز کرد. بر اساس نوشتار‌های شاردن، در عصر صفوی نه تنها موسیقی، بلکه فلسفه، حکمت، عرفان و شعر نیز از رونق افتاد. تلاش دولت صفوی برای ایجاد سد محکمی در برابر خطرات دولت عثمانی موجب گردید، روند مطالعات علمی- مذهبی دگرگون گردد. علمای شیعه که با حمایت دولت مکلف به جمع آوری اسناد، مدارک و احادیث در اثبات حقانیت شیعه بودند لاجرم حکمت، عرفان و فلسفه را منافی مذهب قلمداد کردند. اگرچه دربین سلاطین صفوی شاه عباس خود اهل هنر و موسیقی بود، اما دیگران چنان نگاهی به موسیقی نداشته و به شدت در برابر موسیقی قد علم کردند.

موسیقی در این عصر تنها  در قالب   تعزیه و روضه خوانی‌ها فرصت ادامه حیات یافت. با رواج برنامه‌های روضه خوانی به  تدریج موسیقی در خدمت مراسم مذهبی و به شیوه‌ای خاص وارد زندگی اجتماعی مردم شد. از جمله تسجیع قرآن، روضه خوانی، سینه زنی و. تشریفات منبر که با سخنرانی و روضه‌هایی در مدح و رثای اهل بیت (ع) معنا پیدا کرد، روضه خوان‌هایی که از صدای خوش برخوردار  و با دقایق فنی اصول خوانندگی آشنا بودند در قرائت، نقل  و ذکر روایات اسلامی و اقوال دینی از ردیف موسیقی و گوشه‌های مختلف بهره جسته و منبرهایشان با جمعیت بیشتری گرم می‌شد. با صدور احکام دینی که استفاده از موسیقی و حتی شنیدار آن را نیز جزء محرمات شرعی معرفی میکرد، کم کم مسئله تحریم موسیقی در اذهان و افهام عام و خاص جامعه شکل گرفت. ممنوعیت مذهبی در استفاده از آلات موسیقی موجب شد ساز‌ها با کاسه‌های کوچکتری ساخته شوند که امکان حمل و پنهان نمودن آن وجود داشته باشد.

با روی کار آمدن حکومت‌های افشاری و زندیه، ازشدت فشار‌ها کاسته و فضا  برای موسیقی کم کم مناسب شد. موسیقی دیگر بار آرام آرام در طبقات خاصی از جامعه رواج یافت. در اواسط دوره قاجار، حکایت دولت ناصری و دربار از موسیقی وضعیت کاملاً متحولی برای موسیقی پدید آورد. رامشگران به دربار راه یافتند و گروه‌های مختلف موزیک نظام شکل گرفت. در این دوران موسیقی ردیفی دیگربار احیاء گردید. با این همه عواملی همچون نبود امکانات تصویری، وجود تعصبات مذهبی، عدم دخالت‌های فرهنگی بیگانه (بر خلاف دخالت‌های سیاسی شان) و محدودیت‌های شدید عرفی موسیقی را از گزند برخی نامناسبات اجتماعی ایمن می‌داشت. درست بر عکس روزگار پهلوی که یک سو نفوذ موسیقی‌های غربی و از طرفی  به صحنه آمدن خوانندگان کاباره‌ای که هیچ سنخیتی با فرهنگ اجتماعی و دینی عامه مردم و طبقه روحانیت  و هنرمندان سلیم نداشتند، سبب گردید تاسیس هنرستانها، ورود گرامافون و افتتاح فرستنده‌های رادیویی که زمینه را برای توسعه موسیقی فراهم می‌کرد، نتواند حسن اعتماد متولیان شرع را به موسیقی جلب نماید و مسئله تحریم موسیقی شکل پر رنگ تری به خود گرفت تا بدانجا که هنوز تفکر موثقین مذهبی در لابه لای اخذ فتاوی قطعی در خصوص حرمت، احتیاط و حلال موسیقی  جا مانده است و در آن سو جامعه با شتاب بیشتر در کام فرهنگ بیگانه هضم می‌شود. هر چه  موسیقی معنایی و عرفانی زیر فشار‌های تعصب می‌شکند، موسیقی‌های مخرب زیر زمینی ریشه دار‌تر و محکم‌تر گرد قامت اندیشه نسل جوان می‌پیچد.

ارسال نظرات