فرارو- روز دوشنبه، ۲۴ اردیبهشت ماه، مقامهای هند و ایران، یک قرارداد ۱۰ ساله را امضا کردند که براساس آن، مدیریت و توسعه بخشی از بندر چابهار ایران به دهلی جدید واگذار میشود. بر اساس این قرارداد، هند بخشی از بندر چابهار در سواحل جنوب شرقی ایران را توسعه داده است تا کالاهای صادراتی خود را از طریق این بندر به ایران، افغانستان و آسیای میانه انتقال دهد و به این ترتیب بندرهای کراچی و گوا را دور بزند که کشور رقیب هند یعنی پاکستان قرار دارند.
به گزارش فرارو، هنوز ساعاتی از انتشار اخبار این همکاری اقتصادی و تجاری نگذشته بود، که اخبار منتشر شده از سوی مقامهای کاخ سفید، ماجرای این قرارداد را تحت الشعاع قرار داد. ودانت پاتل، سحنگوی وزارت خارجه آمریکا، ساعتی بعد از امضای قرارداد میان ایران و هند به خبرنگاران گفت: «همه شرکتها و افرادی که به دنبال قراردادهای تجاری با ایران هستند، باید از خطرات بالقوهای که متوجه خود کردهاند و خطر بالقوه تحریمها مطلع باشند.»
فشار کاخ سفید بر مقامهای هند برای قطع این قرارداد در شرایطی مطرح میشود که ساربانادا سونووال، وزیر کشتیرانی هند، پس از امضای این قرارداد در تهران گفت: «اهمیت بندر چابهار بسیار بیشتر از گذرگاهی بین ایران و هند است. این بندر یک شریان مهم تجاری بین هند با افغانستان و کشورهای آسیای میانه است. این مسیر ارتباطی بزرگراه مهمی برای تجارت است و زنجیره انتقال کالا در کل منطقه را تقویت میکند.»، همچنین مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی ایران گفت: «براساس این قرارداد، «آیپیجیال» در این طرح ۱۲۰ میلیون دلار برای تجهیز و توسعه بندر چابهار سرمایه گذاری مستقیم خواهد کرد و ۲۵۰ میلیون دلار نیز به صورت حمایت مالی به توسعه زیرساختهای حملونقلی اختصاص خواهد داد.»
بر اساس سخنان مقامات دو کشور بخش عمدهای از امیدواریهای مرتبط با آینده این قرارداد به سود بالای تجاری آن معطوف شده است. اس. جایشانکار، وزیر خارجه هند همزمان با امضای این قرارداد در مومبای به خبرنگاران گفت: «این توافق راه را برای سرمایه گذاریهای بزرگتر در این بندر هموار خواهد کرد.»
برخی کارشناسان سیاسی و اقتصادی معتقدند هدف ایالات متحده از تهدید ایران، درواقع فشار مضاعف بر ایران و کاهش دسترسی ایران به تمامی مزایایی است که میتواند از بندر چابهار دریافت کند. بندر چابهار فقط محدود به دروازه هند به آسیای میانه و ارتباط با بنادر شرقی در آسیا نیست بلکه حمل کالاهای مختلف به تنها بندر اقیانوسی ایران، از چهار گوشه جهان است که موقعیت چابهار را خاصتر میکند. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است، از جمله این که در شرایطی که اغلب کارشناسان اقتصادی معتقد به اهمیت توسعه روابط اقتصادی ایران هستند، چگونه میتوان با تحریمها این کار را انجام داد و راه حل پیش روی ایران چیست؟ علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
وی افزود: «این که با هند وارد معامله شدیم نه تنها بسیار مهم است بلکه اتفاقا تحسین برانگیز و بسیار استراتژیک است اما مسئله این است که ما در بسیاری از امور مهم سیاسی تعلل داشتیم. عدهای در کشور معتقد بودند برجام پاره کاغذی بی ارزش است و قرار هم نیست بود و نبودش بر اقتصاد ما اثر بگذارد، اکنون میبینیم که نبود همین برجام تا چه حد کارشکنی و مشکل در اقتصاد ما ایجاد میکند. همچنین برخی دیگر معتقد بودند قطع رابطه با کشورهای منطقه و دنیا مهم نیست. اکنون میبینیم که تمامی کشورهای همسایه ما و حاشیه خلیج فارس از طریق ایجاد ارتباطات موثر با اروپا و آمریکا تا چه حد رشد کرده اند و تعداد قراردادهای تجاری آنها با اروپا و آمریکا بسیار زیاد است. همچنین پیش از آغاز جنگ غزه بود که هند، آمریکا، عربستان سعودی و اتحادیه اروپا، توافق خود را برای راهاندازی کریدور حمل و نقل و اتصال ریلی هند-خاورمیانه-اروپا اعلام کردند. در همان زمان نیز هدف این کریدور تسهیل جریان تجارت، انرژی و داده عنوان شد.»
این اقتصاددان در ادامه گفت: «هیچ کشوری در منطقه منتظر ما نمیماند. زمانی بود که به موقعیت استراتژیک و خاص خود در منطقه مفتخر بودیم و تصور میکردیم، چون موقعیت جغرافیایی خوبی داریم، بسیاری از کشورها مجبور خواهند بود با ما وارد معامله شوند، اما حقیقت این است که اکنون کشورها از هر روشی برای پیشرفت خود استفاده میکنند و قطعا منافع ملی ما را بر منافع ملی خود، ارجحیت نمیدهند. ما قابلیتهای متعددی در کشورمان داشتیم که چابهار تنها یکی از آنها است. اما چه استفادهای کرده ایم و چه استفادهای میتوانیم بگنیم؟ یکی از مهمترین مولفههای سیاسی مورد نیاز ما «راهبرد سیاسی قوی با جهان» است این مولفه را نیز یک قوه به تنهایی نمیتواند پیش ببرد. قوه قضائیه، مقننه و مجریه باید به شکل یکدست و همصدا در این زمنیه فعالیت و تلاش کنند. اکنون در شرایطی هستیم که حاکمیت باید واقعا بخواهد مشکلات سیاسی را حل کند. اقتصاد بیمار در سیاست ضعیف شکل میگیرد و سیاست ضعیف نیز در سایه اقتصاد بیمار، ضعیفتر میشود.»
وی افزود: «بعد از ماجرای برجام و FATF و منگنههای اقتصادی متعددی که ما در آنها قرار داریم، باید بسیار هوشمندانهتر عمل میکردیم، این روزها هم درست است که نفتمان را میفروشیم، اما به چه قیمتی این کار را میکنیم؟ در ضمن فراموش نکنیم که اکنون بایدن در ایالات متحده رئیس جمهور است و همین رئیس جمهوری که به اصطلاح دموکرات است ما را تحت فشار گذاشته، چه برسد به رئیس جمهور شدن ترامپ. ترامپ همان کسی است که در دوران ریاست جمهوری خود بدترین فشار تحریمی را بر ما وارد کرد. کارزار «فشار حداکثری ترامپ» همان کابوسی است که میتواند پس از به ریاست جمهوری رسیدن مجدد وی تکرار شود و حالا پرسش این است که ما چقدر آماده هستیم؟»