صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۲۶۷۸۸
دیپلماسی جنبشی جیست و ایران چرا از آن در پاسخ به اسرائیل استفاده کرد؟
ایران هیچ گونه علاقه‌ای به آغاز جنگ با اسرائیل نداشت چه رسد به یک درگیری جهانی که سایر کشور‌ها را نیز وارد آن مناقشه سازد.
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۹ - ۳۱ فروردين ۱۴۰۳

فرارو- حمله اخیر ایران به اسرائیل شامل ۳۰۰ پهپاد و موشک نشان دهنده راهبردی به نام "دیپلماسی جنبشی" است که در آن اقدامات نظامی نقش نمادینی را به جای نقش تاکتیکی ایفا می‌کنند. علیرغم ترس از تشدید تنش و منتهی شدن آن به جنگ جهانی سوم این حمله تاثیر استراتژیک محدودی داشت.

به گزارش فرارو به نقل از نشنال اینترست، این رویداد مانند رویداد‌های دیگر در عصر مدرن بر اهمیت مصرف دقیق رسانه‌ای و درک تاکتیک‌های ژئوپولیتیکی تأکید می‌کند. هدف دیپلماسی جنبشی نشان دادن قابلیت‌های نظامی بدون ایجاد درگیری تمام عیار است و در عین حال به عنوان یادآور قدرت عمل می‌کند و در همزمان امکان مانور دیپلماتیک را فراهم می‌سازد. چنین استراتژی‌هایی بر تعامل پیچیده بین نمایش نظامی و پیام‌های دیپلماتیک تاکید می‌کند.

حمله ایران به اسرائیل: موردی از دیپلماسی جنبشی در حال آشکار شدن

روز شنبه ایران حدود ۳۰۰ پهپاد و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کرد حمله‌ای که بسیاری از آن می‌ترسیدند که خطر بروز جنگ جهانی سوم را به دنبال داشته باشد، اما در واقعیت تمام آن چه که روی داد دیپلماسی جنبشی بود که در زمان واقعی اجرا می‌شد همان طور که بار‌ها در درگیری‌ها به خصوص در مناقشات خاورمیانه رخ داده است. در عصر اقتصادی رسانه‌ای که مبتنی بر توجه است خوانش فراتر از تیتر اخبار برای درک آن چه در جهان می‌گذرد مهم‌تر از همیشه است و حمله اخیر ایران  فرصت ارزشمندی را برای بحث در مورد استراتژی نظامی و ژئوپولیتیکی رایج دیپلماسی جنبشی به ما ارائه می‌کند.

دیپلماسی جنبشی آن دسته از اقدامات نظامی را توصیف می‌کند که بیش‌تر نمادین هستند تا تاکتیکی. این اقدامات می‌توانند کُشنده باشند، اما عمدا دارای  اهمیت استراتژیک محدودی هم برای طرفین مهاجم و هم برای طرفین در موضع تدافعی می‌باشند.

ایران اخیرا حمله تلافی جویانه را علیه اسرائیل در قالب امواج متعدد موشک‌های کروز و بالستیک همراه با پهپاد‌های تسلیحاتی انجام داد. این حملات که هم از داخل ایران و هم به میزان کم تری از سوی نیرو‌های نیابتی ایران در سراسر خاورمیانه صورت گرفته اند به طور گمراه کننده‌ای به عنوان مقدمه‌ای برای جنگ جهانی سوم معرفی شدند به گونه‌ای که گویا قدرت‌های جهانی خود را در موضع حمایت از یک طرف علیه طرف دیگر قرار خواهند داد و این گونه القا شده بود که به طور بالقوه چنین اقداماتی زمینه را برای بروز فاجعه فراهم می‌سازند.

چنین دیدگاه به ظاهر هیجان انگیزی در مورد اقدام اخیر ایران  علیه اسرائیل مطرح شد، اما باعث می‌شود خوانش نادرستی از حقیقت ماجرا داشته باشیم. هدف ایران از حمله اخیر نه آغاز یک درگیری جدید بلکه یک شلیک اخطار و هشدار در پاسخ به اقدامات اسرائیل بود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم چنین با این اقدام قدرت نظامی را به مخاطبان داخلی خود در درون ایران به خصوص به نیرو‌های انقلابی نشان داد.

حمله اخیر ایران علیرغم آن که موشک و پهپاد را شامل می‌شد پیام واضحی داشت. براساس گزارش رسانه‌ها "حسین امیرعبداللهیان" وزیر امور خارجه ایران حتی به کشور‌های عربی همسایه از جمله کشور‌هایی که از لحاظ سیاسی همسو با ایالات متحده هستند ۷۲ ساعت پیش از شروع حمله اخطار داده بود. حتی گزارش‌های خبری نیز به زودی تلاش‌های آشکار ایران برای به حداقل رساندن تاثیر استراتژیک حمله را بازتاب دادند. برای مثال، خبرنگار "سی ان ان" گزارش داد: "نمادگرایی بر این حمله سنگینی می‌کرد".

به بیان ساده ایران هیچ علاقه‌ای به آغاز جنگ با اسرائیل نداشت چه رسد به یک درگیری جهانی که سایر کشور‌ها نیز به آن منازعه بکشاند. در عوض، ایران حمله‌ای را انجام داد تا قابلیت‌های نظامی دوربرد خود را با حجم بالا به نمایش بگذارد. ایران با این اقدام قدرت نظامی خود را در صحنه جهانی به به مخاطبان داخلی به خصوص به نیرو‌های انقلابی در داخل ایران نشان داد. ایران همزمان حمله را به دقت برنامه ریزی کرد تا از کشانده شدن پای قدرت‌های جهانی به منازعه جلوگیری کند تا برخلاف آن چه رسانه‌ها مدعی شدند جنگ جهانی سوم رخ ندهد.

امریکا نیز از دیپلماسی جنبشی در سال ۲۰۱۷ میلادی با حمله به تاسیسات نظامی سوریه پس از طرح ادعای حملات شیمیایی انجام شده توسط حکومت بشار اسد علیه غیر نظامیان سوری استفاده کرد. در آن زمان نیز مشابه حمله اخیر ایران اقدام تحت رهبری امریکا در آوریل ۲۰۱۷ با هدف "هشدار" به حکومت اسد انجام شد. امریکا حتی به طور مستقیم به مقام‌های نظامی روسیه در مورد زمان و مکان حملات هشدار داده بود تا اطمینان حاصل شود که هیچ نیروی روسی کشته نخواهد شد. این هشدار به طور قطع به پرسنل ارتش سوریه نیز انتقال یافت و امکان جابجایی پرسنل و تجهیزات پیش از فرود موشک را فراهم ساخت.

این هشدار به طور خاص به منظور به حداقل رساندن احتمال تشدید تنش خطرناک صورت گرفت و در عین حال تضمین می‌کرد که ایالات متحده به تعهدات اخلاقی ژئوپولیتیکی و ادراکی خود برای پاسخ به نقض آشکار قوانین بین المللی توسط سوریه عمل می‌کند. هدف از چنین حملاتی در سالیان اخیر ارسال مجموعه‌ای از پیام‌ها به طور همزمان به گروه‌های متفاوت بوده است.

در مورد حمله صورت گرفته توسط واشنگتن امریکا به اسد این پیام را ارسال کرد که در صورت استفاده او از سلاح شیمیایی امریکا بیکار نخواهد نشست. هم چنین، پیام حمله امریکا به روسیه یادآوری این نکته بود که امریکا توانایی‌های قابل توجهی برای نمایش قدرت دارد، اما به دنبال درگیری آشکار و گسترده نیست. برای متحدان و شرکای ژئوپولیتیکی امریکا آن حمله یاداور تعهد امریکا به آرمان‌های نظم مبتنی بر قوانین بین المللی و قدرت نظامی امریکا در سراسر جهان بود و در نهایت پیام امریکا از آن اقدام برای مردم داخل امریکا آرام کردن طیفی بود که خواستار اقدام و نمایش توانایی‌های نظامی بود، اما به گونه‌ای انجام شد که امریکا را از خطر بروز جنگ گسترده‌تر مصون نگه داشت.

البته هنوز ریسک زیادی در ارتباط با دیپلماسی جنبشی وجود دارد و این ریسک با هر تبادل آتش متقابلی افزایش می‌یابد. هر زمان که قدرت‌های نظامی ضربات خود را رد و بدل می‌کنند خطر جنگ آشکار بیشتر از قبل خواهد شد. به همین دلیل است که برنامه ریزی موثر برای این نوع عملیات بسیار ضروری است. از طریق برنامه ریزی مناسب، ترکیب صحیح سلاح‌ها و پرسنل آموزش دیده یک کشور می‌تواند پیامی قدرتمند با استفاده از سلاح‌های جنگی ارسال کند و در عین حال تاثیر آن سلاح‌ها بر حریف خود را به حداقل برساند تا مانع از پاسخ متقابل و جلوگیری از تشدید تنش شود.

به طور واقعی آن چه که ما در حال حاضر شاهد آن هستیم یک بازی استراتژی نظامی مبتنی بر نوبت است که در آن اسرائیل و ایران به نوبت به اقدامات نظامی علیه یکدیگر می‌پردازند تا به هر یک از طرفین زمان و ابزاری برای ارزیابی کارآمدی و هدف بدهند.

با توجه به تمام آن چه گفته شد حمله ایران به اسرائیل قرار نبود اولین شلیک آغاز جنگ جهانی سوم باشد و تقریبا به طور قطع این چنین نیز نخواهد شد. با این وجود، زمانی که کشور‌ها به تبادل آتش علیه یکدیگر ادامه می‌دهند خطر گسترش درگیری افزایش می‌یابد. علیرغم آن که رسانه‌ها سعی می‌کنند شما را فریب دهند تا باور کنید ممکن است دنیا در هر لحظه به پایان برسد تا شما را ترغیب به کلیک کردن مطالب شان کنند باید گفت که تمام تبادل آتش‌ها در عصر مدرن الزاما اقدامات آشکار جنگی نیستند و گاهی اوقات صرفا قدرت دیپلماسی جنبشی هستند.


ارسال نظرات