صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب ، با اشاره به عملکرد دولت سیزدهم در سه سالی که از فعالیت آن گذشته است، معتقد است امید و نوری در انتهای تونل این دولت نیست.
به گزارش هم میهن، در ادامه گفتوگوی او را میخوانید:
عملکرد دولت ابراهیم رئیسی را در آستانه ورود به سال چهارم دولت سیزدهم چطور ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم سادهترین تعریفی که میشود از عملکرد دولت آقای رئیسی کرد، این است که اگر رئیس این دولت بهجای آقای رئیسی، فرضاً آقای روحانی یا شخصیتی نزدیک به اصلاحطلبها و غیر از اصولگراهای تندرو بود، با این وضعیت کشور، آن شخص را دم خورشید کباب میکردند!
وقتی عملکرد آقای رئیسی چه در زمینه اقتصاد، چه در زمینه سیاست داخلی و خارجی، زمینههای اجتماعی، فرهنگی و هر زمینهای که به آن فکر کنید، در نظر بگیرید، به شدت مورد نقد و تخریب قرار میگرفت، اما چون آقای رئیسی از خودشان است، هیچ مشکلی برای او نیست، رئیسجمهوری بسیار موفق معرفی میشوند که نه مجلس کاری با ایشان دارد و نه صداوسیما و ائمه جماعت انتقادی به رویکرد و عملکرد او در اداره کشور دارند. آنچه که میبینیم، تمجید و تعریف جای خود را به انتقاد و درخواست پاسخگویی داده است و هیچ زمینهای را نمیتوانید پیدا کنید که بگوییم بر فرض اگر در سیاست خارجی موفق نبوده، در عوض در زمینه اقتصاد موفق بوده است، اگر در زمینه اقتصاد موفق نبوده، در عوض در زمینه محیط زیست موفق بوده، اگر در زمینه محیط زیست موفق نبوده، اما در ساخت مسکن خوب عمل کرده، اگر در ساخت مسکن موفق نبوده، در مفاسد اقتصادی خیلی خوب عمل کرده است و ما هیچ زمینهای را نمیتوانیم پیدا کنیم که بگوییم دولت رئیسی نسبتاً در آن عملکرد خوبی داشته است.
اساساً کلامی درباره عملکرد آقای رئیسی هم گفته نمیشود که ایشان چه کار کرده است؟ در زمینه فقر و کنترل قیمت ارز و طلا و کنترل تورم چکار کرده است؟ به صراحت میتوانم بگویم که این دولت ضعیف عمل کرده است.
آقای رئیسی در سخنرانیهای دو سه ماه اخیر خود مرتباً تاکید داشتند که انقلابیگری و انقلابی بودن یعنی امیدآفرینی کردن و از طرفی وقتی تیتر یکِ برخی رسانههای همسو با ایشان را میبینید، میگویند قوه قضائیه باید با منتقدین برخورد کنند و اینها عوامل اسرائیل در ایران هستند. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟ این سبک حمایت کردن از دولت به کجا منجر خواهد شد؟
فکر میکنم یک رویکردها و سیاستهایی هست که چندان سیاستهای موجه و درستی نبوده است و حالا اگر مورد انتقاد قرار میگیرند، اینگونه اعلام کنیم که انتقاد به معنی دفاع از بیگانگان و عوامل صهیونیستها است، نمیدانم چقدر اعتبار دارد. این نیز ناتوانی دولت سیزدهم است که به جای توضیح درباره عملکرد رو به تهدید میآورند. تصور ایشان این است که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین میشود. ایکاش این اتفاق میافتاد، اما واقعیت این است که نمیشود و با حرف کاری پیش نمیرود. اینکه او به دانشجویان بگوید که شرایط خوب است، مگر دانشجوها نمیدانند؟ در جامعه نیستند و از شرایط آگاه نیستند که او به آنها میگوید امیدوار باشید؟
آینده و وضعیت پیش روی دولت در یک سال پایانی را چطور پیشبینی میکنید؟
اگر نخواهیم بگوییم که اوضاع بدتر میشود، هیچ دلیلی هم نمیبینم که بگویم اوضاع بهتر خواهد شد. هیچ شواهدی نداریم که براساس آنها بگوییم اوضاع بهتر خواهد شد. در بهترین حالت باید دعا کنیم که از این بدتر نشود. من هیچ دلیلی نمیبینم که چرا اوضاع باید در دولت ایشان بهبود پیدا کند و به نظرم بدتر نیز خواهد شد و در مجموع امید و نوری در انتهای تونل نیست.
اما چرا برخی به جای پاسخ به نقد زیباکلام سریعا تمام مصیبت ها را به دولت قبل نسبت می دهند جز تعصب و بلاهت چه دلیل دیگری دارد ؟
ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش
زیرتونم دیدیم .....روتونم دیدیم
دروغگو زشت کلام
دخالت نکنید تا آنها بتوانند همه چیز را یکدست کنند و دولت خودشان را سر کار بیاورند. در آنصورت روشن خواهد بود که آنها توان انجام هیچ کاری نداشته و ناکارامدیشان بیشتر آشکار میشود.
تاجزاده در پاسخ گفت در آنصورت شما منتظر باش تا ببینی با وجود آن ناکارآمدی قطعی، آنها چطور همه چیز را خوب و راضی کننده جلوه خواهند داد و صداوسیما و تریبونها از آنها تعریف و تمجید خواهند کرد.
دولت سیزدهم در حقیقت دولت نیست بلکه اجتماع عده ای کم سواد، اگر نگوییم بیسواد است که هیچ کارآمدی ندارند. از خود رییسی تا آبدارچی دولت شامل این فرضیه هستند.
از نخاله ها بیشتر از این انتظار دارید؟!
هارونالرشید را چون مُلکِ دیارِ مصر مُسَلَّم شد گفت: به خلافِ آن طاغی که به غرورِ مُلکِ مصر دعوی ِ خدایی کرد نبخشم این مملکت را مگر به خسیسترینِ بندگان ... نوکری داشت نامِ او خَصیب [یعنی حاصلخیز و سرسبز ] در غایتِ جهل ... مُلکِ مصر به وی ارزانی داشت ... گویند عقل و درایتِ او تا به جایی بود که طایفه ای حُرّاثِ [یعنی کشاورزای ِ] مصر شکایت آوردندش که پنبه کاشته بودیم بارانِ بیوقت آمد و تلف شد . گفت: پشم بایستی کاشتن !
اگر روزی به دانش در فزودی ،
ز نادان تنگ روزی تر نبودی .
به نادانان چنان روزی رسانَد ،
که دانا اندر آن عاجز بمانَد .
بخت و دولت به کاردانی نیست ،
جز به تائیدِ آسمانی نیست .
اوفتادهست در جهان بسیار ،
بیتمیز ارجمند و عاقل خوار .
کیمیاگر به غصه مُرده و رنج ،
ابله اندر خرابه یافته گنج !!!!