صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۲۳۵۲۷
«فریب جنگ‌طلبی اسرائیل را نخورید و به ایران بیندیشید. باید طریق صلابت و مصلحت را توأمان در پیش گیرید؛ کناره‌گیری از افزایش تنش قطعا به ضرر اسرائیل و به نفع ایران است. نظام تصمیم‌گیری را تحقیر و تحریک نکنید، بگذارید با آرامش تصمیم بگیرند. گاهی انتقام، تنها حرص را راضی می‌کند نه عقل را.»
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۳ - ۱۹ فروردين ۱۴۰۳

کیومرث اشتریان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در شرق نوشت: نیرو‌های نظامی را تحریک و تحقیر نکنید و کشور را به مخاطره نیندازید که در خرابه‌های جنگ، جز رنج، گنجی نمی‌یابید.

راه‌حل‌ها بستگی به راه‌های طی‌شده دارند. هر تصمیمی در امروز، در اسارت تدبیری در گذشته است. راهی که در سیاست خارجی تاکنون طی شده است، پیامد‌هایی داشته که یک پژوهشگر را در محدودیت بسیار قرار می‌دهد که بگوید چه باید کرد یا اینکه چگونه می‌توان از اسارت تصمیمات گذشته فراتر رفت؟

سیاست‌ها و سیاست‌مداران می‌آیند و می‌روند؛ ایرانِ تاریخی همواره چنین چالش‌هایی داشته است؛ در این میان، وظیفه هر مصلحی تلاش برای امنیت ملی است.

بنابراین:

۱- فریب جنگ‌طلبی اسرائیل را نخورید و به ایران بیندیشید. باید طریق صلابت و مصلحت را توأمان در پیش گیرید؛ کناره‌گیری از افزایش تنش قطعا به ضرر اسرائیل و به نفع ایران است. نظام تصمیم‌گیری را تحقیر و تحریک نکنید، بگذارید با آرامش تصمیم بگیرند. گاهی انتقام، تنها حرص را راضی می‌کند نه عقل را.

حزم و احتیاط، جماعتِ سرکشِ حاکم بر اسرائیل را در دامی که خود ساخته خفه می‌کند. اینکه اسرائیل، این بت جنگجوی زمانه، دائما آدم می‌کُشد و خون می‌ریزد، نشان استیصال یک قدرت نظامی است. آری! اسرائیل با حمایت سیاسی-نظامی آمریکا قدرت نظامی پیشرفته‌ای دارد، اما وقتی قدرتی با چنین سبعیتی و چنان نخست‌وزیری تقلای ننگ و تمنای خون می‌کند نشانه استیصال است. بر اعصاب خود مسلط باشید و به سبعیت این نخست‌وزیر افسارگسیخته دامن نزنید. اقدامات حفاظتی برای نقاط آسیب‌زا را افزایش دهید. اقدامات حفاظتی فقط نظامی نیست بلکه تدابیر سیاسی و جابه‌جایی‌های استراتژیک است. بیش از این به گفت ناید.

۲- این سخن غلطی است که اگر ایران پاسخ اسرائیل را ندهد، مشروعیتش را در نیرو‌های طرفدار از دست خواهد داد. نیرو‌های طرفدار باید به این بلوغ فکری برسند که بر طبل مخرب جنگ نکوبند. دیرگاهی است که با بی‌تدبیری عقلانیت از آن‌ها گرفته شده است. آن‌ها سرشار از کینه، نفرت و سوءظن به نیرو‌های ملی و رقبای داخلی خود شده‌اند. اقدامات اسرائیل باید با استراتژی‌های درازمدتی که جمهوری اسلامی علیه آن در پیش گرفته است، تراز شود نه با ترور‌های اخیر. اینکه برخی از طرفداران دولت با تأخیر ذهنی به عقلانیت رسیده و بر سبیل حزم و احتیاط آمده‌اند، مبارک است.

۳- اسرائیل ترکیبی از قدرت و ضعف است. هر دو بعد را باید دید. ساده‌لوحی نکنیم. رژیمی جنگ‌زی که در دام افتاده است، می‌تواند خطرناک باشد. آرامش در چنین شرایطی می‌تواند به‌منزله یک سلاح عمل کند. رژیم آپارتاید در بن‌بستی تاریخی است؛ «عبث آن جنگجو بر آب و آتش می‌زند خود را».

ما نباید تغذیه خون و خرابی را برایش فراهم کنیم. کماکان از طریق مراجع دیپلماتیک و سازمان‌های بین‌المللی باید افشاگری کنیم؛ هرچند تأثیر اندکی داشته باشد. فراموش نکنیم اگر در داخل عادل و فرهیخته باشیم، اقدامات دیپلماتیک بر جهانیان اثر خواهد داشت. به خرمای آلوده خرافات، افطارِ جهل نکنیم که مردمان را در جهان از خود بیزار می‌کنیم.

۴- منازعات سیاست خارجی را یا با تفاهمات بزرگ یا با رویکردی تدریجی-مثبت و با مدیریت بحران باید حل کرد. ایران در مواجهه با غرب و به‌ویژه آمریکا باید برای این دو رویکرد سناریو‌هایی پایدار داشته باشد. نباید اجازه دهیم از کلیه بازی‌های تجاری-سیاسی-استراتژیک در عرصه بین‌الملل حذف شویم؛ چراکه در چنین صورتی کشور‌های کوچک منطقه هم برایمان قد عَلَم می‌کنند. مسئله اساسی انتقام نیست، مسئله اساسی این است که دست ما از این ارتباطات کوتاه شده است. اگرچه «دیپلماسی توده‌ای» نکات مثبت و محدودی دارد، اما نمی‌تواند جایگزین دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسمی شود.

۵- وضع به‌گونه‌ای شده است که اگر شما در پی تنش‌زدایی با آمریکا باشید، این آمریکاست که راضی به تنش‌زدایی نیست یا بار سنگین بر آن می‌نهد. مسئله به این سادگی حل نمی‌شود. ناز پرنیاز تو فزون‌طلبی او را دامن زده است. پرونده هسته‌ای ایران، به‌ویژه در دو دهه اخیر، «تاریخمندی منفعتی» برای نظام بین‌الملل و به‌ویژه برای نظام منطقه‌ای پیدا کرده است؛ یعنی به دلیل طولانی‌شدن این پرونده، کشور‌های مختلف جایگاه منفعتی خود را در این شکاف تاریخی پیدا کرده‌اند.

نفع خود را بر پایه این شکاف تنظیم کرده‌اند و بر اساس آن شبکه‌های ارتباطی خود را در نظام بین‌الملل سامان داده و تثبیت کرده‌اند. مشکل، از یک پرونده به یک شبکه مرجانی تبدیل شده است. اقتصاد بین‌الملل، تجارت، حمل‌ونقل استراتژیک و وجوه سخت‌افزاری ارتباطات بین‌الملل بر پایه اختلافات ما با آمریکا شکل گرفته است. این، خود خطر نهادینه‌شدن حذف ما از مناسبات بین‌الملل را در پی دارد.

۶- در نتیجه، ضمن تأکید بر دو رویکردی که در بند ۴ بیان شد، باید به راه‌اندازی پروژه‌های ملی توسعه اندیشید و برای آن عزم ملی-کارشناسی ایجاد کرد. شماری از این پروژه‌ها را در نوشتار‌های گوناگون برشمرده‌ام. دست از جشن شادی کودکانه‌ای که در صداوسیما برای خود برگزار می‌کنید، بردارید. دولت برنامه توسعه ندارد و پس از سه سال هنوز سردرگم است. ماه‌هاست برای مهم‌ترین رکن توسعه کشور، یعنی سواحل مکران، هنوز دبیری تعیین نکرده است.

دلخوش به این است که هر شب در اخبار ۲۰:۳۰ برای سفر‌ها و سخنرانی‌های رئیس‌جمهور بزم خوشِ کارآمدی می‌گیرند. مشکل اصلی کشور این است که راه نظام تصمیم‌گیری بر اساس تفکر توسعه و کارشناسی مستقلِ ملی بسته شده است. برای اصلاح سیاست خارجی باید اصلاح سیاست داخلی و گشایش‌های سیاسی در اولویت باشد. ظرفیت دولت ملی در ایران باید احیا شود.

۷- امسال به طرز درخورتوجهی شعار‌های «لعنت بر یهود» در تابلو‌های از پیش آماده‌شده برای راهپیمایی‌ها استفاده شده بود. در برنامه سحرگاهی سیمای جمهوری اسلامی در روز قدس، تکیه‌کلام یک واعظ مؤثر «خیانت‌های یهود» بود. او به طرز معناداری نه از واژه صهیونیسم و نه رژیم آپارتاید سخن به میان نیاورد. در این ۴۵ سال همواره موضع رسمی ایران یهودستیزی نبوده است. یهودستیزی چهره ایران را تخریب می‌کند. این چه انحرافی است که بر جان سیاست در کشور افتاده است؟ ز آبِ زهرآگینِ کلام، موج فتنه خونبار برخیزد.

ارسال نظرات