صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۱۷۰۱۹
«به‌جای صرف نیرو برای شناسایی عوامل انتشار که باید به آن جایزه داد، بهتر است نیروی خود را مصروف شناسایی عوامل ناهنجاری و تنش کنیم. متاسفانه باید گفت که مطالعات گوناگون نشان می‌دهد که برخلاف تصور عمومی وضعیت مذهب و احترام به روحانیت در قم مطلوب‌تر از شهر‌های دیگر نیست و این دلیلی جز تجربه زیسته مردم قم نمی‌تواند داشته باشد.»
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۸ - ۲۱ اسفند ۱۴۰۲

هم میهن در سرمقاله خود به درگیری یک روحانی و زن جوان پرداخته است. این روزنامه نوشت: ماجرای عکس‌برداری یک روحانی از یک مادر که در گوشه‌ای از درمانگاه روی زمین نشسته و به دور از فضای عمومی مشغول شیر دادن به نوزادش بوده، ابعاد بزرگی پیدا کرد. سپس یک کانال در شبکه مجازی ایتا اعلام کرد که آن خانم و مسئولین درمانگاه بازداشت شده‌اند و حتی جواز درمانگاه باطل شده است.

این خبر جدید که بازتاب منفی‌تری داشت، ازسوی دستگاه قضایی تکذیب شد، ولی بعدازظهر خبر رسمی آمد که دادستان قم دستور شناسایی عناصری را صادر کرده است که فیلم را به رسانه‌های معاند منتقل کرده‌اند. در واقع، همین‌جا مورد نقد است. اگر قرار بود که در ماجرای کشته شدن جرج فلوید، با تصویربردار آن حادثه که آمریکا را به معنای دقیق کلمه به آشوب کشاند، به این صورت برخورد می‌شد، قطعاً باید برای او حکم ده‌بار اعدام صادر می‌شد.

ولی پلیس و دستگاه‌های امنیتی و قضایی آن دختر نوجوان ۱۷ ساله را نه‌تنها با مشکلی مواجه نکردند، بلکه کمیته پولیتزر که معتبرترین جایزه روزنامه‌نگاری است به او جایزه داد. چرا؟ به این علت که عدم‌انتشار این حقایق نه‌تن‌ها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه مشکلات را پنهان و عمیق‌تر می‌کند. اگر ما در منظر خدا هستیم و زشتی و زیبایی افعال عمومی ما نزد او شناخته شده است، پس چرا نباید در منظر مردم دیده شود؟ یکی از علل ناسور و عمیق شدن این زخم‌ها، همین پنهان‌کاری‌ها و عدم شفافیت است. از پنهان‌کاری بدتر، شفافیت گزینشی است.

نظام رسمی از انعکاس واقعیت اجتماعی هر چند بد باشد باید استقبال کند، نه آنکه به نام «سوءاستفاده شبکه‌های معاند» جلوی انتشار آن‌ها را بگیرد. این فیلم یا فیلم‌های مشابه باید در رسانه‌های رسمی کشور و صداوسیما منتشر شود؛ چون یک مسئله عمومی است. اگر چنین شود، شبکه‌های معاند بلاموضوع می‌شوند. چرا نباید شبکه‌های رسمی جرأت انتشار چنین ناهنجاری‌هایی را داشته باشند؟ علت بی‌اعتمادی به این شبکه‌ها همین سیاست محدودیت‌آفرین است.

چرا نباید خبرنگار در آنجا با آن فرد روحانی و آن خانم و مردم حاضر در صحنه گفتگو کند؟ چرا گمان می‌کنید که با نشان ندادن این رویدادها، مشکلات حل می‌شود و انتشار آن‌ها تبلیغ علیه نظام است؟ با ریختن آشغال زیر فرش، خانه تمیز نمی‌شود. چرا خود را یک طرف دعوا تعریف می‌کنید؟

چرا آن روحانی نباید جلوی دوربین و به لحاظ اخلاقی و شرعی و سیاسی از کار خود دفاع کند؟ چرا آن خانم نباید توضیح دهد که آنجا چه می‌کرده؟ و چرا این اندازه عصبانی شده است؟ چرا مردم حاضر در صحنه نباید برداشت خود را از این واقعه بگویند؟ چرا دادستان و حقوقدانان و روان‌شناسان و جامعه‌شناسان نباید در این زمینه از منظر حوزه تخصصی خود اظهارنظر کنند؟ چرا نباید از مراجع‌تقلید در این زمینه سوال شود و آنان هم فتوا و نظر خود را بگویند؟ اگر این نظرات مطرح شود، کم‌کم جامعه به‌سوی تعادل و تفاهم حرکت خواهد کرد.

چرا مدیران استان قم توجه نکرده‌اند که در این مذهبی‌ترین شهر کشور، زنان این اندازه عصبانی هستند؟ آیا جز این است که بیش از دیگران خود را تحت فشار و مضیقه می‌بینند؟ به‌جای صرف نیرو برای شناسایی عوامل انتشار که باید به آن جایزه داد، بهتر است نیروی خود را مصروف شناسایی عوامل ناهنجاری و تنش کنیم. متاسفانه باید گفت که مطالعات گوناگون نشان می‌دهد که برخلاف تصور عمومی وضعیت مذهب و احترام به روحانیت در قم مطلوب‌تر از شهر‌های دیگر نیست و این دلیلی جز تجربه زیسته مردم قم نمی‌تواند داشته باشد.

ارسال نظرات