آنچه در پی میآید، بخشی از سفرنامه «هینریش بروگش» دیپلمات و خاورشناس آلمانی است که در سال ۱۸۵۹ میلادی به عنوان سفیر پروس به ایران آمد.
به گزارش دنیای اقتصاد، سپس در سفر دوم خود این سفرنامه را درباره مسائل روزمره ایرانیان و دربار ناصرالدین شاه نوشت:
متاسفانه وضع ایران رو به خرابی است و همه مردم وضع را بدتر از سابق مشاهده میکنند. میرزا مشکلات خانوادهها را در مقابله با گرانی و کمی خواربار توضیح داد و بیان کرد خانوادههای محترمی در تهران هستند که چهار روز یک مرتبه هم نان نمیخورند و شکم خود را با میوه و آب سیر میکنند.
میرزا عقیده داشت که همه این بدبختیها و قحطیها از آنجا نشأت میگیرد که مقامات بالا گناهکار هستند و توجهی به حال مردم ندارند و در فکر عیش و نوش خود هستند.
بهعنوان مثال، میگفت با آنکه در ماه محرم هر نوع شادی و مخصوصا عروسی مکروه و بد است، ولی قبله عالم ناصرالدینشاه به جای آنکه به فکر مردم باشد و چارهای برای کمبود نان و گندم بکند، در شکار چند روز قبل، یک دختر روستایی را دید و از او خوشش آمد و صیغه کرد و حالا جزو سوگلیهای شاه شده است.