صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۱۳۵۰۹
روایتی از معماری پایتخت در گذر زمان
«تهران جاذبه خاصی دارد. هرکسی آمده دیگر نتوانسته برود.» این جملات را عبدالحسن میرعماد، معمار و عضو هیئت مدیر انجمن مفاخر معماری ایران، می‌گوید. از نظر او تهران، آن قریه ۴ و نیم کیلومتری دوره صفویه با سرعتی باورنکردنی به ابر شهری ۷۵۰ کیلومتری تبدیل شده است.
تاریخ انتشار: ۲۳:۰۳ - ۰۹ اسفند ۱۴۰۲

 تهران را باید از کالبدش شناخت. از بنا‌ها و سازه‌های کوچک و بزرگی که بسیاری‌شان در گوشه و کنار این شهر همچنان پابرجا مانده‌اند و گواه هویت آن هستند. از ساختمان‌های تودرتوی دوره صفویه که در حصار تهماسبی در میان محله‌های سنگلج، چال میدان، بازار و عودلاجان قد علم کردند تا خانه‌های عظیم و فاخر عصر قاجار که به‌عنوان زیباترین خانه‌های ایرانی در قلب پایتخت همچنان بلندقامت ایستاده‌اند. فرازوفرود‌های معماری این شهر هزارچهره هزاران حرف ناگفته در خود دارد.

به گزارش همشهری آنلاین، تهران هزارتو را باید از ارسی‌های بلند و طاق‌های پیاپی نظاره کرد. ابوالحسن میرعمادی معمار باسابقه تهرانی که اصلیتی اصفهانی دارد معتقد است معماری تهران پستی‌وبلندی‌های فراوانی را در طول تاریخ به خود دیده است. از دوران اوج تا دورانی که باید گفت معماری دیگر جایگاهی در ساخت‌وساز‌های بنا‌های شهری ندارد.

ابوالحسن میرعمادی

بیستمین نشست مرکز تهران پژوهی همشهری با موضوع «معماری تهران از صفویه تا امروز» بهانه خوبی شد تا این استاد معماری از فرازوفرود معماری پایتخت سخن بگوید. رشد تهران از جمعیت ۱۵ هزارنفری دوره حکومت آقا محمدخان قاجار تا جمعیت ۱۵۰ هزارنفری دوره ناصری سریع بود، ولی در فاصله کمی به جمعیت ۱۲ تا ۱۵ میلیون ن فری رسیده است. این شتاب‌زدگی تأثیرات خوبی برای تهران به همراه نداشت. همه داشته‌های تهران در میان جمعیت انبوه و سرعت ساخت‌وساز بی‌رویه در حال هضم شدن است. به گفته استاد میرعمادی ماهیت شهر با آن مفهوم قدیم که همه‌چیز محدود و تعریف‌شده بود دیگر در تهران دیده نمی‌شود.

از طاق‌های جناغی صفویه تا تلفیق چوب و رنگ قاجار

عضو هیئت‌مدیره انجمن مفاخر معماری ایران می‌گوید: «یک از عواملی که در جریان توسعه تهران تحت تأثیر قرار گرفت بحث معماری این شهر بوده است. تهران ۴ دوره معماری را از زمان صفویه پشت سر گذاشته است. جابه‌جایی پایتخت را باید یکی از دلایل ازهم‌گسیختگی معماری تهران دانست. چون بسیاری از بزرگان معماری و شهرسازی آن روزگار به تهران نیامدند. آن‌ها در بهترین حالت شاگردان خود را فرستادند؛ بنابراین آنچه در تهران می‌بینیم درواقع ادامه معماری سبک اصفهان است البته یک درجه پایین‌تر.»

او در ادامه به ۴ دوره معماری تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: «معماری تهران به دوره صفویه، دوره قاجار که این دوره خودش به ۳ دوره تقسیم می‌شود و بعد دوره پهلوی و دوره حال تقسیم‌بندی شد ه است. در دوره صفویه استفاده از طاق‌های جناغی بسیار مرسوم بوده است. خانه‌هایی که به این سبک ساخته شدند بسیار پایدار و مقاوم بودند. در دوره قاجار کم‌کم چوب وارد معماری می‌شود و سقف‌های مسطح طرفدار پیدا می‌کند. البته استفاده از شیروانی در دوره قاجار همچنان مرسوم بود. خانه‌هایی که در دوره قاجار در تهران ساخته شد جزو بهترین خانه‌هایی است که در این شهر ساخته شده است. کار‌های چوبی بسیار زیبا و رنگ‌آمیزی‌های دیدنی در این دوره به چشم می‌خورد. در دوره قاجار زمانی که ناصرالدین‌شاه به سلطنت می‌رسد با سفر به فرنگستان مجذوب معماری آنجا می‌شود. درنتیجه در دوره ناصری تلفیقی از معماری سبک اصفهان، تهران و فرنگی را شاهد هستیم به بخصوص این سبک در ساخت کاخ‌ها بسیار رایج شد.»

سوغات درهم‌برهم معماران در دوره پهلوی

این استاد معماری دوره پهلوی را دوره‌ای می‌داند که معماری تهران به سمت معماری نئوکلاسیک کشیده شد. میرعمادی می‌گوید: «خانه‌های بزرگ با سقف‌های مسطح ساخته‌شده و شیروانی در این سبک از میان می‌رود به‌خصوص در دوره پهلوی دوم مجموعه‌ای از معماری بین‌المللی از همه جای دنیا را در تهران می‌بینیم. مجموعه‌ای به‌هم‌ریخته که از سلیقه معمارانی نشات گرفت که با هر سفر خود به خارج از کشور سعی در تجربه آن سبک در تهران داشتند. عمده تفاوت معماری این دوره با دوره‌های تهران قدیم معماری تلفیقی از درون‌گرایی به برون‌گرایی بود.»

معنا از معماری امروز تهران رخت بربسته

او می‌گوید: «تهران در عصر حاضر شاهد یک سردرگمی فلسفی در معماری است. در حقیقت معماری به مفهم گذشته در تهران به‌خصوص در ساخت‌وساز خانه‌ها دیده نمی‌شود. معماری را بازار تعیین می‌کند. متأسفانه یک سرخوردگی نسبت به سنت‌هایمان دیده می‌شود. مردم سرگردانند. معنا از معماری بیرون رفته و اقتصاد در جایگاه اول ایستاده است. به هر حال ما در زندگی شهرنشینی نیاز به تحول داشتیم و داریم، ولی لازم نبود برای این تحول شهرمان را دچار از هم‌گسیختگی نافرجامی کنیم.»

ارسال نظرات