هرکسی تعبیر خودش را از خانه دارد. فارغ از این که «خانه» برای هر کس چه معنایی دارد، اما یک وجه مشترک وجود دارد: خانه جایی است که باید به ساکنانش احساس امنیت بدهد. بسیاری از افراد میدانند چه خانهای را دوست دارند و آن را در ذهنشان تصور کردهاند. اما این معمار است که میتواند خانههای رویایی آنها را به واقعیت تبدیل کند.
به گزارش فرادید، استودیوی معماری ۱۰۰ A Associates تجربیاتش را حین طراحی «خانه یک رماننویس» به اشتراک گذاشته است. همانطور که از نامش پیداست، این اقامتگاه یک رماننویس است. این شرکت نیز مانند دیگر شرکتهای معماری، هدفش تبدیل خانه رویایی مشتری به واقعیت بود. در این پروژه، معمار ناچار بود در زمینی به مساحت ۲۹.۸ مترمربع در انتهای یک خیابان باریک کار کند که اطراف آن را ساختمانهایی احاطه کرده بودند که احتمالاً داستانهای پرماجرایی داشتند.
معمار میدانست این پروژه با توجه به محیط پیرامونیاش، چالشبرانگیز خواهد بود. اما این چالش مانع آنها نشد. معمار این سازه میگوید: «تصمیم گرفتیم این پروژه را محض لذت آن شروع کنیم. چالش جدید همیشه ما را هیجانزده میکند، اما باید واقعیتها را هم در نظر بگیریم.»
مشتری خانه رویاییاش را به آنها نشان داده بود. آنها باید راهی برای تحقق بخشیدن به رویای مشتری پیدا میکردند و در عین حال، ایدهها و تخصصشان را برای طراحی مکانی که مشتری در آن احساس راحتی کند، به کار میبردند. معمار و کارفرما بسیار گفتگو کردند و مشکلات زیادی را با هم پشت سر گذاشتند.
مشتری به شدت درگیر این پروژه بود، چون این خانۀ داستان اوست. به گفته معمار، مشتری نامهای طولانی برای آنها ارسال کرد که شامل افکار و تمایل شخصی او نسبت به این خانه میشد. این نامه به آنها یادآوری میکرد که او یک رماننویس است.
معمار میگوید: «او خودش را کودکی با شخصیتی پیچیده و پیرو عشق و سرشار از کنجکاوی، اما دقیق در نگرش، عاطفی و حساس و همچنین ژرفنگر و پیگیر، اما بسیار خجالتی و دارای دغدغههای فراوان معرفی کرد. او از ما میخواست قلعهای بسازیم که بتواند خود واقعیاش را در آن پنهان کند.»
این توضیحات الهامبخش سازندگان شد تا قلعه کوچکی طراحی کنند که از از او در برابر فضای بیرون محافظت کند. معمار این خواسته مشتری مبنی بر این که خانه را به مکانی تبدیل کند تا ذهن و بدن خسته او را آرام کند، برآورده کرد.
این قلعه کوچک با بافت خشن و محکم و فرمت عمودی تعریف شده است. نما دارای رنگهای افسانهای در هماهنگی با ساختمانها است. معمار توضیح میدهد که انتخاب رنگها به شخصیت و روحیه مشتری شباهت دارد: «یک بزرگسال در ظاهر، اما یک کودک در درون.»
این قلعه چهار طبقه دارد و هر طبقه کمی بیش از ۹.۹ متر مربع است. ۱۰۰ A Associates ساختمان را طوری طراحی کرده که با وجود حداقل عملکرد، همچنان کارایی داشته باشد.
معمار قصد داشت حتی از یک فضای کوچک استفاده کند و آن را طوری طراحی کند که غیرطبیعی نباشد. آنها از پنجره فقط به عنوان ابزاری برای گسترش دادن به فضا استفاده نکردند. ویژگی فضا حاکی از تقسیم و چیدمان نور مورد نیاز برای ایجاد آرامش است. این فضا به مشتری اجازه میدهد در هر مکانی، مخفی یا دیده شود.
طبقه چهارم اتاق غذاخوری است که او بیشتر وقت خود را آنجا میگذراند و یک فضای کاری است که میتواند در آن تمرکز کند. این فضا به او اجازه میدهد سکوت، آرامش و حتی احساسی ماورای واقعیت را از طریق نور پنجره سقفی احساس کند.