صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۰۹۴۲۸
همیشه در رشته‌های مختلف هنری، هنر‌های دیداری آخر خط می‌ایستد و در این خط پایانی، نقاشان خیلی دور هستند. گاهی می‌اندیشم جامعه نقاشان چگونه زیست می‌کنند تا زنده بمانند و هر سال چند نفر دیگر می‌توانند به مسیر خود ادامه بدهند. اگر نتوانند وسایل ابتدایی کار خود را تهیه کنند دیگر چگونه نقاشی کنند یا اگر از شکم خود هر قدر هم بزنند و با زخم دل کار کنند به چه امیدی دل به فروش داشته باشند برای حداقل‌ترین‌ها که آن بقاست. چه کسی نقاشان را می‌بیند؟! چه رسد به آنکه نگران این بخش کوچک جامعه هنری باشد! جایی شنیدم استاد فلسفه‌ای نقاشان را شریف‌ترینِ هنرمندان می‌دانست.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۶ - ۲۶ بهمن ۱۴۰۲

در این گزارش، گفتگو‌های کوتاهی از حال این روز‌های نقاشانی دارم که روزگاری به آن‌ها نسل سوم جوان گفته می‌شد و حالا در آستانه میانسالی و ناامید از شرایط، امیدوارانه ادامه می‌دهند.

به گزارش اعتماد، آری، هفته‌ای چند افتتاحیه در گالری‌ها برپا می‌شود، سالی دو تا چهار حراجی کوچک و بزرگ، اما این تعداد نسبت به بازار ۸۰ میلیونی ایران و چرخه اقتصادی نقاشی در آن، به واقع هیچ است. هیچ.

سعید امکانی، نقاش و کارتونیست با اشاره به اینکه هنر نقاشی نیز امروزه، چون زمان‌های گذشته بورژوایی شده، می‌گوید: اگر فردی این روز‌ها شرایط مالی مناسبی نداشته باشد، نمی‌تواند دنبال این هنر برود. به قیمت رنگ‌ها و بوم نقاشی توجه کنید؛ رنگ روغن مارک وینزور به قدری گران شده که نقاش نمی‌تواند رنگ را به شکل خامه‌ای با کاردک جایی که لازم است، استفاده کند. برای اینکه هر ماه باید چندین میلیون تومان پول رنگ بدهد.

وی توضیح می‌دهد: قیمت پارچه بوم کتانِ با کیفیت، از متری دویست هزار تومان به بالا شروع می‌شود! متاسفانه شرایط به شکلی شده که بیشتر نقاشان حتی حرفه‌ای‌هایی که از نزدیک می‌شناسم از رنگ اکریلیک ساختمانی استفاده می‌کنند. تهیه ابزار و وسایل هنری هم داستان خود را دارد. رنگ‌ها و ابزاری که در بازار موجود هستند، از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و شما باید سفارش بدهید تا بعد از هفته‌ها برای‌تان از خارج از کشور بیاورند که باید با دلار حساب کنید.

امکانی می‌افزاید: از آن طرف عدم فروش آثار را پیش رو داریم، یعنی یک هنرمند نقاش، کلی هزینه یک نمایشگاه انفرادی می‌کند تا شاید دو یا سه تابلو بفروشد، البته اگر خوش اقبال باشد و این هم در حالی است که تازه آثار مفهومی نباشد. به قولی انتزاعی یا دارای رنگ و لعاب باشد که مشتری‌پسند شود نه حتی انتزاعی که به قول محصص رئالیته در آن جریان داشته باشد.

امکانی معتقد است که امورات یک نقاش با فروش آثار هنری است یا از طریق آموزش که معلمی هم برای یک نقاش امری فرسایشی است. تمام کسانی که آموزش می‌دهند این را به خوبی می‌دانند. فروش آثار از طریق گالری یا کلکتور صورت می‌گیرد یا به‌طور مستقیم از خود نقاش، اثری خریداری می‌شود. گاهی مشاهده می‌شود بعضی از گالری‌دار‌ها تنها آثاری را به مجموعه‌داران معرفی می‌کنند که نظر خودشان است و کلکتور را فارغ از سلیقه شخصی و نیت خرید، مجاب به خرید آن آثار می‌کنند.

به قول یکی از دوستان نقاشم «نمی‌دانم تا کی می‌توانیم ادامه دهیم»!

علی جهانشاهی‌افشار، نقاش و طراح، در مورد وضعیت گرانی مواد و متریال کار یک نقاش به «اعتماد» می‌گوید: طی دو سال گذشته قیمت‌ها گاهی چهار تا پنج برابر شده به‌طور مثال یک شیشه رنگ ۲۵۰ میل را حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰هزار تومان تهیه می‌کردم که این روز‌ها حدود یک میلیون و ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان شده، در خصوص بوم نیز به‌ویژه بوم دست‌ساز شرایط به همین شکل است. حداقل هزینه برای برپایی یک نمایشگاه با حساب متریال، بوم، هزینه تولید و ساعات کار و ... مبلغی نزدیک به ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان می‌شود. منتها بحث اصلی مساله فروش و پروسه آن است.

وی با اشاره به ۳۰ سال فعالیت خود در حوزه نقاشی توضیح می‌دهد: تجربه به من نشان داده که در حوزه فروش، خود اثر به آن شکل تاثیر ندارد. یعنی یک بازار درهمی در حوزه هنر‌های تجسمی به وجود آمده که ۹۹درصد آن بر پایه روابط بین افراد است. هر چه ارتباطات با منابع قدرت این حوزه بیشتر باشد، به همان نسبت هم نمایشگاه بیشتر و هم فروش بیشتر به دست می‌آید و از این دایره هر چه دورتر باشی با یک مصیبت عظیم روبه‌رو خواهی شد.

جهانشاهی‌افشار با اشاره به اینکه سه نوع گالری در ایران وجود دارد، ادامه می‌دهد: بیشتر گالری‌دار‌های تراز اول از هنر سر در نمی‌آورند و یکسری آدم به اسم استاد، منتقد و ... دورشانند که در واقع تعیین‌کننده عمده کاری آن‌ها هستند. با تعدادی هنرمند کار می‌کنند و به سختی کسی را وارد دایره‌شان می‌کنند. تعدادی مشتری خاص دارند، تبلیغاتی می‌کنند و کار می‌فروشند.

در مواقعی نیز نمایشگاهی برای هنرمندی معروف برپا می‌کنند و در روز افتتاحیه برچسب قرمز فروش هم می‌زنند، اما بعدتر متوجه می‌شوید که اصلا کار‌ها فروش نرفته و برای اینکه اعتبار آن استاد یا هنرمند یا گالری زیر سوال نرود چنین کار‌هایی می‌کنند.

وی اضافه می‌کند: گالری‌های درجه دو نیز با طیف وسیع‌تری از هنرمندان و دانشجویان کار می‌کنند و تا حدودی فروشی هم دارند. گالری‌های درجه سه نیز کار‌های بازاری و سطح پایین عرضه می‌کنند که مشتری‌های خاص خود را دارند.

جهانشاهی‌افشار معتقد است؛ با این حال در این بازار خراب، گالری‌دار‌ها حدود ۳۰ تا ۴۰درصد از فروش هنرمند را می‌گیرند. اگر مشتری خصوصی یا مجموعه‌دار باشد و بدتر از آن معتبر که در سال ۱۳۹۷ خود من تجربه کرده‌ام گاهی تا یک‌سوم مبلغ فروش را به شکلی یا بهانه‌ای پرداخت نمی‌کنند یا پول را دیر می‌دهند یا چونه زیاد می‌زنند. اعتماد می‌کنیم و از اعتمادمان سوءاستفاده می‌شود. با اینکه امسال نیز نمایشگاه داشته‌ام، کار زیادی فروش نرفت. این موضوع بر اعصاب، روان و روند زندگی هنرمند اثر دارد. زندگی هنرمند نیز هزینه دارد به خصوص که خانواده‌ای هم داشته باشد. به‌طور یقین سال ۱۴۰۲ سال بسیار بدی بود یا باید دکوراتیو کار کنی و بر پایه مد یا اینکه اگر بخواهی تلاش کنی و از اندیشه و استایل کاری خودت بهره ببری و ادامه بدهی، در نتیجه به کل ناامیدی ایجاد می‌شود. اما چاره‌ای نیست، من یک نقاشم و باید ادامه بدهم. اما آنقدر از وضعیت هنر ناامیدم که به فکر مهاجرت افتاده‌ام.

افسانه غفوری، نقاش و طراح در خصوص تورم و گرانی موجود می‌گوید: مسلما وسایل کار هنری افزایش قیمت داشته است و اگر خود را ناگزیر از تولید اثر هنری بدانی، باید از هزینه‌های دیگر زندگی گذشت تا بتوان وسایل لازم برای کار را خریداری کرد. سال‌هاست نقاشی می‌کشم و با آنکه در نمایشگاه‌های زیادی شرکت کرده‌ام، فروش کمی داشته‌ام. تنها عشق به هنر انگیزه ادامه راه را به من می‌دهد.

سعید احمدزاده، نقاش نیز با اشاره به گرانی ابزار نقاشی توضیح می‌دهد: طی دو سال گذشته، ابزار و وسایل کار حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد و گاهی بیشتر، رشد قیمت داشته، به‌طور مثال در کلاف بوم و پارچه آماده جسو خورده تا ۲۰۰ درصد هم رشد قیمت وجود داشته است.

وی در خصوص فروش آثار نیز اضافه می‌کند که وضعیت در این دو سال تفاوت زیادی با ۴ یا ۵ سال گذشته نداشته، اما به خصوص پس از کرونا، تا حد زیادی کاهش فروش داشته‌ایم. علاوه بر این کاهش، بر اساس رشد قیمت دلار و تورم، درآمد هنرمند نیز کمتر شده است. بنابراین امیدواری در مساله رشد قیمت یا فروش بیشتر، بر اساس نگاه به وضعیت اقتصادی و رغبت کمتر فعالان عرصه مجموعه‌داری و سرمایه‌گذاری در حیطه آثار هنری، اتفاقی غیرممکن است.

هامون علیپور، نقاش و مدرس هنر با اشاره به اینکه این روز‌ها دغدغه خرید لوازم نقاشی برای همه چنان دشوار شده، اظهار می‌دارد: گویی مدام، مسیر، یک به یک هنرمندان را به بن‌بست می‌کشاند. گرانی متریال یک طرف، اینکه همان متریال را بار دیگر برای خرید پیدا نمی‌کنی، عذاب دیگری است و غیر قابل تعریف.

وی می‌گوید: سال‌هاست که مبلغی از فروش تابلوهایم را برای تهیه رنگ و بوم کنار می‌گذارم و با توجه به تنوع مدیوم‌هایی که در آثارم استفاده می‌کنم حدود یک‌سوم فروش آثارم خرج متریال می‌شود. دیگر به قفسه‌ام نگاه نمی‌کنم که رنگ دارم یا نه و این زندگی من شده است. از ابتدا این ترس همیشه در من وجود داشته، دارد و خواهد داشت که نکند روزی پول خرید رنگ و بوم را نداشته باشم.

علیپور ادامه می‌دهد که چند سالی است که از لحاظ فروش کار مشکل زیادی ندارم، اما باز همچنان ترس نداشتن رنگ و بوم بسیار عذاب‌آور است. من چنان آگاهم از اینکه ما هنرمندان تجسمی در ایران مظلوم‌ترین قشر و آسیب‌پذیر‌ترین هستیم. تنها کمتر از ۵ درصد این جامعه می‌توانند به قیمت معقول اثر بفروشند، اما ۹۵ درصد دیگر...

در ادامه محمدرضا سلطانی، نقاش و گالری‌دار در خصوص بازار نقاشی می‌گوید: خیلی نمی‌توان در مورد فروش آثار هنری حرفی زد، چون واقعا حجم فروش کل گالری‌ها در سال نسبت به تعداد هنرمندان رقم بسیار ناچیزی است.

او توضیح می‌دهد: امسال کل صنایع و بازار دچار رکود بوده، هنر نیز متاثر از شرایط بازار به شدت افت فروش داشته است، حتی در فروش آثار اساتید نیز همین مشکل وجود دارد. اگر به حراج تهران هم نگاه کنیم، بیشتر آثار روی قیمت کمینه یا نهایتا کمی بالاتر فروش رفته است. حتی اگر فروش حراج تهران را وسط بگذاریم و با پول فروش گالری‌ها جمع بزنیم، رقم به دست آمده در معادلات اقتصادی مملکت بی‌اهمیت جلوه می‌کند.

علی فلاح (نقاش) نیز بیان می‌کند: این روز‌ها بخشی از درآمدم، از کارآموز هست و تعدادی هم در کل سال کار رنگ و طراحی می‌فروشم. بیشتر خریداران نیز تمایل به سفارش نقاشی کپی دارند و خیلی به آثار مدرن علاقه نشان نمی‌دهند. قیمت‌ها در بازار سفارش نیز به اندازه و طرح اثر و نیز خود مشتری بستگی دارد.

محمدرضا توکلی‌راد، نقاش در خصوص تهیه وسایل نقاشی به «اعتماد» می‌گوید: ابزار خوب به سختی پیدا می‌شود و اگر پیدا شود قیمت‌ها به شدت گران است به‌طور مثال رنگ روغن آرتیست وینزور ۳۷ میل حدود یک میلیون تومان قیمت دارد. در مورد فروش اثر هم هیچ امیدی نیست، اگر نقاشی که کشیده‌ای با سلیقه گالری‌دار سازگار نباشد، امکان فروشش بسیار پایین می‌آید در غیر این صورت باید خودِ نقاش، مشتری پیدا کند. متاسفانه باید بگویم یک فضای پارتی‌بازی شکل گرفته است یا باید پارتی برای فروش داشته باشی یا یک نقاشی خوب، قیمتش از یک کار کپی در پاساژ قائم بسیار کمتر است. بنابراین من کارهایم را نگه می‌دارم، اما دوستانی هستند که فقط و فقط می‌خواهند کارهای‌شان را بفروشند و قیمت برای‌شان مهم نیست. به قولی در اینجا یا باید وارد آن دایره هنری بشوی یا از این چرخه خارج شوی.

آزاده حیدری، مدرس و گرافیست نیز با اشاره به بالا رفتن قیمت وسایل مورد نیاز همچون مقوا، رنگ‌های روغنی، مداد رنگی و ... می‌گوید: اگر بخواهیم از مارک‌های خوبی، چون فابرکستل استفاده کنیم قیمت‌ها سر به فلک می‌کشد، برند‌های معمولی هم کیفیت لازم را ندارند. نه تنها در مورد رنگ که در همه موارد صدق می‌کند. زمانی‌که به دانشجویان می‌گویم برای هفته دیگر، وسایلی تهیه کنند، آن‌ها به قیمت بالای وسایل مورد نیازشان اعتراض می‌کنند. حتی زمانی که کار را با سیستم کامپیوتر و دیجیتال انجام می‌دهند، پرداخت هزینه‌های پرینت، پلات و فوم برای ارایه ژوژمانشان سنگین می‌شود و این واقعا وضعیت و روند کار را سخت کرده است.

ارسال نظرات