حسن یزدانی با دو مدال طلا و نقره المپیک و ۷ مدال جهانی پرافتخارترین کشتیگیر ایران است. او اگر در المپیک ۲۰۲۴ پاریس هم عضو تیم ملی باشد، برای سومین بار المپیک را تجربه خواهد کرد و نزدیکترین کشتیگیر به رکورد جهان پهلوان تختی محسوب میشود که یک طلا و دو نقره بازیهای المپیک را به خود اختصاص داده بود.
یزدانی البته یکی از نزدیکترین قهرمانان به به رکورد دوطلایی المپیک است و این شانس را دارد که بتواند کشتی را برای اولین بار در تاریخ صاحب یک قهرمان دو طلایی در المپیک کند.
همه اینها، اما در گروی کیفیت بازگشت حسن یزدانی به میدان است. او که مدتها از آسیبدیدگی کتف رنج میبرد، بعد از بازیهای آسیایی هانگژو، در حالی که طلای ۸۶ کیلوگرم آسیا را به خود اختصاص داده بود، تصمیم به جراحی کتفش زیر نظر پزشک مد نظر خود گرفت.
همان زمان عنوان شد که یزدانی بین ۴-۵ ماه از تشک کشتی دور خواهد بود و این روزها از سوی مدیرفنی کشتی استان مازندران عنوان شده که ۸۵ درصد از دامنه حرکتی کتفش بازگشته و ۱۵ روز از برنامه درمانی خود جلوتر است، بنابراین شاید بتواند چند روز زودتر از موعد عنوان شده ابتدایی، به تشک برگردد.
پیش از این علیرضا دبیر اظهارنظری درباره جراحی کتف در بین ورزشکاران ایرانی داشت و عنوان کرد که در این سالها هیچ پزشک ایرانی نتوانسته کتف قهرمانان را به گونهای جراحی کند که آنها با بهبودی کامل به میدان بازگردند. او خودش را مثال زد که بعد از جراحی کتف هرگز دامنه حرکتی سابقش را پیدا نکرد و همین جراحی در نهایت منجر به خداحافظی او از دنیای قهرمانی در ۲۶ سالگی شد.
عدم بازگشت دبیر به عرصه قهرمانی با آن کیفیت فنی بالا محل بحث امروز ما نیست، بلکه چگونگی اعزام او به بازیهای المپیک ۲۰۰۴ آتن مدنظر است که با وجود گذشت ۲۰ سال از آن ماجرا، همچنان به نقطه تاریکی در زندگی ورزشی قهرمان المپیک ۲۰۰۰ سیدنی بدل شده است. باید دید این بار دبیر در قامت رئیس فدراسیون، در وضعیت مشابه چه تصمیمی درخصوص قهرمان عنواندار و بزرگی، چون حسن یزدانی خواهد گرفت که او هم جراحی کتف انجام داده و کیفیت بازگشتش محل ابهام است.
علیرضا دبیر پیش از این رباره چگونگی اعزامش به المپیک ۲۰۰۴ آتن گفته بود «من ضرب خورده بودم و تفالهام به آن رقابتها رسید.»
آسیبدیدگی کتف دبیر از بازیهای آسیایی ۲۰۰۲ تهران استارت خورد، از آن سفر اجباری به بوسان که کشتی چند روز بعد از مسابقات جهانی تهران، باید با همه ستارگانش به بازیهای آسیایی میرفت تا جور سایر رشتهها را مثل همیشه در بحث مدالآوری بکشد.
دبیر که تا پیش از آن، مدال طلای مسابقات جهانی ۱۹۹۸ تهران، نقره ۱۹۹۹ آنکارا، طلای المپیک ۲۰۰۰ سیدنی، نقره جهانی ۲۰۰۱ صوفیه و نقره جهانی ۲۰۰۲ تهران را در کارنامه داشت، در بوسان هم به مدال نقره اکتفا کرد، دو نقره متوالی و کتفی که دیگر هیچ وقت خوب نشد.
او سال ۲۰۰۳ در نیویورک با قانون کذایی «کمر تو کمر» به سرافیم بارزاکوف باخت، اما سهمیه المپیک را بعداً گرفت و از آن پس ماجرا به شکل دیگری پیگیری شد. دبیری که قبلاً دو مرتبه علیاصغر بذری را برده بود، حالا حریف جوانی پیش روی خود میدید که برخی معتقد بودند در آن مقطع باتوجه به آسیبدیدگی کتف دبیر، از او محقتر برای شرکت در المپیک بود و از سوی دیگر کتفی که با کورتونهای هر روزه و درمان سخت، همچنان وضعیت پنجاه -پنجاهی را برای قهرمان المپیک قبلی رقم زده بود.
علیرضا دبیر نمیخواست انتخابی دوبارهای بین او و بذری برگزار شود و معتقد بود که از این کتفِ نصفه و نیمه، فقط یک بار میتواند کار بکشد که آن هم در المپیک خواهد بود. او که یکی از بزرگان وقت تیم ملی محسوب میشد، میگفت یا من را به المپیک ببرید یا بذری را، اما مسابقه انتخابی بین ما نگذارید. کادرفنی وقت هم ابتدا پشت دبیر بود، اما در ادامه ظاهراً شرایط تغییر کرد و دبیر که این اوضاع و تغییر رفتار را دید، دیداری با رئیس وقت کمیته ملی المپیک داشت و از او خواست که به المپیک نرود؛ اما به او گفته شد که دیگر امکان تغییر لیست و جابهجایی کشتیگیر نیست.
در عین حال که کتف دبیر کاملاً بهبود پیدا نکرده بود و او نمیتوانست با اطمینان روی تشک حاضر شود، جو روانی بدی نیز علیه او ایجاد شده و عده نسبتاً زیادی معتقد بودند که این حق بذری است به المپیک برود، در نهایت دبیر به المپیک رفت و همان اتفاقی که پیشبینی میشد رخ داد، شکستی تلخ و پایان تلختر بر دوره قهرمانی قهرمان المپیک و جهان. آنقدر تلخ که حتی زمانی که به نظر میرسید علیرضا دبیر باز هم قادر به بازگشت به تشک است، اما هراس از آن خاطره و احتمال تکرارش، یک عامل بازدارنده بزرگ برای بازگشت او به تشک شد تا دبیر بعد از آن آن همه محبوبیت و افتخار در کشتی ایران و جهان دیگر تا سالها با یک خاطره بد و ابهامات مربوط به آن المپیک، به یاد آورده شود.
به این شکل یکی از بدترین ادوار دوره قهرمانی علیرضا دبیر در آتن رقم خورد. آسیبدیدگی کتف یادگار تلخ او از دوره قهرمانی است، دامنه حرکتی کتف او، دیگر هیچ وقت شرایط گذشتهاش را پیدا نکرد و حتی زندگی عادی او را هم تحتالشعاع قرار داد و البته کادری که پشت او نایستاد و سهم خودش را از این اتفاق نپذیرفت. کادری که تقصیر را کاملاً گردن کشتیگیر انداخت، در حالی که در همه ادوار باید این کادرفنی تیم ملی باشد که حرف نهایی را میزند.
حالا علیرضا دبیر رئیس فدراسیونی است که حسن یزدانیِ ۹ مداله با کتف جراحی شده، برای بازگشت تلاش میکند و کشتی نیز در آستانه المپیک ۲۰۲۴ است. بعید است نظر دبیرِ رئیس فدراسیون که تجربه دبیرِ قهرمان گذشته را دارد، این باشد که حسن یزدانی بدون مبارزه به پاریس اعزام شود و مثل او پایانی تلخ بعد از این همه افتخار برایش رقم بخورد. آن هم در ورزشی که باورِ «قهرمانِ زنده» را همیشه به عنوانداران جهان و المپیکش تفهیم کرده است.
حسن یزدانی که کتفش را جراحی کرده، به مثابه هندوانه دربستهای است که نه خودش و نه کادرفنی و فدراسیون بدون مبارزه نمیتوانند میزان آمادگی او برای حضور در میدان بزرگی، چون المپیک را رصد کنند.
اگر از چرخه انتخابی المپیک، کشتیگیری توانست آنقدر خوب ظاهر شود که به رقابت با حسن یزدانی برسد، آیا فدراسیونِ دبیر تصمیم اشتباه المپیک ۲۰۰۴ آتن را تکرار خواهد کرد؟ تکرار آن اشتباه، قطعاً ضربه بزرگی به جایگاه کشتیگیر پرافتخاری، چون حسن یزدانی خواهد زد که در این سالها محبوبترین قهرمان گوش شکسته ایران بوده و این هرگز پایان خوبی برای این همه افتخار و سربلندی نیست. اگر هم از چرخه سال ۲۰۲۴، کسی در حد رقابت انتخابی با حسن یزدانی ظاهر نشد، باز هم بزرگترین ریسک در ۸۶ کیلوگرم، اعزام او بدون شرکت در مسابقه بینالمللی، به المپیک است.
برای حفظ قهرمان ارزشمندی که توانسته تا اینجای کار خیلی از رکوردهای کشتی ایران را جابهجا کند و از هیچ میدانی بدون مدال بازنگشته؛ برگزاری مسابقه پیش از حضور در پاریس یک الزام مهم است. باید دید علیرضا دبیر و کادرفنی تیم ملی چه برنامهای برای او در ماههای آینده خواهند داشت.