صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۰۷۶۹۳
آیا شی جین پینگ می‌تواند رونق را به بازار سهام چین بازگرداند؟
ارزش بازار سهام چین و هنگ کنگ از زمان اوج خود در سال ۲۰۲۱ میلادی حتی با وجود افزایش ۱۴ درصدی ارزش سهام آمریکا و افزایش ۶۰ درصدی ارزش سهام هند کاهشی تقریبا ۷ تریلیون دلاری را تجربه کرده است. این کاهش ارزش سهام نشان دهنده یک مشکل اساسی است. سرمایه گذاران خارج از کشور و سرمایه گذاران در داخل چین زمانی دولت آن کشور را به عنوان یک مباشر قابل اعتماد اقتصادی قلمداد می‌کردند. اکنون این اعتماد از بین رفته و پیامد شدیدی برای رشد چین دارد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۱ - ۲۱ بهمن ۱۴۰۲

فرارو- امسال سرمایه گذاران در بازار سهام چین وضعیت عجیب و غریب داشتند. حتی در حالی که شاخص S&P ۵۰۰ آمریکا به بالاترین حد ارزش خود رسید بازار‌های چین و هنگ کنگ تنها در ماه ژانویه ۱.۵ تریلیون دلار کاهش ارزش سهام را تجربه کردند. سرمایه گذاران خرد به رسانه‌های اجتماعی چینی روی آورده اند تا ناامیدی خود را ابراز کنند. این رکود به قدری وحشیانه بود که گزارش شد در تاریخ ۶ ژانویه شی جین پینگ رئیس جمهور چین در جریان ماجرا قرار گرفت.

به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، یک روز پس از آن "یی هویمان" رئیس کمیسیون نظارت بر بازار اوراق بهادار چین از مقام خود برکنار شد. سپس با شروع خرید سهام توسط شرکت‌های دولتی قیمت‌ها اندکی بهبود یافت و در روز‌های آینده ممکن است افزایش بیش تری پیدا کند. با این وجود، اگر یک قدم به عقب بازگردید و سپس به کل منظره بازار بورس چین نگاه کنید هیچ اشتباهی در این تصویر بزرگ نمی‌بینید. ارزش بازار سهام چین و هنگ کنگ از زمان اوج خود در سال ۲۰۲۱ حتی با وجود افزایش ۱۴ درصدی سهام آمریکا و ۶۰ درصدی سهام هند کاهشی تقریبا ۷ تریلیون دلاری را تجربه کرده است. این کاهش ارزش سهام  نشان دهنده یک مشکل اساسی است. سرمایه گذاران خارج از کشور و در داخل چین زمانی دولت آن کشور را به عنوان یک مباشر قابل اعتماد اقتصادی قلمداد می‌کردند. اکنون آن اعتماد از بین رفته و پیامد شدیدی برای رشد چین دارد.

کم‌تر از یک دهه پیش حال و هوای بازار‌های چین پر رونق بود. سرمایه گذاران خارجی مشتاق بودند تا از ظرفیت بالقوه چین در حال رشد اقتصادی بهره‌مند شوند. چین با نرخ رشد چشمگیر و ثابت بیش از ۶ درصد در سال همراه بود. سرمایه گذاران خارجی خیلی زود و باعجله وارد سبد سرمایه گذاری بازار بورس چین شدند، زیرا سرمایه گذاران خارج از کشور در سال ۲۰۱۴ از طریق هنگ کنگ به سهام چین دسترسی مستقیم پیدا کردند. چهار سال پس از آن msci یک شرکت مالی شروع به گنجاندن سهام سرزمین اصلی چین در  شاخص‌های جهانی خود کرد. دولت چین امیدوار بود که بازار‌های خود را به منظور جذب سرمایه و تخصص خارجی و ایجاد یک طبقه صاحب سهام رونق بخشد. گروهی از تاجران و سرمایه گذاران ثروتمند در حال ظهور بودند که توسط شخص شی به زندگی در رویای چینی تشویق شده بودند.

درک ضمنی این بود که سیاست چین هر چه که باشد می‌توان به مقام‌های آن کشور برای هدایت اقتصاد چین به سوی رفاه اعتماد کرد. چین با سرعتی رشک برانگیز به رشد خود ادامه می‌داد و شهروندان اش کماکان برای ثروت و ثبات اقتصادی نسبت به آزادی‌های سیاسی الویت قائل بودند و سرمایه گذاران خارجی بازده خوبی داشتند. همه می‌توانستند  ثروتمند شوند.

حال در این میان چه اشتباهی رخ داده است؟ یکی از مشکلاتی که به طور گسترده مورد توجه قرار می‌گیرد سیاستگذاری نادرست شی می‌باشد. کارزار سرکوب نظارتی بر حوزه فناوری که در سال ۲۰۲۰ میلادی از سوی حکومت چین آغاز شده بود باعث از بین رفتن اعتماد سرمایه گذاران شد. سیاست کووید صفر و قرنطینه کامل چین یک شکست دیگر بود. هم چنین، دولت چین در مورد بحران املاک در آن کشور که باعث تضعیف ارزش پس انداز‌ها و ضعیف احساسات عمومی شد و اقتصاد را چین را به سوی رکود کشانده متزلزل شده و قیمت املاک در سال منتهی به ژانویه با سریع‌ترین نرخ کاهش خود را از زمان بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۹ میلادی تجربه کرده است. شی به درستی می‌خواهد از ایجاد حباب قیمتی مجدد جلوگیری کند، اما همزمان می‌خواهد از رشد دستمزد‌ها نیز اجتناب ورزد و قصد دارد رشد را بر بخش‌های با کیفیت بالا متمرکز کند که معتقد است به چین برای رقابت با قدرت فنی، اقتصادی و نظامی آمریکا کمک می‌کند. با این وجود، سود سال گذشته حتی در آن بخش‌ها نیز کاهش یافته و چین فاقد محرک مورد نیاز برای رشد بوده است.

در نتیجه، جای تعجبی ندارد که سرمایه گذاران خارجی دیگر برخلاف سابق رغبتی برای سرمایه گذاری در چین ندارند. آنان نه تنها با سیاستگذاری ضعیف حکومت چین مواجه هستند بلکه با این ریسک مواجه شده اند که روابط بدتر چین با امریکا می‌تواند سرمایه گذاری‌های شان را به خطر بیاندازد. آنان ماه‌های متمادی است که فروشندگان خالص سهام در سرزمین اصلی چین بوده اند. علیرغم آن که زمانی مدیران چینی از گنجاندن سهام چین در شاخص‌های بورس جهانی حمایت می‌کردند اکنون آن سیاست را کنار گذاشته اند. در عوض، سرمایه گذاران به هند با جمعیت زیاد و ژاپن با فناوری پیشرفته اش چشم دوخته اند. هنگ کنگ نیز آسیب دیده است. شرکت‌های سرزمین اصلی سه چهارم از سرمایه بازار سهام آن را تشکیل می‌دهند. در تاریخ ۲۲ ژانویه هند برای مدت کوتاهی از آن پیشی گرفت و به چهارمین بازار بزرگ سهام جهان از نظر ارزش سهم شد.

نگران کننده‌ترین جنبه ماجرا آن است که سرمایه گذاران در سرزمین اصلی نیز اعتماد خود را از دست می‌دهند. پس از سه دهه رشد خارق العاده  ثروتمندان چین در حال تجربه یک واژگونی دردناک در ثروت خود هستند. هم اموال و هم سرمایه گذاری‌های مالی آنان در حال فروپاشی است. نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهند که بسیاری از کارگران یقه سفید در چین در سال گذشته با کاهش دستمزد دریافتی مواجه بودند. شواهد نشان می‌دهند که سرمایه بیش تری از چین خارج می‌شود. کسانی که نمی‌توانند کنترل سرمایه چین را دور بزنند به سمت صندوق‌های بازار پولی امن‌تر حرکت می‌کنند. این وضعیت ضربه‌ای به رشد چین وارد خواهد نمود. تجزیه و تحلیل "اکونومیست" از نظرسنجی‌های خانوار‌ها نشان می‌دهد که گروه کوچک، اما با نفوذی از مردم چین بخش عمده سهام بازار بورس آن کشور را در اختیار دارند. شرایط سخت آنان با کاهش مصرف و سنگین‌تر وزن تصمیمات  دولت برای سرمایه گذاری تاثیرات بدی را متحمل خواهد شد. سرمایه گذارانی که در سرزمین اصلی چین به دام افتاده‌اند ممکن است چاره‌ای جز گذاشتن مقداری از پول نقدی که به سختی به دست آورده‌اند در بازار سهام چین نداشته باشند.

در مقابل، وسوسه کردن خارجی‌ها برای سرمایه گذاری در چین ممکن است سخت‌تر باشد. این امر برای چین هزینه دارد حتی اگر سرمایه گذاران خارجی هنوز سهم کمی از بازار سهام آن کشور را در اختیار داشته باشند. ورود آنان به بازار سهام و سرمایه  یک دهه پیش با هزینه‌های سرمایه‌ای بیش‌تر و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه توسط شرکت‌های چینی همراه بود. برعکس، خروج آنان می‌تواند به حوزه نوآوری چین آسیب برساند. به نظر می‌رسد که شی متوجه شده مشکلی در جریان است. او علاوه بر اخراج یی دستور داد تا دولت فروش کوتاه مدت سهام را محدود کرده و مدیران سهام دولتی نیز دستوراتی درباره خرید سهام را دریافت کرده اند. این تصمیمات ممکن است قیمت سهام را برای مدتی افزایش دهد، اما چنین مداخلاتی تنها به بی اعتمادی بیش‌تر دامن زده و دلیل خروج سرمایه گذاران از بازار سهام چین را نشان می‌دهد.

شی به دور از پذیرش نیاز به ایجاد تغییرات گسترده با تصمیمات خود اوضاع را بدتر می‌کند. در داخل چین او هرگونه انتقاد از تصمیم گیری‌های اقتصادی دولت را سرکوب می‌کند همزمان چین نسبت به تجارت خارجی با دیده شک و تردید می‌نگرد. دستیابی به داده‌های مالی چین برای سرمایه گذاران خارج از کشور دشوارتر می‌شود. در ماه دسامبر قوانین جدیدی در مورد صنعت بازی پیشنهاد شد که پس از واکنش بد بازار‌ها به آرامی حذف شدند. بانک مرکزی چین در ماه ژانویه علیرغم تداوم رکود اقتصادی از کاهش نرخ بهره خودداری نمود. این اقدامات همگی باعث ترساندن سرمایه گذاران می‌شوند.

مانع واقعی تغییر اعتقاد آهنین شی به این باور است که او و حزب کمونیست باید کنترل کامل اوضاع را در دست داشته باشند.

بازیابی اعتماد سرمایه گذاران مستلزم بازنگری در نقش دولت در اقتصاد است، اما بعید به نظر می‌رسد که شی بتواند به این نتیجه برسد که باید از کنتنرل خود بر حوزه اقتصاد بکاهد. زمانی بود که سرمایه گذاران فکر می‌کردند سیاست چین به توانایی انان برای کسب درآمد در آن کشور تجاوز نخواهد کرد. اکنون سرمایه گذاران می‌دانند که از سیاست گریزی نیست و با ترس بیش تری قدم بر می‌دارند.


ارسال نظرات