صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۰۶۹۸۸
گمانه زنی متعارف آن است که مقبره کلئوپاترا در کنار قصر او در منطقه‌ای از اسکندریه باستانی قرار دارد که اکنون در زیر دریای مدیترانه غوطه ور است. اگر این فرضیه درست باشد احتمالا مقبره او برای همیشه گمشده است. با این وجود، تعداد اندکی از محققان به تاپوسیریس مگنا محل معبدی اختصاص یافته به اوزیریس فرمانروای مصری قلمرو مردگان در مصر باستان در نزدیکی حومه غربی اسکندریه توجه کرده اند. از آنجایی که کلئوپاترا می‌خواست خود و مارک آنتونی معشوق رومی اش را با اوزیریس و آیسیس خواهر و همسر اوزیریس پیوند دهد برخی معتقدند که منطقی است که آن دو ممکن است در آنجا دفن شده باشند.
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۱ - ۱۹ بهمن ۱۴۰۲

فرارو- به دلیل ماهیت خود راز‌های تاریخی را به سختی می‌توان شکست داد. در هر حال، مردم برای دهه‌ها اگر نگوییم قرن‌ها تلاش کرده اند آن راز‌ها را حل کنند و چیزی جز نظریه‌های معقول (و بسیاری از نظریه‌های غیر منطقی) برای نشان دادن علت آن ندارند. شاهدان عینی معمولا مدت هاست که از زمان فوت شان می‌گذرد و شواهد کلیدی در مه زمان گم شده اند. گاهی اوقات کل فرهنگ‌ها ناپدید شده اند و هیچ سوابق مکتوبی برای توضیح برجسته‌ترین دستاورد‌های آن‌ها باقی نمی‌ماند.

به گزارش فرارو به نقل از mental floss، برخی اوقات شاید صرفا یک نفر بوده که قادر بوده این راز را در میان بگذارد و آن فرد نیز پاسخ را با خود به گور برده است. از معما‌های زمین شناسی در اعماق زمان تا علت کشف نشده بیماری‌های مرموز در ادامه به ۶ مورد از بزرگترین راز‌های تاریخ که اکثر آن‌ها تا به امروز حل نشده باقی مانده اند اشاره خواهیم کرد.

۱-مقبره کلئوپاترا در کجا واقع شده است؟

یافتن محل دفن کلئوپاترای هفتم که معمولا آخرین ملکه از دودمان سلطنتی بطلیموسی قلمداد می‌شود که پس از مرگ اسکندر مقدونی بر مصر حکومت می‌کرد و در نتیجه آخرین فرعون مصر قلمداد می‌شد بدون شک یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های باستان شناسی در تاریخ معاصر خواهد بود. مشکل آنجاست که هیچ کس نمی‌داند باید در کجا به دنبال مقبره کلئوپاترا باشد.

گمانه زنی متعارف آن است که مقبره کلئوپاترا در کنار قصر او در منطقه‌ای از اسکندریه باستانی قرار دارد که اکنون در زیر دریای مدیترانه غوطه ور است. اگر این فرضیه درست باشد احتمالا مقبره او برای همیشه گمشده است. با این وجود، تعداد اندکی از محققان به تاپوسیریس مگنا محل معبدی اختصاص یافته به اوزیریس فرمانروای مصری قلمرو مردگان در مصر باستان در نزدیکی حومه غربی اسکندریه توجه کرده اند. از آنجایی که کلئوپاترا می‌خواست خود و مارک آنتونی معشوق رومی اش را با اوزیریس و آیسیس خواهر و همسر اوزیریس پیوند دهد برخی معتقدند که منطقی است که آن دو ممکن است در آنجا دفن شده باشند. حفاری در تاپوسیریس مگنا در سال ۲۰۲۳ میلادی در جریان بوده و تاکنون ۱۶ اتاق دفن مومیایی‌های با زبان طلایی، نقاب‌های تشییع جنازه، سکه‌های حکاکی شده با تصویر چهره ملکه افسانه‌ای (کلئوپاترا) و تونلی به طول بیش از ۱۲۱۹ متر کشف شده اند، اما هیچ نشانه‌ای از کلئوپاترا یافت نشده است.

۲- در ماری سلست چه اتفاقی رخ داد؟

ماری سلست یک کشتی تجاری بود که در سال ۱۸۶۱ در نوا اسکوشیا کانادا ساخته شد. در تاریخ ۳ نوامبر ۱۸۷۲ کشتی ماری سلست بندر نیو ورک را با بار ۱۷۰۱ بشکه الکل صنعتی، هشت خدمه و دو مسافر (همسر و دختر ناخدا) ترک کرد. یک ماه پس از ترک آن بندر در تاریخ ۵ دسامبر ۱۸۷۲ در حالی که کشتی در شرایط کاملا عادی قرار داشت با بادبان‌های نیمه برافراشته بدون سرنشین در میان اقیانوس اطلس پیدا شد. کاپیتان کشتی دی گراسیا بنام دیوید رید مورهاوس که ماری سلست را پیدا کرده بود با وجود به جای ماندن تمام اشیاء با ارزش درون کشتی هیچ اثری از سرنشینان آن و توضیحی در دفتر گزارش روزانه کشتی درباره علت ترک آن پیدا نکرد. در آخرین جمله نوشته شده در دفتر گزارش کشتی موقعیت آن را در تاریخ ۲۴ نوامبر در ۱۸۵ کیلومتری جزایر آسورش نشان می‌داد در حالی که تابلوی مسیر کشتی موقعیت آن را در ۲۵ نوامبر در جزیره سانتا ماریا واقع در جنوب شرقی جزایر آسورش یکی از نه جزیره آسورش نشان می‌داد. به دلیل فقدان تنها قایق نجات کشتی و چندین وسیله معمولی دریانوردی علت رها شدن کشتی و ناپدید شدن ده سرنشین آن یکی از اسرار تاریخ دریانوردی است که همچنان پاسخی برای آن پیدا نشده است.

در سال ۲۰۰۶ میلادی یک استاد شیمی در دانشگاه کالج لندن راه حلی را برای این معما ارائه کرد: یک "انفجار از نوع موج فشار" ناشی از محموله کشتی  (حدود ۱۷۰۰ بشکه الکل صنعتی) و برخی جرقه‌های ناشناخته آسیب کمی به بار آورده بود، اما خدمه را ترسانده بود تا کشتی را رها کنند. محققان دیگر، اما این نظریه را رد کرده اند. در حالی که رمز و راز پیرامون ماری سلست حل نشده باقی مانده است هم چنان به عنوان موضوع الهام بخش داستان نویسان عمل می‌کند. داستان‌ها و رمان‌های زیادی از نویسندگان مختلف دنیا هم، چون رمانی از "آرتور کانن دویل" برگرفته از داستان کشتی ماری سلست نوشته شده اند و داستان‌ها و افسانه‌های زیادی در میان مردم درباره این کشتی رواج پیدا کرده اند.

۳- چه چیزی باعث عدم انطباق بزرگ شد؟

"جان وسلی پاول" زمین شناس و کاوشگر آمریکایی در سال ۱۸۶۹ میلادی در حال کار در گرند کنیون بود که متوجه موضوع عجیبی شد: چیزی که باید هزاران پا سنگ می‌بود فقط صد‌ها پا سنگ بود  و با بهبود ابزار‌ها و تکنیک‌ها مشخص شد که در بخش‌هایی از گرند کنیون سنگی به ارزش بیش از یک میلیارد سال گمشده بود. از آنجایی که زمان گم شدن  بلافاصله قبل از انفجار کامبرین ابوده دوره‌ای که به نظر می‌رسد تکامل به سرعت بالا رفته و حیات روی زمین به طور ناگهانی و به سرعت متنوع شده بود دانشمندان به شدت مایل هستند در مورد آن بیش‌تر بدانند.

طبقات صخره‌ای مملو از شکاف یا ناهمنوایی هستند، اما یک میلیارد سال حتی از نظر زمان زمین شناسی نیز زمان بسیار بزرگی محسوب می‌شود. همان طور که "کالین مک دانل" زمین شناس زمانی گفته بود:"این تفاوت بین کتابی است که چند صفحه از دست داده است و کتابی که کل فصول آن پاره شده است". از زمانی که پاول متوجه آن ناهنجاری در گرند کنیون شد در سایر نقاط جهان نیز این مورد مشاهده شد. این شکاف در برخی مکان‌ها دو برابر بیش‌تر است و بیش از ۴۰ درصد از تاریخ سیاره را نشان می‌دهد که وجود ندارد. پس کجا رفته است؟ در سالیان اخیر دو نظریه اصلی درباره ان مطرح شده است. در نظریه اول استدلال شده که صخره مفقود شده توسط یخچال‌های طبیعی چند صد میلیون سال پیش در دوره‌ای که به عنوان دوره زمین گلوله برفی شناخته می‌شود پاک شده است.

نظریه دیگر قدری بغرنج‌تر است و بیان می‌کند مقصر ممکن است رودینیا باشد ابرقاره‌ای که پیش از پانگه آ به وجود آمده و به طور بالقوه بخش‌های عظیمی از آن چه که به رکورد زمین شناسی ما تبدیل می‌شود را با شکستن قطعاتی از توده زمین عظیم، لغزش در اطراف سیاره و شکسته شدن دوباره با هم از بین برد. هم چنین ممکن است عدم انطباق بزرگ یک شکاف نباشد بلکه بسیاری از شکاف‌های کوچک‌تر ناشی از مجموعه‌ای از رویداد‌های زمین شناسی متمایز باشد.

علت هرچه که باشد عدم انطباق بزرگ موردی از یک راز است که ممکن است کلید رمز دیگری را نگه دارد. برخی از محققان بر این باورند که وقتی سنگ گمشده در اقیانوس‌های زمین ته نشین شد شیمی آب را تغییر داد و باعث ایجاد مواد معدنی و مواد مغذی در آب شد. این موضوع می‌توانست برای شکل‌های اولیه حیات منابعی را فراهم کند که برای تکامل چیز‌های مفیدی مانند صدف‌ها و اسکلت‌ها به آن منابع نیاز داشتند و زمینه را برای انفجار کامبرین فراهم ساخت.

۴-چه خبر از پای سالیش؟

از ۲۰ آگوست ۲۰۰۷ میلادی حداقل ۲۰ پای جدا شده انسان در سواحل دریای سالیش در بریتیش کلمبیا در کانادا و واشنگتن در ایالات متحده پیدا شده است. نخستین پای کشف شده در جزیره جدیدیه در بریتیش کلمبیا بود. پا‌ها در سواحل جزایر بریتیش کلمبیا و شهر‌های تاکوما و سیاتل ایالات متحده کشف شده اند. در ابتدا مقام‌های محلی احتمال آن که این رخداد یک بازی ناخوشایند بوده باشد را رد کردند و اظهار داشتند که چندین پا متعلق به افرادی است که به طور تصادفی فوت کرده یا خودکشی کرده اند. تقریبا ۸.۷ میلیون نفر در امتداد آن سواحل زندگی می‌کنند و همبستگی بدی بین تراکم جمعیت در کنار دریا و تعداد اجسادی که در آب قرار می‌گیرند وجود دارد، اما اگر این یک پدیده طبیعی است چرا فقط پا کشف شده است؟ چرا این رخداد در سالیان آخیر آغاز شده و چرا پا‌ها صرفا در سواحل اطراف دریای سالیش کشف شده اند؟

علم در اینجا نیز می‌تواند به ما کمک کند. اجساد در دریای سالیش تمایل به غرق شدن دارند جایی که بافت نرم آن‌ها توسط حیواناتی مانند خرچنگ که در بخش پایین زندگی می‌کنند مصرف می‌شود. از آنجایی که بافت نرم بیش‌تر چیزی است که روی پا‌های ما روی آن قرار می‌گیرد به راحتی می‌توانند جدا شوند. با این وجود، فرضیات مطرح شده در این باره هنوز اثبات نشده اند.

۵-سر‌های اولمک چگونه و چرا ساخته شدند؟

مدت‌ها پیش از آن که مایا‌ها و آزتک‌ها تمدن‌های پیچیده‌ای را در آمریکای مرکزی و مکزیک کنونی بسازند آن منطقه خانه اولمک‌ها بود جامعه‌ای که حدود ۳۲۰۰ تا ۲۴۰۰ سال پیش شکوفا شد. اولمک‌ها به عنوان اولین تمدن بزرگ امریکای مرکزی گاهی اوقات به عنوان یک فرهنگ مادر قلمداد می‌شوند که بر بسیاری از مردمانی که پس از آنان آمده بودند تاثیر گذاشتند. آنان شبکه تجاری گسترده‌ای را پرورش دادند و مهارت‌های مهندسی چشمگیری داشتند، اما ما آنان را به خاطر هنر تماشایی‌ای که از خود برجای گذاشتند از جمله تقریبا ۱۷ سر سنگی عظیم که تا به امروز کشف شده اند بهتر می‌شناسیم.

رمز و راز آن مجسمه‌های سر دوگانه هستند. اولا در مورد اندازه آن‌ها برخی از آن مجسمه‌ها تقریبا ۳ متر ارتفاع و به طور متوسط حدود ۸ تن وزن دارند که ما را به این فکر می‌اندازد که ساخت آن چه چالش لجسیتیکی عظیمی را به همراه داشته است. هر سر از یک تخته سنگ بازالتی آتشفشانی حک شده تشکیل شده و هر یک از آن تخته سنگ‌ها باید بیش از ۸۰ کیلومتر از جایی که منبع آن بوده جابجا شده باشد. اولمک‌ها چگونه چنین کاری را انجام دادند و دوم آن که چرا تا این اندازه خود را به دردسر انداختند؟

اکثر باستان شناسان فکر می‌کنند که سر‌ها نمایشی از چهره از حاکمان قدرتمند اولمک هستند. در مورد نحوه جابجایی آن سر‌ها در چنین مسافت طولانی‌ای چندین نظریه ارائه شده است از غلتک‌های چوبی گرفته تا قایق‌های عظیم تا راهرو‌های موقتی که به طور خاص برای حمل و نقل آن‌ها ساخته شده اند.

۶-بیماری تعریق انگلیسی چه بود؟

در فاصله سال‌های ۱۴۸۵ و ۱۵۵۱ میلادی انگلستان پنج بار شیوع بیماری‌ای را تجربه کرد که به قدری شدید بود که می‌توانست یک فرد سالم را ظرف مدت چند روز از پا در آورد. به نظر می‌رسد که آن بیماری بیش‌تر مردان بالغ ثروتمند را هدف قرار می‌داد و کودکان و افراد مسن عموما از ابتلای به آن در امان بودند. این در حالیست که اشراف، اعضای طبقات حرفه‌ای و روحانیون به طور خاص در برابر آن بیماری آسیب پذیر به نظر می‌رسیدند. اپیدمی‌ها کوتاه مدت، اما وحشیانه بودند و در همه موارد به جز تعداد انگشت شماری بیماری فراتر از انگلستان گسترش پیدا نکرد.

علائم به سرعت ظاهر شدند. طبق یک روایت "عرق کردن شدید، بدبویی ناگهانی همراه با قرمزی صورت و تمام بدن" در کنار تب، سردرد و هذیان گویی از جمله علائم آن بیماری بودند. حدود نیمی از مبتلایان ظرف مدت ۱۸ ساعت جان خود را از دست می‌دادند. هر فردی که روز اول را پشت سر می‌گذاشت احتمالا بهبود می‌یافت، اما همواره احتمال عفونت مجدد وجود داشت. این بیماری هر چه بود به همان شکلی که ظاهر شد به طرز مرموزی نیز ناپدید شد.

آخرین شیوع آن در سال ۱۵۵۱ بود و جدای از برخی موارد جزئی بالقوه در دهه‌های بعد از آن زمان به این سو موردی از ابتلای به آن بیماری مشاهده نشده است. اگرچه یک بیماری مشابه به نام "تعریق پیکاردی" یک قرن و نیم بعد در فرانسه ظاهر شد پیش از ناپدید شدن در سال ۱۸۶۱ میلادی باعث نزدیک به ۲۰۰ مورد شیوع کوچک شد. نظریه‌های بسیاری در طول قرن‌ها متمادی در مورد آن بیماری مطرح شده است.

گفته می‌شود که بیماری تعریق انگلیسی ممکن است نوعی تیفوس یا آنفولانزا یا حتی سیاه زخم بوده باشد. پاسخ محتمل‌تر در سال ۱۹۹۳ میلادی زمانی که شیوع مشابهی در جنوب غربی آمریکا رخ داد ظاهر شد که بر اثر یک هانتا ویروس رخ داد و محققان را به این گمانه زنی واداشت که علت بیماری تعریق انگلیسی و پیکاردی نیز همین موضوع بوده است. از آنجایی که هانتا ویروس‌ها می‌توانند توسط جوندگان منتشر شوند این موضوع می‌تواند توضیح دهد که چرا خانواده‌های بزرگ و موسسات دانشگاهی به شدت تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته بودند. آشپزخانه‌ها و انبار‌های مجهز می‌توانستند محلی برای جذب موش‌ها بوده باشند و ویروس از طریق فضولات آنان منتشر شده بود. با این وجود، هنوز پاسخی قطعی برای علت آن بیماری پیدا نشده است.

ارسال نظرات