صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بهترین پدران در فیلم‌های سینما با تمایلی که به رشد خانواده دارند و این که آماده هستند تا به هر قیمتی از خانواده خود محافظت کنند؛ به راحتی قابل تشخیص هستند. وقتی حرف از پدر بودن می‌شود؛ جامعه دیدگاه‌های متناقضی دارد و این در فیلم‌ها نیز قابل مشاهده‌است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۸ - ۱۱ بهمن ۱۴۰۲

پدر‌ها اغلب در فیلم‌ها نادیده گرفته می‌شوند. برخی از پدر‌ها توان کافی برای ایفای نقش‌هایشان در خانواده ندارند. به طور معمول، اکثر پدر‌ها به عنوان شخصیت‌های نسبتا کم اهمیت به حاشیه رانده شده و از مرکز توجه فیلم خارج می‌شوند. اما برخی کاراکتر‌های پدر، با حمایت‌ها و تاثیرات خود بر روند داستان، در ذهن علاقمندان به فیلم و سریال ماندگار شده‌اند. در این مقاله قصد داریم درمورد ماندگارترین پدر‌های تاریخ سینما صحبت کنیم.

به گزارش مایکت، کم‌تر پیش می‌آید که شخصیت پدر در فیلمی‌مرکز توجه واقع شود. با این حال، شخصیت‌های پدری در بعضی فیلم‌ها وجود دارند که برای محافظت از خانواده و فرزندان خود، تمام تلاش خود را کرده‌اند و کاملاً شایسته قدردانی بیشتر هستند. فرقی نمی‌کند که چندمین بار است نقش پدر را بازی می‌کنند یا در دنیای واقعی پدر هستند یا نه؛ برخی از پدران فیلم‌های سینمایی واقعا شایسته دریافت جایزه «بهترین پدر سال» هستند. در ادامه قصد داریم به لیستی از ماندگارترین پدران فیلم‌های سینمایی اشاره کنیم.

۱۰. اد بلوم سعی می‌کند دوباره با پسر بالغ خود ارتباط برقرار کند

در فیلم «ماهی بزرگ» (big fish) تیم برتون، ویل بلوم تمام تلاش خود را می‌کند تا پدر اسیر توهم او، ادوارد، از گفتن داستان‌های تخیلی اغراق آمیز درباره زندگی خود دست بردارد. ویل برای چند سال از پدرش جدا می‌شود تا اینکه پدرش به بیماری لاعلاج مبتلا می‌شود.

ویل، در تلاش برای آشتی با اد و درک این مرد، وقایع باورنکردنی زندگی اد را دوباره مرور می‌کند. با این که ویل بیشتر به جدا کردن واقعیت از داستان علاقه‌مند است؛ اما به سرعت یاد می‌گیرد که هر دو به یک اندازه برای پدر در حال مرگش مهم هستند. ویل می‌پذیرد که چه درست باشد چه نباشد، این‌ها حقایق میراث خارق العاده پدرش است.

۹. مارلین برای یافتن پسرش تا آن سوی اقیانوس شنا کرد

«در جستجوی نمو» (finding nemo) از پیکسار یکی از دلخراش‌ترین افتتاحیه‌های یک فیلم انیمیشن را دارد. مارلین به طور غم انگیزی تمام خانواده خود را به جز یک پسر به نام نمو از دست می‌دهد. پس از این اتفاق دردناک، این پدر سخت گیر پسرش را به گونه‌ای بزرگ می‌کند که در سایه حمایت او قرار گیرد.

با انجام این کار، نمو طبیعتی سرکش پیدا می‌کند که باعث می‌شود او توسط یک انسان اسیر شود. با وجود ترس درونی مارلین از دنیای خارج از صخره مرجانی، او ترس خود را کنار می‌گذارد تا پسرش را پیدا کند. مارلین پس از کیلومتر‌ها شنا کردن و قرار گرفتن در چندین موقعیت خطرناک، هرگز تسلیم نمی‌شود.

۸. سم، بیل و هری با هم نقش پدر را ایفا می‌کنند

در موزیکال عاشقانه «ماما میا!» (Mamma Mia) یک دختر کنجکاو به نام سوفی در جستجوی پدر واقعی خود است. در نقشه‌ای که برای دعوت از پدران احتمالی به عروسی خود می‌کشد؛ مادر مردد او تمایلی به گفتن این‌که کدام یک از این سه مرد ممکن است پدر سوفی باشد؛ ندارد.

هیچ کس نمی‌داند که پدر بیولوژیکی سوفی کیست. سم، بیل و هری وارد عمل می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که بی‌توجه به این که کدام یک پدر واقعی هستند؛ در مراسم سوفی و ​​دونا حضور داشته باشند. داستان دلگرم کننده زمانی ادامه می‌یابد که سه پدر در قسمت دوم برای حمایت از سوفی در زمانی که او هتل مادر مرحومش را بازگشایی می‌کند، باز می‌گردند.

۷. بن فرزندانش را به صورت غیرمعمول بزرگ می‌کند

در فیلم «کاپیتان خارق‌العاده» (Captain Fantastic)، ویگو مورتنسن پدری را به تصویر می‌کشد که شش فرزندش را کاملا منزوی بزرگ می‌کند. وقتی همسرش برای مراقبت‌های پزشکی به جامعه برمی‌گردد و از دنیا می‌رود، او مجبور می‌شود فرزندانشان را برای شرکت در مراسم تشییع جنازه او به جامعه بیاورد.

با انجام این کار، تضاد فاحش بین فرزندان او و خانواده بزرگ آن‌ها آشکار می‌شود. بچه‌ها با این که تفاوت‌های بین خود و فرزندان فامیل را درک می‌کنند؛ اما بیش‌تر قدردان پدرشان هستند. بن علیرغم اینکه فرزندانشان را “خارج از هنجار” بزرگ کرده است، نشان می‌دهد که فرزندانش تحصیلکرده، قوی و خودکفا هستند.

۶. سوک وو برای دخترش فداکاری می‌کند

در حالی که بیشتر والدین برای فرزندان خود فداکاری می‌کنند، در «قطار بوسان» (Train To Busan)، پدری جان خود را می‌دهد تا امنیت دخترش و یک غریبه باردار را تضمین کند. پدر مجرد، سئوک وو، سعی می‌کند دخترش سوآن را برای تولدش با قطار به بوسان ببرد که یک حمله زامبی هر دو را در معرض خطر قرار می‌دهد.

در حالی که آن‌ها برای زنده ماندن تلاش می‌کنند تا قطار به راه خود ادامه دهد؛ گروهی از بازماندگان از جمله یک زن باردار را پیدا می‌کنند. سئوک وو، علیرغم تمام تلاش‌هایش برای حفظ امنیت همه، گاز گرفته می‌شود. او به سرعت سوآن و مادر باردار را سوار قطار جدیدی می‌کند که در مسیر ایمنی حرکت می‌کند؛ با دخترش خداحافظی می‌کند و پایین می‌پرد.

۵. یاندو اودونتا جای خالی پدر پیتر کوییل را پر کرد

در حالی که به نظر می‌رسد یوندو در بیشتر قسمت‌های فیلم «نگهبانان کهکشان» (Guardians of the Galaxy) دشمن «استار-لرد» است، کم کم به پدری برای پیتر کویل تبدیل می‌شود. کویل بیشتر سری دوم فیلم را صرف آشنایی با پدر آسمانی واقعی خود می‌کند. پدری که معلوم می‌شود خودخواه است و یک انگیزه شیطانی را پنهان می‌کند.

وقتی یوندو در نهایت جان خود را برای نجات پیتر می‌دهد، کویل متوجه می‌شود که یوندو نزدیک‌ترین مرد به شخصیت پدری بوده است که همیشه می‌خواست. با این که یوندو محبت خود را مستقیم ابراز نمی‌کرد؛ این او بود که کویل را قوی و مستقل تربیت کرد.

۴. گومز آدامز عاشق خانواده اش است

در دهه نود، فرانچایز فیلم «خانواده آدامز» (the Addams family) جایگاه قبلی خود را دوباره پیدا کرد. خانواده آدامز که خود را غیرعادی و ظاهراً ترسناک نشان می‌دادند؛ عشق را در زندگی کم داشتند. گومز، پدر، هرگز لحظه‌ای را برای تحسین و عشق به همسرش مورتیشا که با نهایت احترام با او برخورد می‌کرد؛ از دست نداد. گومز همیشه در کنار برادر، مادر و فرزندانش بود تا امنیت و رفاه آن‌ها را تضمین کند. او ثابت کرد که فرزندانش اهمیت برابری و خوشبختی را از طریق فداکاری و توجه او درک می‌کنند.

۳. لی ابوت بقای خانواده اش را در تضمین کرد

جان کرازینسکی و امیلی بلانت به عنوان یک زوج در فیلم پسا آخرالزمانی «مکانی آرام» (a quiet place)، با هم بازی کردند. کرازینسکی نقش پدری به نام لی ابوت را بازی می‌کند که به همسر و فرزندانشان کمک می‌کند تا با دنیایی که پر از بیگانگان حساس به شنوایی است سازگار شوند.

در حالی که خانواده تمام تلاش خود را برای داشتن یک زندگی عادی تا حد امکان انجام می‌دهند، لی وقت خود را صرف اقدامات احتیاطی برای زنده نگه داشتن آن‌ها می‌کند. در پایان، زمانی که بیگانگان از حضور خانواده مطلع می‌شوند، لی با فریاد زدن حواس یکی از موجودات را از فرزندانش پرت می‌کند تا آن‌ها بتوانند با خیال راحت فرار کنند.

۲. کریس گاردنر با وجود شرایط یک الگو است

فیلم درام «در جستجوی خوشبختی» (The Pursuit of Happyness) پدر و پسری را نشان می‌دهد که در شرایط سختی قرار دارند. کریس گاردنر همه دارایی خود را روی یک دستگاه پزشکی سرمایه گذاری می‌کند و این باعث می‌شود که او و پسرش از نظر مالی دچار مشکل شوند و در روز‌های سختی قرار بگیرند. با وجود این‌که آن‌ها از سر اجبار حتی بی‌خانمان می‌شوند؛ کریس روز‌های خود را به صورت رایگان در دفتر یک دلال سهام کار می‌کند؛ تا پسرش بتواند به مهدکودک برود.

شب‌ها کریس و پسرش اگر به موقع برسند در پناهگاه‌های بی‌خانمان‌ها می‌خوابند و در بدترین حالت، مجبور به خوابیدن در سرویس بهداشتی مترو می‌شوند. با وجود شرایط سخت آن‌ها، ارتباط او با پسرش هرگز متزلزل نشد. در واقع این ارتباط حتی قوی‌تر هم شد. در نهایت، کریس یک شغل رسمی‌در دفتر پیدا می‌کند و آینده‌ای پایدار را برای خود و پسرش تضمین می‌کند.

۱. ویلیام پریش ارزش دخترانش و زندگی را درک می‌کند

زمانی که در «ملاقات با جو بلک» (Meet Joe Black) به یک تاجر ثروتمند به نام بیل پریش (با بازی آنتونی‌هاپکینز) زمان بیشتری پیش از مرگ برای خداحافظی با عزیزانش در زمین داده می‌شود؛ فرشته مرگ، خود را شبیه یک انسان می‌کند تا با بیل درباره سرنوشت آینده اش صحبت کند. او به جای اینکه فوراً جان بیل را بگیرد؛ در ازای این که بیل از او میزبانی کند و او را در مورد مزایای زندگی انسانی راهنمایی کند؛ به او فرصت بیش‌تری برای زندگی می‌دهد.

ویلیام پریش حالا با درک اینکه چقدر زمان کمی در زندگی برایش باقی مانده است، تازه ارزش زندگی و ارزشی که دخترانش برایش دارند را درک می‌کند. پریش دیگر زندگی را از دیدگاهی متفاوت می‌بیند و ارتباط خود را با فرزندانش درست می‌کند. در پایان، بیل آن‌ها را با آگاهی از این‌که چقدر آن‌ها را دوست دارد ترک می‌کند.

سخن پایانی

امروز در مورد بهترین و ماندگارترین پدران در فیلم‌های سینمایی محبوب صحبت کردیم. البته شخصیت‌هایی که در لیست بالا به آن‌ها اشاره کردیم؛ تنها پدران به‌یادماندنی در تاریخ فیلم‌های سینمایی نیستند و گزینه‌های دیگری که می‌توان به این لیست اضافه کرد؛ بسیارند. نظر شما در مورد پدرانی که در مورد آن‌ها صحبت کردیم، چیست؟ شما چه گزینه دیگری را برای افزودن به این لیست پیشنهاد می‌کنید؟

ارسال نظرات