صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

فرزندان اول میل به مسئولیت‌پذیری زیاد، فرزندان میانی میل به کسب توجه و فرزندان آخر تمایلات ماجراجویانه و عصیانگری دارند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۴ - ۰۴ بهمن ۱۴۰۲

احتمالا شنیده‌اید که می‌گویند «فرزند بزرگ رفتار ریاست‌طلبانه دارد یا فرزند وسط صلح‌طلب و فرزند آخر عصیانگر است.» روانشناسان معتقدند که ترتیب به دنیا آمدن افراد در خانواده در شکل‌گیری شخصیتشان در آینده تاثیرگذار است.

به گزارش ایسنا، این نظریه را «آلفرد آدلر»، روانپزشک اتریشی برای اولین بار مطرح کرد.

طبق تعاریف او، فرزندان اول میل به مسئولیت‌پذیری زیاد، فرزندان میانی میل به کسب توجه و فرزندان آخر تمایلات ماجراجویانه و عصیانگری دارند.

فرزندان اول

طبق نظریه آدلر، والدین توجه و زمان بیشتری را به فرزند اول اختصاص می‌دهند. در واقع والدین جدید هنوز در مورد تربیت فرزند زبده و باتجربه نشده‌اند و آزمون و خطا‌ها را پشت سر می‌گذارند. از این رو قانون‌مدار، سخت‌گیرتر، محتاط‌تر و حتی گاهی اوقات عصبی‌اند.

بر این مبنا، فرزندان اول را معمولا جزو تیپ شخصیتی‌ای (A) و رهبرانی با قابلیت مسئولیت‌پذیری بالا دسته‌بندی می‌کنند که البته گاهی اوقات هم دچار «سندرم فرزند بزرگ‌تر» می‌شوند.

دکتر «آویگیل»، روان‌درمانگر از «سانفرانسیسکو»، می‌گوید: خواهر‌ها و برادر‌های بزرگ‌تر، صرف نظر از جنسیت، اغلب احساس محرومیت یا حسادت می‌کنند، زیرا شاهد این بوده‌اند که فرزند دیگر توجه والدین را به خودش معطوف کرده است.

این افراد تمایل بسیاری برای کسب موفقیت دارند.

فرزندان اول را می‌توان در گروه رهبران، افرادی با موفقیت‌های بسیار بالا (گاهی بیش از حد)، افراد سازمان‌یافته، بالغ و مسئول قرار داد.

فرزندان اول معمولا با تولد خواهر‌ها و برادر‌ها نقش حمایتی و مراقبتی را برای آن‌ها ایفا می‌کنند و از این رو مسئولیت‌پذیری بسیار بالایی دارند.

البته نباید از یاد ببریم که این فرزندان چالش‌هایی مانند سنگینی انتظارات والدین و بار مسئولیت مراقبت در خانواده را بر دوش می‌کشند.

فرزندان میانی

به باور آدلر فرزندان میانی اغلب نقش صلح‌جو و آرام‌کننده در خانواده را ایفا می‌کنند. چراکه در اغلب دعوا‌ها و جر و بحث‌های میان خواهر و برادر‌های کوچک و بزرگ، میانجی‌گری می‌کنند.

این فرزندان میانی با صفات مستقل، صلح‌طلب، مهرطلب، برونگرا، سازگار، توجه‌طلب، حسود، رقابتی با حس ناامنی معرفی می‌شوند.

با وجود داشتن تمایلات سازگارانه این فرزندان گاهی می‌کوشند تا با سرکشی راه خود را از دیگر خواهر‌ها و برادر‌ها جدا کنند. از آنجایی که فرزندان میانی گاهی نادیده گرفته می‌شوند، ممکن است در بزرگسالی برای جلب توجه به راه‌های ناخوشایندی متوسل شوند.

فرزند آخر

این فرزندان که اغلب به «نوزادان خانواده» معروف‌اند، در مقایسه با سایر فرزندان نازپرورده و لوس‌اند. از آنجایی که سر پدر و مادر شلوغ‌تر است و با تجربه‌ترند، رویکرد ساده‌ای نسبت به تربیت این فرزند اتخاذ می‌کنند.

صفاتی که به فرزند آخر نسبت می‌دهند، عبارتند از: برونگرا، سرگرم‌کننده، جذاب، آزاد، نابالغ، دارای قدرت بهره‌گیری عاطفی و کنترل افراد، خودمحور، وابسته و ریسک‌پذیر.

طبق نظریه آدلر با وجود تمایل این فرزندان به آزادی و ماجراجویی آن‌ها با چالش «سندرم کوچک‌ترین فرزند» روبرو می‌شوند که در واقع نشان می‌دهد تحت الشعاع فرزندان بزرگ‌تر خانواده هستند.

از آنجایی که والدین گاهی نسبت به فرزندان آخر سخت‌گیری و نظم کمتری دارند، این کودکان ممکن است مهارت‌های نظم و خودانضباطی کمتری داشته باشند.

تک فرزند

از آنجایی که این فرزندان مجبور نیستند پدر و مادرشان را با خواهر‌ها و برادر‌ها تقسیم کنند، بنابراین توجه کافی والدین را دریافت می‌کنند و از این رو، به فرزندان اول شباهت بسیاری دارند.

این فرزندان اغلب بالغ، کوشا، متفکر، کمال‌گرا، با دست‌آورد‌های بالا، تخیلاتی، متکی به خود و حساس هستند.

این کودکان از آنجایی که با پدر و مادر ارتباط دارند، اغلب بالغ‌تر از سنشان به نظر می‌رسند. این افراد از سپری کردن زمان در خلوت و تنهایی لذت می‌برند و می‌توانند ایده‌های خلاقانه خودشان را دنبال کنند.

ترتیب تولد افراد می‌تواند بر توانایی ارتباط گرفتنشان با دیگران تاثیر بگذارد.

بر این مبنا، فرزندان اول با توجه به قابلیت مسئولیت‌پذیری‌شان اغلب در مقام رهبر و رئیس یا کنترل‌کننده امور دیده می‌شوند و فرزندان آخر با توجه به قابلیت اجتماعی بودنشان معمولا در تعامل اجتماعی و کار‌های گروهی موفق‌ترند.

فرزندان میانی هم معمولا افرادی راه‌حل محور به شمار می‌روند که به دنبال حل مسائل هستند.

فرزندان اول معمولا انتظارات بسیار زیادی از خود و دیگران دارند، در حالی که فرزندان آخر بار مسئولیت‌ها را بر شانه همسر یا شریک زندگی‌شان می‌گذارند تا آزادی بیشتری داشته باشند.

البته باید بدانیم که روابط خانوادگی پیچیده است، به این معنی که روابط شما با والدین و خواهر و برادرتان تحت تاثیر عواملی مانند ژنتیک، محیط، خلق و خوی کودک و وضعیت اجتماعی-اقتصادی است.

بنابر گزارش ایندیپندنت، جنبه‌های شخصیتی افراد نیز به مسائل بسیاری بستگی دارد، اما توجه به ترتیب تولد فرزندان و تاثیر اولیه آن بر شکل‌گیری شخصیت افراد در واقع یکی از سنگ‌بنا‌های مهم در شناخت و روانکاوی افراد با پیشینه‌های مختلف خانوادگی است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: