صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۰۰۰۴۲
وضعیت وخیم پزشکی را می‌توان از تعداد افراد داوطلب برای دستیاری تخصصی (رزیدنت‌ها) دید. چند سال پیش بود که رقابت کامل در امتحانات این مرحله وجود داشت. حتی برخی پارتی‌بازی و تقلب می‌کردند -که باعث تاسف بود-، ولی اکنون علاقه‌ای برای شرکت در آزمون مربوط وجود ندارد و گفته می‌شود ۸۰۰ صندلی آن حتی در رشته‌هایی که مطابق رده‌بندی لوکس محسوب می‌شود نیز خالی مانده است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۴ - ۲۵ دی ۱۴۰۲

عباس عبدی در اعتماد نوشت: از وظایف اولیه حکومت‌ها تامین امنیت و عدالت است. منظور از عدالت نیز رفع، حل و فصل اختلافات و برقراری حاکمیت قانون است. در مراحل بعدی و در دولت‌های جدید دو خدمت آموزش و بهداشت و درمان نیز اضافه شده است. به عبارت دیگر، تمهید مقدمات برای رسیدن به برابری فرصت در دسترسی به آموزش و خدمات بهداشتی و درمانی است.

گرچه تفاوتی جدی میان آن دو خدمت اولیه با سایر خدمات وجود دارد ولی در هر حال بدون تامین خدمات اخیر یا حداقل بدون تامین زیرساخت‌های شکل‌گیری آنها، جامعه جدید دچار مشکلات جدی می‌شود و اصولا قادر به پیشرفت و حتی بقای خود نخواهد بود. تاکنون چند بار درباره وضعیت آموزش کشور یعنی یکی از این دو خدمت نوشته‌ام، اکنون باید به موضوع بهداشت نیز پرداخت.

تردیدی نیست که ادامه وضع موجود در حوزه بهداشت و درمان موجب استهلاک و تضعیف این زیرساخت اساسی خواهد شد. زیرساختی که یکی از نقاط قوت ایران بود، به طوری که ایرانیان را بی‌نیاز از سفر به خارج برای درمان کرده بود و حتی برنامه‌های جدی برای جذب توریسم پزشکی وجود داشت و تا مراحلی هم پیش رفت ولی اکنون وضعیت به گونه‌ای است که گویی باید کم‌کم خود را آماده کنیم تا برای درمان به کشور‌های همسایه خود برویم یا اگر توانستیم، که نخواهیم توانست، همانند دهه‌های پیش از کشور‌های دیگر پزشک وارد کنیم. مهم‌ترین رکن هر نظام درمانی نیروی انسانی است. این عامل در ایران از چند جهت در حال تغییر است؛ اول مساله مهاجرت است که علل و عوامل گوناگونی دارد.

از مساله اقتصادی گرفته تا سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حرفه‌ای و ناامیدی از بهبود آینده و شاید از همه مهم‌تر احساس بیگانگی مدیریت جامعه با پزشکان و در مرحله بعد پرستاران. شانسی که وجود دارد، بسته بودن در‌های نظام‌های درمانی کشور‌های دنیا به روی پزشکان دیگر کشور‌ها است. برخلاف مهندسی که با هیچ محدودیتی برای مهاجرت و کار مواجه نیست و استقبال هم می‌کنند، نظام‌های پزشکی کشور‌ها به میزان زیادی بسته است. البته به علت اتفاقاتی که در جریان کرونا رخ داد و نیز مشکلات دیگر، کشور‌های پیشرفته در حال باز کردن این در هستند. اکنون نروژ در مورد بخشی از پزشکان ایرانی چنین کرده است.

کشور‌های منطقه مثل عمان یا قطر و امارات هم زمینه‌هایی را برای جذب نیروی پزشکی ایران فراهم کرده‌اند و بخشی از کادر درمانی کشور و حتی سرمایه‌های مالی و فیزیکی به این کشور‌ها منتقل شده است.

اگر کشور‌های انگلیسی‌زبان به ویژه کانادا هم این در را باز کنند، آنگاه با سیل مهاجرت مواجه خواهیم شد و یک باره نظام درمانی کشور دچار خلأ جدی می‌شود. این جنبه جدا از جذب نیروی جوان پزشکی از طریق آموزش به کشور‌های دیگر است. نکته مهم این است که وزارت بهداشت برای جلوگیری از این خروج، به راه‌های اداری و رسمی روی آورده است و موانع اداری برای جلوگیری از خروج ایجاد کرده است و مثلا اقدام به گرفتن ضمانت‌های سنگین نموده که اثر بلندمدتی ندارد و منبعی برای درآمد دولت است.

مشکل دیگر در این زمینه برای پرستاران است که موانع پزشکان را برای مهاجرت ندارند و احتمالا با ادامه این روند، دچار کمبود جدی پرستاران نیز خواهیم شد. از سوی دیگر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر افزایش ۲۵درصدی سالانه ظرفیت‌های پزشکی بحران آموزش را تشدید می‌کند. در واقع این کار مثل ریختن آب در شیر خالص است که حجم شیر را بیشتر می‌کند ولی کیفیت را بدتر هم خواهد کرد. تقریبا معلوم شده که این سیاست به زیان وضع آموزش پزشکی کشور است و با آنکه پزشکان و سازمان‌های پزشکی با این تصمیم مخالفت کرده‌اند ولی به آن توجهی نشده است. حتی اخیرا برخی از خودشان هم با این مصوبه مخالف شده‌اند.

وضعیت وخیم پزشکی را می‌توان از تعداد افراد داوطلب برای دستیاری تخصصی (رزیدنت‌ها) دید. چند سال پیش بود که رقابت کامل در امتحانات این مرحله وجود داشت. حتی برخی پارتی‌بازی و تقلب می‌کردند -که باعث تاسف بود- ولی اکنون علاقه‌ای برای شرکت در آزمون مربوط وجود ندارد و گفته می‌شود ۸۰۰ صندلی آن حتی در رشته‌هایی که مطابق رده‌بندی لوکس محسوب می‌شود نیز خالی مانده است. وضعیت سخت زندگی دستیاران که حقوق آن‌ها بسیار اندک است و با شرایط بسیار سختی زندگی می‌کنند و همه این‌ها را می‌توان در آمار فزاینده و نگران‌کننده خودکشی‌های این نخبه‌های کشور مشاهده کرد. از جمله در هفته گذشته سه مورد اتفاق افتاده است.

به این‌ها باید مشکلات فارغ‌التحصیلان پزشکی عمومی را هم اضافه کرد که آینده خود را مبهم می‌بینند و احتمالا بخشی در این حرفه نمی‌مانند یا به فعالیت‌های دیگری مثل کار‌های زیبایی یا مهاجرت روی می‌آورند.

ارسال نظرات