صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۹۶۸۳
طالبی نژاد معتقد است این تخریب و ترور کاملا برنامه‌ریزی شده و سناریوی از پیش نوشته شده‌ای است، از سوی قدرت‌طلبانی است که همه را به تک‌گویی دعوت می‌کنند و طاقت حرف مخالف را ندارند، این دسته معتقد است فقط خودش حرف درست می‌زند و بقیه حرف مفت می‌زنند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۰ - ۲۴ دی ۱۴۰۲

سریال «گناه فرشته» در قسمت اخیر، در یک اقدامی عجیب تصویر نامحترمی از حرفه روزنامه‌نگاری نشان می‌دهد و در این مسیر مشخصا آدم فرهیخته و محترم و متفکر را هدف قرار داده است. سریالی بی‌مایه با ساختاری پیش‌پا افتاده و تم نخ‌نما و تکراری که تلاش می‌کند سطح کیفی خود را بالا نشان دهد، اما با تیپ‌سازی شخصیتی با بازی مهدی احمدی که گریمش کاملا یادآور شمس‌الواعظین است، روزنامه‌نگاران را آدم‌هایی فرصت‌طلب نشان می‌دهد که دنبال حقیقت نیستند و افراد جامعه هم گول طرز فکر آن‌ها را خورده‌اند.

به گزارش اعتماد، اگرچه سازندگان خودشان چنین عقیده‌ای ندارند و بلافاصله نگاه‌ها را به سمت دیگری عوض کردند که می‌خواهند سختی‌ها و مرارت‌های حرفه روزنامه‌نگاری را نشان دهند، اما اگر مخاطب این سریال و این صحنه‌ها را دیده باشید، متوجه نگاه تخریبگرایانه سازندگان می‌شوید. باشگاه روزنامه‌نگاران در واکنش به انتشار چنین بی‌احترامی نوشت: حامد عنقا کارگردان اصولگرای سریال گناه فرشته در جدیدترین قسمت این سریال، با تخریب روزنامه‌نگاران و معرفی آن‌ها به عنوان کسانی که طرفدار حقیقت نیستند و باج‌گیرند، با تیپ‌سازی از محمود (ماشاءالله) شمس‌الواعظین، شخصیتی باج‌گیر به نام محمود واعظ خلق کرده که هم نام و هم چهره او یادآور آقای شمس‌الواعظین روزنامه‌نگار پرافتخار ایرانی است که سردبیر روزنامه‌هایی، چون جامعه و توس و عصر آزادگان و مجله کیان بود. پیش از این نیز در سال‌های دور، محمد نوری‌زاد در یکی از سریال‌های خود شمایلی از سعید حجاریان را در قالب یکی از شخصیت‌های بسیار منفی خود به تصویر کشید. آن سریال خدشه‌ای بر حجاریان وارد نکرد، اما نوری‌زاد که روزگاری در کیهان قلم می‌زد، آنچنان دچار تحول فکری و سیاسی شد که رودرروی نظام قرار گرفت.

باشگاه روزنامه‌نگاران در ادامه نوشته خود آورده است: به آقای عنقا توصیه می‌کنیم که از سرنوشت همکاران سابق خود عبرت بگیرد. اگر قرار بود با تخریب روزنامه‌نگاران، کسی برای خود افتخاری خلق کند، الان سعید مرتضوی اسکار داشت. شما‌ها می‌روید و روزنامه‌نگاران شریف این کشور می‌مانند. چنانکه مرتضوی‌ها نیز رفتند.

در ادامه گفت‌وگو با احمد طالبی‌نژاد درباره تخريب چهره روزنامه‌نگاران را می‌خولنید:

همان‌طور که می‌دانید یکی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی با نام «گناه فرشته» به یکی از شخصیت‌های برجسته و تاثیرگذار حرفه روزنامه‌نگاری بی‌احترامی کرد. در وهله اول بفرمایید چه تحلیلی در این باره دارید؟

به نظر می‌رسد یکی از وظایف تلویزیون در سال‌های اخیر لجن مال کردن شخصیت‌های فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی شده است. البته سریال «گناه فرشته» از تلویزیون پخش نمی‌شود، اما به هر حال مجوز سریال‌های خانگی زیر نظر ساترا و تلویزیون است.

چنین بی‌احترامی و هتک حرمتی برای اولین‌بار نیست که در فیلم‌ها و سریال‌ها شاهدیم.

بله، برای چندمین بار است که یک شخصیت مطبوعاتی معتدل مورد اهانت رسانه قرار می‌گیرد، بیست و اندی سال پیش، در فیلمی که سامان مقدم با نام «پارتی» ساخته بود هم گروه اصلاح‌طلبان آن زمان که تنها نقطه امید مردم در حال و هوای دوم خرداد بودند را به لجن کشیده بود یا ضیاالدین دری در سریال مشهور «کیف انگلیسی» آزادی‌خواهان و اصلاح‌طلبان را به تمسخر گرفته بود.

دلیل را در چه می‌دانید؟

به نظر من این از خاصیت و ویژگی دخالت سیاست در فیلم‌ها و سریال‌هاست، سازندگان این آثار به دستوری که می‌گیرند این سکانس‌ها را در فیلم‌های‌شان قرار می‌دهند.

یعنی خود سازندگان چنین عقیده‌ای ندارند؟

به همین نکته می‌خواستم اشاره کنم شاید خود آقای کارگردان و نویسنده عقیده‌اش درباره روزنامه‌نگاران و شخصیت‌های فرهنگی این نباشد، اما خب از جانب نهاد و سازمانی که برای او فیلم می‌سازد دستور می‌گیرد که این لحظه‌ها را در فیلم بگذارد. شهاب حسینی بازیگری است که مورد وثوق آقایان است و از طرفی بازی او هم در این سریال خوب دیده می‌شود در نتیجه از حضور او استفاده می‌کنند تا هر حرفی که می‌خواهند، بزنند. کارگردان این سریال حامد عنقا را اصلا ندیدم و هیچ صحبتی با او نداشتم، اما می‌دانم که او همه جا هست و کاملا حمایت می‌شود و دستورپذیر است.

اما نکته قابل اهمیتی که وجود دارد، شمس‌الواعظین مدت‌هاست فعالیتی ندارد.

بله، ولی آن‌ها می‌دانند چه می‌خواهند و چه می‌کنند. آن‌ها این‌بار شخصیتی را مورد تخطئه قرار دادند که نمادی از آزادی بیان و آزادی مطبوعات است. شمس‌الواعظین یکی از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای مطبوعات قدیم بود. روزنامه‌هایی که او سردبیرش بود تیم و نویسندگان متبحری داشت و می‌دانم خبر‌ها و مطالبی که در رسانه‌اش منتشر می‌کرد از روزنامه‌های دیگر بهتر بود. حتی می‌توانم بگویم او در مقطعی که کار می‌کرد وجهه نیمچه ملی هم پیدا کرده بود. کاری به این نداریم که او بعد‌ها از جامعه روزنامه‌نگاری کناره‌گیری کرد و ترجیح داد روزنامه‌نگاری نکند و سراغ شغل دیگری رفت و در حال حاضر کشاورزی می‌کند، اما فراموش نمی‌کنیم که او نمادی از دوران بود که مردم به اصلاح‌طلبان امید داشتند. تمرکز شمس‌الواعظین بر جامعه مطبوعاتی زیاد بود همان زمانی که مردم در صف می‌ایستادند تا روزنامه‌ها منتشر شوند و مطالب آن را بخوانند، حتی خاطرم هست در تعطیلاتی نظیر عید روزنامه‌های اصلاح‌طلب منتشر می‌شدند تا مبادا در فعالیت‌شان وقفه‌ای به وجود بیاید.

پس شما معتقدید کاملا برنامه‌ریزی شده این سناریو نوشته شده؟

به نظرم این تخریب و ترور کاملا برنامه‌ریزی شده و سناریوی از پیش نوشته شده‌ای است، از سوی قدرت‌طلبانی است که همه را به تک‌گویی دعوت می‌کنند و طاقت حرف مخالف را ندارند، این دسته معتقد است فقط خودش حرف درست می‌زند و بقیه حرف مفت می‌زنند.

آن‌ها منظورشان این است که اگر بنا باشد مطبوعات وارد مسائل پرسشگری شوند چنین روزگاری در انتظارشان است. اما جالب آنجاست که مجموعه‌ای از نشریاتی که بازوی تبلیغاتی خودشان هستند، آزادند هتاکی کنند و هر حرفی می‌خواهند بزنند، اما هیچ کسی به آن‌ها کاری ندارد، به محض اینکه رسانه‌های مخالف وارد، اما و اگر و ... می‌شوند بلافاصله در مظان اتهام قرار می‌گیرند و دهان‌شان باید در ذهن مردم بسته شوند.

این‌بار سراغ شمس‌الواعظین رفتند، بار دیگر سراغ شخصیت فرهنگی دیگر.

اما جامعه امروز هم در قبال این بی‌اخلاقی سکوت نکرد.

دقیقا، جامعه امروز این مسائل را برنمی‌تابد و بلافاصله واکنش نشان می‌دهد و این برای خودشان بد می‌شود. دوران دیگر قدیم نیست که هر چه آقایان خواستند بگویند و مردم هیچ واکنشی نشان ندهند. جامعه امروز ایران به بلوغ رسیده و شرایط هر کاری کنید، گذشته است. اگر در کیف انگلیسی یا فیلم پارتی رویکرد آقایان نادیده گرفته می‌شد، اما امروز دیگر شرایط فرق کرده است.

شما با آقای شمس‌الواعظین معاشرتی داشتید؟

خیر، به شخصه هیچ ارتباطی با او نداشتم. حتی زمانی که شمس‌الواعظین در اوج بود هم با او مراوده‌ای نداشتم. اما از همان زمان که کیهان فرهنگی (متعلق به دورانی که از نشریات روشنفکر مذهبی بود) می‌نوشت، مطالبش را دنبال می‌کردم. از همان زمان نوشته‌های او طرفداران زیادی داشت و اصلا مطالب کیهان فرهنگی آن زمان خوانده و دیده می‌شد تا اینکه بعد‌ها او وارد سیاسی‌کاری شد. البته بگویم شاید دقیقا مطالب خود او را دنبال نمی‌کردم، اما تیمی که او داشت و مجموعه روزنامه‌نگارانی که با او کار می‌کردند بسیار حرفه‌ای بودند. بار دیگر بگویم اصلا او و تیمش نماد آزادی‌خواهی بود. افرادی، چون او، احمد زیدآبادی، جلایی‌پور و ... خاطره‌ای از آقای شمس‌الواعظین دارم که بد نیست اینجا بگویم. خاطرم هست زمانی که نمایشگاه مطبوعات برگزار می‌شد یکی از روزها، او وارد سالن مطبوعات شد و آن روز مثل قهرمان‌ها او را روی دست گرفتند و بلندش کردند.

اشاره کردید که آقای شمس‌الواعظین آخرین نفری نیست که مورد تخطئه قرار می‌گیرد.

بله، کینه دوران اصلاحات مطبوعاتی‌ها و روشنگری‌های‌شان همچنان در ذهن آقایان هست، چه در سریال‌ها و چه در فیلم‌ها برای کوبیدن شخصیت‌های تاثیرگذار استفاده می‌کنند و این روند ادامه دارد؛ و در آخر اینکه چقدر کارگردان را در تبلیغات کارش موثر می‌دانید؟

واقعیت این است که شاید این صحبت‌های ما برای این سریال و سازنده‌اش باعث تبلیغات شود، اما آنچه گفتنش ضروری است اینکه کارگردان و سازنده این اثر در چنین تولیداتی هیچ کاره است و نقش اصلی را اتاق فکری که در پشت صحنه فعال است بر عهده دارد، اما آنچه اهمیت دارد، این است که مردم آگاهند و از دیدن چنین آثاری خودداری می‌کنند. نیاز به توصیه من و شما هم نیست.

ارسال نظرات