صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تیم امیر قلعه‌نویی دوباره وارد قطر شده و این سؤال ذهن را درگیر می‌کند که این تیم از قطر چه چیزی می‌خواهد؟ واضح‌ترین پاسخ، آشتی با مردم است. تیم ملی همان‌طورکه از اسمش پیداست متعلق به مردم است. این چیزی است که پس از جام جهانی، بازیکنان و اعضای کادرفنی، بار‌ها بر آن تأکید داشته‌اند. پس جذب دوباره مخاطب و کم‌کردن فاصله ایجادشده، مهم‌ترین هدفی است که این تیم باید در قطر در پی محقق‌کردن آن باشد.
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۰ - ۲۴ دی ۱۴۰۲

روزنامه شرق نوشت: تیم ملی فوتبال ایران امشب در اولین بازی از جام ملت‌های آسیا به مصاف فلسطین می‌رود تا ماجراجویی‌اش در هجدمین دوره از این رقابت‌ها را از سر بگیرد. قطر در شرایطی میزبانی این تورنمنت را هم بر عهده دارد که قریب به یک‌سال پیش میزبان ایران در جام جهانی بود. اتفاقا با مرور همین دو جام و حضور ایران در هر دوی آنها، شرایط تیم ملی به‌گونه‌ای است که این‌بار وضعیت را حساس‌تر کرده؛ هم به لحاظ وضعیت هواداری و هم به‌لحاظ اجبار برای کسب نتیجه.

ایران در جام جهانی قطر، با تصمیمی نسنجیده، کارلوس کی‌روش را به تیم ملی برگرداند به این امید که هم مانع از ثبت شکست مقابل انگلیس و آمریکا، دو رقیب استراتژیک شود و هم شاید برای اولین‌بار در تاریخ، کاری کند تا این تیم راهی مرحله حذفی جام جهانی شود. پروژه یک شکست مطلق بود؛ ایران برابر انگلیس تحقیر شد و مقابل آمریکا هم شکست خورد تا یکی از بدترین نتایج تاریخ تیم ملی فوتبال ایران در ادوار جام جهانی رقم بخورد.

حالا با چنین ذهنیتی، تیم امیر قلعه‌نویی دوباره وارد قطر شده و این سؤال ذهن را درگیر می‌کند که این تیم از قطر چه چیزی می‌خواهد؟ واضح‌ترین پاسخ، آشتی با مردم است. تیم ملی همان‌طورکه از اسمش پیداست متعلق به مردم است. این چیزی است که پس از جام جهانی، بازیکنان و اعضای کادرفنی، بار‌ها بر آن تأکید داشته‌اند. پس جذب دوباره مخاطب و کم‌کردن فاصله ایجادشده، مهم‌ترین هدفی است که این تیم باید در قطر در پی محقق‌کردن آن باشد.

ستاره‌های فوتبال ایران تا پیش از این جام، با وجود تلاش‌های جسته و گریخته‌ای که داشته‌اند، در این مورد توفیق چندانی نداشته و بدتر اینکه با تأکید بر مواردی بحث‌برانگیز، ازجمله داستان حواله خودرو‌های خارجی، فاصله شکل‌گرفته را دست‌نخورده باقی گذاشته‌اند. در کنار این موارد، ولی نباید تلاش‌های مکرر برای اینکه این تیم ملی، مردمی بماند، نادیده گرفته شود. تیم ملی حالا یکی از منسجم‌ترین تیم‌های ادوار را در اختیار دارد و این‌بار برخلاف جام جهانی که بازی‌های ایران به هرچیزی غیر از مسابقه فوتبال شباهت داشت، می‌تواند با تمرکز صد درصدی به زمین برود. هواداران هم به‌ویژه در روز‌های آخر نشان دادند که هنوز هم حداقل تا حدودی، پیگیر اتفاقات تیم ملی فوتبال ایران هستند و از کسب موفقیت آن‌ها خرسند می‌شوند.

به‌این‌ترتیب، بدیهی است که اگر حس همدلی بازیکنان بیشتر شده و فضای راحت‌تری برای برقراری ارتباط بیشتر با هواداران به دست آید، می‌توان امید داشت که این مأموریت خطیر در قطر انجام شود و لبخند رنگ‌و‌رو رفته‌ای که از لب فوتبال پاک شده، دوباره برگردد.

به غیر از این مورد که همچنان نیاز به تأکید است که مهم‌ترین مأموریت تیم ملی است، داستان کسب نتیجه در این جام هم اهمیت وافری دارد. درست است که صحبت‌کردن از قهرمانی در این جام، آن‌هم وقتی تیم تا دندان مسلحی مانند ژاپن ایستاده، کار سخت و دشواری است، ولی اگر ایران نتواند مقابل رقبایی مانند ژاپن و کره قد علم کند، چه تیمی می‌تواند؟ تیم ملی فوتبال ایران این روز‌ها در رده دوم برترین‌های آسیا قرار دارد، پس کسب نتیجه از این جام دور از انتظار نیست. شاید در این بین صحبت از ایجاد فشار روحی روی بازیکنان و کادر فنی مطرح شود، ولی کیست که نداند این نسل، با تجربه‌ترین نسل فوتبالی است که قرار است در یک تورنمنت برای قهرمانی مبارزه کند. هستند تعدادی از بازیکنان همین تیم که برای چهارمین بار طعم حضور در این مسابقات را می‌چشند.

به گواه آمار، دومین تیم مسن همین جام تیم ملی ایران است. پس اگر مسن‌بودن به باتجربه‌بودن تعبیر شود، بدیهی است که آن‌ها آن‌قدر در بازی‌های مختلف به میدان رفته‌اند که فشار روحی مضاعفی بابت اینکه نیاز است تا قهرمان شوند، آزارشان ندهد. آن‌ها نیاز به یک ذهنیت برنده دارند که تغییرات در رأس کادر فنی تیم ملی به همین منظور حاصل شده است. درست است که در مقایسه با زمان کارلوس کی‌روش، به این تیم نصف توجه هم نشده، ولی پربیراه نیست اگر عنوان شود این تیم به‌لحاظ پختگی و انگیزه، از تیمی که کی‌روش ساخته بهتر و آماده‌تر است.

حالا چنین تعابیری یک انتظار بجا هم دارد: اینکه ایران قهرمان آسیا شود. پس، دومین چیزی که ایران از جام قطر می‌خواهد قهرمانی است. تیم ملی فوتبال ایران برای آخرین بار ۴۷ سال قبل، جام قهرمانی را در آسیا بالای سر برده و بدیهی است که کشاندن این طلسم به نیم‌قرن، به قدر کافی ناامیدکننده باشد.

از سوی دیگر، اگر نسل کنونی فوتبال ایران، در این دوره نتوانند جامی به دست بیاورند، پس کی قرار است اسمشان را در تاریخ حک کنند؟ تیم کنونی با میانگین سنی ۲۹ سال که بسیاری از ستاره‌های اصلی‌اش بالای ۳۱ سال هستند و آخرین تورنمنت آسیایی را تجربه می‌کنند، باید خودی نشان داده و ثابت کنند که بی‌دلیل نیست که آن‌ها ستاره‌های یک دهه اخیر فوتبال ایران هستند. اتفاقا با اشاره به همین گزاره، قابل درک است که این دوره، یکی از بهترین فرصت‌ها برای تیم ملی است تا به ناکامی در آسیا پایان دهد. دلیلش واضح است؛ فوتبال ایران به لحاظ کار پایه‌ای، آن‌قدری خوب نبوده که بتوان امیدوار بود چهار سال دیگر، ستاره‌هایی در حدواندازه‌های مهدی طارمی و رفقا به فوتبال معرفی کند. همین حالا شرایط جوانان فوتبال ایران و میزان دقایقی که بازی می‌کنند یا سطح تیم‌هایی که به آن لژیونر می‌شوند، به قدر کافی روشن‌کننده برخی مسائل است.

طبیعی است که تا زمان شکل‌گیری نسل بعدی که به لحاظ مهره قابل مقایسه با نسل کنونی باشد، نیاز به سپری‌شدن یک چرخه حداقل چندین‌ساله باشد، پس تا آن زمان، این تیم، آخرین فرصت را برای ثبت نام خود در تاریخ دارد. اینکه از آن استفاده کند یا نه، از آن دست مباحثی است که باید تا انتهای جام منتظرش ماند. در کنار این دو موضوع کلی، داستان امیر قلعه‌نویی هم پابرجاست. او پس از سال‌ها دوباره این فرصت نصیبش شده تا روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند؛ نیمکتی که سال‌ها در اختیار خارجی‌ها بود. امیر از منتقدان قدیمی چنین تصمیماتی است، ولی حالا این فرصت را پیش‌رویش می‌بیند تا توانایی‌هایش را ثابت کند؛ او پرچمدار مربیان ایرانی و دانش فوتبالی این دسته از مربیان است. قاعدتا به تنها چیزی که نباید فکر کند، ناکامی در این تورنمنت است.

ارسال نظرات