صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۸۶۱۷
چطور منافع ایران و آمریکا در کاهش تنش منطقه‏‌ای با هم منطبق شده و آیا چشم‌اندازی برای همکاری این دو دیده می‏‌شود؟
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۰ - ۲۰ دی ۱۴۰۲

۱۹ مردادماه و همزمان با اعلام خبر انتقال چهار شهروند ایرانی- آمریکایی - که به اتهام همکاری با دولت متخاصم یا جاسوسی، در ایران زندانی شده بودند- از زندان اوین به هتلی در تهران، که به معنی تبادل و آزادی قریب‌الوقوع آن‌ها بود؛ مشخص شد که چندین ماه مذاکره پنهانی و غیررسمی ایران و ایالات متحده که وب‌سایت آکسیوس در نهم ژوئن (۱۹ خرداد) از تفاهمی شفاهی در نتیجه آن خبر داده بود، حالا نمود بیرونی و عینی پیدا کرده است.

به گزارش هم‌میهن، همزمان با این خبر، علی باقری‌کنی، معاون سیاسی وزارت خارجه، در حساب خود در شبکه ایکس، از آغاز فرآیند آزادسازی چند میلیارد دلار از دارایی‌های ایران خبر داد و تأکید کرد، تهران تضمین‌های لازم را برای پایبندی آمریکا به تعهدات خود در مورد آزادسازی چند میلیارد دلار از دارایی‌های توقیف‌شده خود دریافت کرده است.

دو خبر فوق در آن مقطع این امید را ایجاد کرد که تهران و واشنگتن به این باور رسیده‌اند که برای کنترل تنش و مدیریت تحولات باید کانال گفتگو‌های غیرمستقیم را حفظ کرده و در موضوعات فیمابین به تفاهم برسند. همچنین برخی تحلیلگران بر این باور بودند که اجرای موفقیت‌آمیز مفاد تفاهم شفاهی می‌تواند فضا را برای ازسرگیری مذاکرات برای احیای برجام فراهم کند.

با آغاز تنش در خاورمیانه، متعاقب عملیات طوفان‌الاقصی در ۷ اکتبر و آغاز سلسه‌ای از کنش‌ها و واکنش‌ها میان ایالات متحده و نیرو‌های مقاومت که کاخ سفید آن‌ها را نیرو‌های نیابتی ایران می‌داند، اما نه‌تن‌ا این نگرانی ایجاد شد که حیات تفاهم شفاهی صورت‌گرفته در عمان به پایان رسیده است بلکه موج جدیدی از افزایش تنش ممکن است منجر به از کنترل خارج شدن تحولات شود. مصداق نابودی تفاهم شفاهی را می‌توان در گزارش ۵ دی‌ماه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یافت که از افزایش میزان تولید اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد در ایران خبر داده بود چراکه در چارچوب تفاهم شفاهی، پیش‌تر تهران میزان اورانیوم غنی‌شده خود را کاهش داده بود. در قالب همین تحولات پس از آغاز تنش در فلسطین اشغالی بود که امواج مدیا در تاریخ ۳ آبان‌ماه به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «آمریکا از تصمیم خود برای برگزاری مذاکرات احیای برجام که قرار بود این ماه در عمان برگزار شود، منصرف شده است.»

درحالی‌که در ۹۰ روز گذشته، باز هم اخباری مبنی بر تبادل پیام میان ایران و آمریکا وجود داشت هرچند اظهارات ضد و نقیض مانع از آن شد که مشخص شود پیام‌ها، پیام هشدار یا همکاری را در خود داشته است؛ در این میان، اما عبدالقادر فایز، خبرنگار ارشد الجزیره در تهران ۵ ژانویه (۱۵ دی‌ماه) در حساب شبکه X خود در خصوص آخرین پیام ایالات متحده برای تهران، به نقل از منابع غیررسمی نوشت: آمریکا معتقد است نتانیاهو تنها کسی است که می‌خواهد دایره جنگ را در منطقه گسترش دهد. واشنگتن چندان به نتانیاهو و این احتمال که او بخشی از راه‌حل سیاسی باشد، تکیه ندارد. دیدگاه واشنگتن در مورد پذیرش بقای حماس و حضور آن و برخی از قابلیت‌های آن در غزه به‌عنوان بخشی از هر راه‌حل سیاسی پس از پایان جنگ باز است.

روز دوشنبه نیز حسین اکبری، سفیر کشورمان در سوریه با تائید دریافت پیام از سوی ایالات متحده به پایگاه خبری العهد گفت: «اخیراً آمریکایی‌ها به واسطه یک هیئت، از یکی از کشور‌های عربی خلیج‌فارس پیامی برای حل فراگیر بحران منطقه ارسال کرده بودند».

جزئیات مهم پیام آمریکا که شامل برخی از مهمترین دغدغه‌های ایران برای تحولات پساجنگ است، درحالی از سوی این خبرنگار مطرح می‌شود که سی‌ان‌ان نیز به نقل از یک مقام ارشد وزارت امورخارجه آمریکا اعلام کرد، یکی از اهداف سفر آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه این کشور به خاورمیانه، برقراری تماس غیرمستقیم با ایران برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها است. بلینکن در نخستین مرحله از دور جدید سفر ویژه خود به منطقه غرب آسیا که شامل سفر به اسرائیل و کرانه باختری و ۵ کشور عربی از جمله مصر، اردن، قطر، عربستان سعودی، امارات می‌شود با هدف کاهش درگیری‌ها عصر جمعه گذشته وارد ترکیه شد.

خبرگزاری انگلیسی پرس‌آسوسیشن در خصوص اهداف سفر بلینکن به ترکیه و دیدار با رجب‌طیب اردوغان، رئیس‌جمهور و هاکان فیدان، وزیر خارجه این کشور در استانبول نوشته است، وزیر امور خارجه آمریکا در خصوص اینکه آنکارا چگونه می‌تواند از «نفوذ خود مخصوصاً بر ایران و نایبان آن برای کاهش تنش، سرعت‌بخشیدن به ارسال کمک‌های انسان‌دوستانه به غزه و آغاز برنامه‌ریزی‌ها برای بازسازی و حکومت بر غزه‌ی پس از جنگ استفاده کند»، با این مقامات گفتگو کرده است.

همچنین در روز‌های گذشته شاهد بودیم که ایالات متحده بلافاصله پس از انفجار‌های تروریستی، آن را هولناک توصیف کرده و اعلام کرد: «آمریکا به هیچ شکلی در این رویداد نقشی نداشته است». همچنین دو منبع آگاه در دولت آمریکا به رویترز گفتند: «رهگیری‌های ارتباطات جمع‌آوری‌شده توسط ایالات متحده تأیید می‌کند که شاخه مستقر داعش در افغانستان، دو بمب‌گذاری را در ایران انجام داده است».

در کنار تمامی تحولاتی که نشان می‌دهد آمریکا در تلاش است تا برای مدیریت تحولات در خاورمیانه در میانه و پس از پایان جنگ، کانال ارتباط با ایران را حفظ کرده و حتی تنش خود را با تهران نیز کنترل کرده و از ظرفیت آن استفاده کند؛ شواهدی وجود دارد که می‌تواند حاکی از این واقعیت باشد که نگرانی و یا حتی نارضایتی ایالات متحده از اسرائیل و بنیامین نتانیاهو موجب شده تا کاخ سفید رویه فعلی را در پیش بگیرد.

نشریه Intelligencer در مقاله‌ای با تیتر طولانی «بی‌بی برای کمک به خود در خانه به عقب برمی‌گردد، رهبر شدیداً منفور اسرائیل شروع به سرپیچی آشکار از بایدن و ایالات متحده کرده است»، در ۲۲ نوامبر نوشت: «ماه اول جنگ اسرائیل علیه حماس با بالاترین حمایت یک رئیس‌جمهور آمریکا در تاریخ این کشور همراه بود و جو بایدن به تل‌آویو رفت. اسرائیلی‌ها پس از اینکه دولت‌شان در پیش‌بینی یا جلوگیری از کشته شدن ۱۲۰۰ نفر توسط حماس ناکام ماندند و از مسئولیت این حمله شانه خالی کردند، به بایدن مانند یک ناجی نگاه کردند. بلافاصله پس از ۷ اکتبر، نتانیاهو در پس این حمله پنهان شد. او پیش از جنگ به دلیل اصلاحات قضایی پیشنهادی که می‌توانست سیستم حکومتی اسرائیل را به هم بزند و احتمالاً او را از محاکمه فسادش که هنوز در جریان است، نجات دهد، محبوبیتی در بین اسرائیلی‌ها و دولت بایدن نداشت. هفتادوشش درصد از اسرائیلی‌ها معتقدند، او باید به دلیل اشتباهات و تصورات نادرست استعفا دهد چراکه او باعث شد حمله حماس تا این حد مرگبار باشد. اکنون، درحالی‌که جنگ با کشتار هزاران غیرنظامی در ماه دوم ادامه دارد، مردی که به دلیل مهارتش در فرار از تله‌های سیاسی به‌عنوان جادوگر شناخته می‌شود، تلاش می‌کند تا برای فرار از شکست به سمت رویارویی مستقیم با ایالات متحده رفته و به گفته یک مقام سابق و یک مقام فعلی آمریکایی، دولت بایدن را خشمگین کند».

CNN در ۱۴ دسامبر با تیتر «تنش‌های بی‌سابقه بین کاخ سفید و نتانیاهو، درحالی‌که بایدن بهای سیاسیِ ایستادن در کنار اسرائیل را احساس می‌کند» نوشت: «جو بایدن در روز‌های وحشتناک پس از حملات حماس در۷ اکتبر، اسرائیل را بیش از هر رئیس‌جمهوری آمریکا تا به حال نزدیک‌تر نگه داشت. اما بیش از دو ماه بعد، چند روز پس از پایان حملات اسرائیل به غزه که منجر به کشته شدن هزاران غیرنظامی شد، تنش‌های بی‌سابقه بر سر جنگ بین کاخ سفید و دولت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، در حال گسترش است. برای مثال، بایدن اسرائیل را متهم کرد که در یک رویداد سیاسی خارج از دوربین در این هفته بمب‌گذاری «بی‌رویه» انجام داده است. او از زبان بسیار صریح استفاده کرد، که معمولاً باعث مخالفت رهبران اسرائیل می‌شود، که اصرار دارند سعی می‌کنند غیرنظامیان در امان باشند، اما حماس را به استفاده از فلسطینیان بی‌گناه به‌عنوان پوشش متهم می‌کنند. شکاف‌های دیپلماتیک عمیق‌تر می‌شوند، زیرا ارزیابی اطلاعاتی جدید ایالات متحده که به طور انحصاری توسط CNN در روز پنجشنبه گزارش شد، نشان می‌دهد که تقریباً نیمی از مهمات هوا به زمین مورد استفاده اسرائیل در غزه، بمب‌های بی‌هدایتی به نام «بمب‌های گنگ» بوده‌اند... و تلفات بی‌امان بر فلسطینی‌ها بهای سیاسی را نیز افزایش می‌دهد که بایدن در داخل برای حمایت از اسرائیل می‌پردازد؛ و شک و تردید‌هایی را در مورد توانایی او برای تقویت ائتلاف سیاسی‌اش پیش از انتخابات ۲۰۲۴ ایجاد می‌کند».

روزنامه هاآرتص روز گذشته در گزارشی اعلام کرد، وزیر خارجه آمریکا که سرگرم سفر دوره‌ای خود به خاورمیانه است با سه درخواست مشخص از رهبران اسرائیل به تل‌آویو سفر کرده است؛ بلینکن قرار است فشار‌هایی را برای بازگشت آوارگان غزه به مناطق و محل زندگی اصلی‌شان وارد کند. منابع آگاه همچنین به این رسانه خبر دادند: «وزیر خارجه آمریکا در جریان سفر خود از مسئولین اسرائیلی خواهد خواست تا ارتش اسرائیل حتماً روش‌های عملیات نظامی خود را در غزه تغییر داده و تلاش کند تا مناطق مسکونی را هدف قرار نداده و افراد غیرنظامی را در معرض خطر قرار ندهد. بیشترین نگرانی واشنگتن از به وجود آمدن یک بحران انسانی در جنوب نوار غزه است و قصد دارند به طرف اسرائیلی این پیام را تفهیم کنند که ارتش اسرائیل نباید از همان رویکردی که در شمال در پیش گرفته بود، استفاده کند».

روزنامه یدیعوت آحارانوت نیز در تحلیل خود از سفر آنتونی بلینکن به فلسطین اشغالی نوشت: «هدف اصلی وی از سفر به تل‌آویو آن است که اطمینان حاصل کند اسرائیل تصمیم خود را برای ورود به فاز بعدی جنگ که با شدت کمتری ادامه خواهد یافت، گرفته است». این رسانه اسرائیلی در عین حال فاش کرد، ارتش اسرائیل عملاً وارد فاز سوم عملیات خود در غزه شده است، اما این مسئله را رسانه‌ای نکرده بود. دولت آمریکا مایل است این مسئله رسماً و علناً اعلام شود، زیرا اعلام کاهش شدت عملیات می‌تواند باعث شود تا حزب‌الله لبنان هم حاضر به پذیرش راه‌حل میانه‌ای در رابطه با درگیری خود با اسرائیل در طول مرز‌های جنوبی‌اش شود.

ارسال نظرات