صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۸۴۹۲
محسن هاشمی گفت: افرادی که معمولا به حضور معتدلین در کشور راضی نیستند، دنبال براندازی هستند و تمایل ندارند انتخابات درست شکل بگیرد؛ این افراد تمایلی به حضور نیرو‌های معتدل ندارند بلکه می‌خواهند تندرو‌ها باشند تا کشتی را سوراخ کنند و کشور را تضعیف کنند. علاوه بر آن‌ها عده‌ای افراد با گرایش افراطی هستند و ادای حمایت از انقلاب اسلامی را درمی‌آورند، اما در عمل شبیه به همان افراد دسته اول هستند. این دو گروه در نهایت از پشت به هم می‌رسند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۹ - ۱۹ دی ۱۴۰۲

۱۹ دی روز تلخی در تقویم ایران است، روزی که آیت‌الله هاشمی که یکی از ستون‌های اصلی انقلاب و تکیه‌گاه امن مردم بود، رحلت کرد. ۷ سال از نبودن آیت‌الله هاشمی می‌گذرد و جای خالی تدبیر او در تصمیم‌گیری برای عبور از مشکلات احساس می‌شود به‌ویژه در مقاطع انتخاباتی که ایشان همواره گره‌گشا بودند هر چند در سال ۹۲ شرایطی پیش آمد که به رغم عدم تمایلش برای حضور در انتخابات، وارد این عرصه و ردصلاحیت شد.

به گزارش آرمان ملی، اکنون باز هم فضای کشور به انتخابات مجلس دوازدهم نزدیک می‌شود و در فضایی که اصلاح‌طلبان و میانه‌رو‌های زیادی ردصلاحیت شدند، توصیه‌های آیت الله هاشمی به صبر و خویشتنداری برای حفظ آرامش کشور بیش از همیشه یادآوری می‌شود. در هفتمین سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی پسر ارشد ایشان یعنی محسن هاشمی با ما به گفتگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.

*در آستانه سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی هستیم. برنامه‌ای برای این روز تدارک دیده شده است؟

با تشکر از وقتی که در اختیار من قرار دادید و یادی از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کردید. هفتمین سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است و به همین منظور مراسمی در ۲۱ دی ماه از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در حسینیه شماره ۲ جماران برگزار می‌کنیم. دلیل انتخاب این ساعت برای برگزاری مراسم هم توجه به ترافیک بود تا دوستان و علاقه‌مندان به آیت‌الله هاشمی بتوانند در مراسم حضور داشته باشند.

*اخیرا در یک مناظره تلویزیونی به عدم حضور آیت‌الله هاشمی در این مقطع اشاره داشتید. دلیلش چه بود؟

درست است. درگفت‌وگوی ویژه خبری به این موضوع اشاره کردم و دلیلش این بود که مقام معظم رهبری صحبت از مشارکت همراه با رقابت، سلامت و امنیت انتخابات داشتند، ولی به نظر می‌رسد شرایط جامعه به نحوی است که هنوز حس انتخابات در مردم وجود ندارد. من گفتم که سال ۹۲ فضای انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر در ابتدا سرد بود. رهبری هم سال ۹۲ را سال حماسه اقتصادی و حماسه سیاسی نامگذاری کردند که البته حماسه اقتصادی امکان پذیر نبود چرا که هنوز دولت احمدی‌نژاد بر سر کار بود و قیمت ارز طی یک تا دو سال از هزار تومان به چهار هزار تومان رسید، تورم از ۴۰ درصد عبور کرد و مردم ناراضی بودند؛ بنابراین یکی از دلایل نارضایتی مردم در سال ۹۲ فضای نامناسب اقتصادی در دولت آقای احمدی‌نژاد بود. تحقق حماسه سیاسی هم در آن مقطع آسان نبود.

*پس به همین دلیل و نارضایتی مردم بود که آیت‌الله هاشمی حاضر به ثبت‌نام در انتخابات شدند؟

بله. در خاطرم هست افراد زیادی به آیت‌الله هاشمی مراجعه می‌کردند و از ایشان می‌خواستند در انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کنند. از مراجع قم تا مردم عادی و سیاسیون و فرهیختگان و گروه‌های مختلفی با ایشان تماس می‌گرفتند یا به دفتر ایشان می‌آمدند و تقاضای این حضور را داشتند، اما آیت‌الله هاشمی قبول نمی‌کردند. ایشان یک شب گفتند «احساس می‌کنم استبداد رای پیدا کردم. علی‌رغم اینکه به این میزان زیاد از من درخواست حضور می‌شود و کشور احتیاج به این حضور دارد چرا که مشکلات زیاد است، اما استبداد رایی که در درون خودم ایجاد شده، احساس می‌کنم که نباید بیایم و نیامدم. در نهایت، اما برای جلوگیری از استبداد رای، تصمیم گرفتم در انتخابات شرکت کنم.»

پس از ثبت‌نام آیت‌الله هاشمی، شکوفایی در انتخابات ایجاد شد و افرادی که معمولا به حضور معتدلین در کشور راضی نیستند، دنبال براندازی هستند و تمایل ندارند انتخابات درست شکل بگیرد؛ این افراد تمایلی به حضور نیرو‌های معتدل ندارند بلکه می‌خواهند تندرو‌ها باشند تا کشتی را سوراخ کنند و کشور را تضعیف کنند. علاوه بر آن‌ها عده‌ای افراد با گرایش افراطی هستند و ادای حمایت از انقلاب اسلامی را درمی‌آورند، اما در عمل شبیه به همان افراد دسته اول هستند. این دو گروه در نهایت از پشت به هم می‌رسند.

*آقای هاشمی در سال ۹۲ ردصلاحیت شد. به نظر می‌رسد خودشان پیش‌بینی این تصمیم را داشتند پس چرا آمدند؟

بله. با توجه به اصرار‌های زیادی که بود در نهایت آقای هاشمی آمد. متاسفانه از سوی شورای نگهبان پیام‌های رسید مانند پیامی که از طرف آقای روحانی که خودش هم ثبت نام کرده بود، رسید. آقای لاریجانی که رییس مجلس بود هم به آیت‌الله هاشمی پیام داد که شما اگر انصراف بدهید، بهتر است و موجب می‌شود که دیگر ردصلاحیت و عدم احراز را اعلام نکنند. پیش از آن سال، موضوع عدم احراز صلاحیت مطرح نمی‌شد و فقط رد صلاحیت بود.

*پاسخ آیت الله هاشمی چه بود؟

آیت الله هاشمی گفتند که من انصراف نمی‌دهم و یادم است آقای لاریجانی گفتند اگر رهبری بخواهند چه تصمیمی می‌گیرید که ایشان گفتند «من انصراف می‌دهم، چون رهبری خواستند، اما اعلام می‌کنم که رهبری خواستند». پس از آن، دیگر بحثی نشد تا اینکه یک شب اسامی کاندیدا‌های تایید صلاحیت شده از صداوسیما اعلام شد و نام آیت‌الله هاشمی نبود. برای منصرف کردن آیت‌الله هاشمی بار‌ها آمدند و رفتند و زمانی که انصراف ندادند، طبیعی بود نام‌شان را اعلام نکنند. آیت‌الله هاشمی می‌توانست قهر کند، به شورای نگهبان نامه بنویسد و به نفع خودش فضاسازی کند، اما به این نتیحه رسید که باید تلاش کرد حماسه سیاسی که رهبری خواسته بودند، محقق شود.

*تحقق حماسه سیاسی مستلزم گرم شدن انتخابات بود. آیت‌الله هاشمی چه کردند؟

همانطور که اشاره کردید فضای انتخابات پس از ردصلاحیت آقای هاشمی سرد شد و مردم ناامید بودند. آیت‌الله هاشمی به این نتیحه رسید که اعلام کند اعتراض نمی‌کنم و در انتخابات هم فعال حضور دارم. این حضور فعال بدان معنا بود از افرادی حمایت می‌کنند که حرکت‌شان در مسیری است که آقای هاشمی درصدد حرکت در آن مسیر بودند.

*در آن مقطع آقایان عارف و روحانی هم بودند. با آن‌ها هم صحبتی شد؟

اصلاح طلبان آقای عارف را داشتند و آقای روحانی هم از سمت اعتدالیون بود. آقای هاشمی توصیه کرد کمیته‌ای تشکیل شود که نتیجه آن پیروزی در انتخابات باشد، اما خود آقای هاشمی حضور میدانی نداشته باشند. در نهایت ایشان از آقای روحانی حمایت کردند. آقای عارف خالصانه به میدان آمد و قبول کرد که به نفع آقای روحانی کنار رود.

*بعد از سال ۹۲ شرایط چطور بود؟

بحث ریاست جمهوری سال ۹۲ گذشت، اما موضوع مهم حماسه سیاسی مدنظر مقام معظم رهبری است در انتخابات تکرار شد. علیرغم اینکه باز بداخلاقی شد، برخی افراد ردصلاحیت شدند و اعتراض کردند. مانند سال ۹۴ که خیرالموجودین بود و لیستی از افرادی تهیه شد که خیلی هم معروف نبودند. آقای عارف ریاست این لیست که به اسم لیست امید معروف شد، را برعهده داشت و آن لیست انتخاباتی ۳۰ نفره به مجلس رفتند. یادتان هست که چه اتفاقاتی افتاد مانند برخی که به آن لیست لقب لیست انگلیسی دادند. اما در نهایت همان لیست رای آورد.

*اما بعد از آن بار دیگر شاهد حضور اصلاح‌طلبان و بخشی از معتدلین در انتخابات نبودیم.

در انتخابات سال ۹۶ بار دیگر مشابه روشی اجرا شد که ایشان پایه‌گذاری کرده بودند تا انتخابات پر شور باشد، نیرو‌های اعتدالی بیایند و قدرت را دست بگیرند که شورای شهر اینچنین شد. من در انتخابات شورای شهر یک میلیون و ۷۵۰ هزا رای آوردم علی رغم اینکه اصولگرایی به نام حسین شریعتمداری در مناظره اخیر گفت به خاطر اینکه دولت آقای روحانی بد عمل کرده است، در ۹۸ مردم نیامدند. من گفتم سال ۹۶ همین روحانی بود، اما مردم آمدند و رای دادند.

در نهایت دیدید بعد از فوت آیت‌الله هاشمی در انتخابات ۹۶ بود که ترامپ از برجام کنار کشید، ارز افزایش یافت و تصمیمات اصلاحاتی ناهماهنگ گرفته شد مانند افزایش نرخ بنزین. ما از آن زمان به بعد انتخابات پرشور نداشتیم و شاهد بودید انتخابات مجلس برگزار شد، اما ۴۲ و نیم درصد مردم شرکت کردند و در انتخابات ریاست جمهوری این رقم به ۴۸ درصد رسید. در تهران و کلانشهر‌ها میزان شرکت مردم به ۲۵ تا ۳۳ درصد رسید و مشارکت پایین آمد که الان هم با این مشکل مواجه هستیم.

*چندی پیش یکی از افراد معروف به نقل از رهبری گفت مگر می‌شود آقای هاشمی در مجلس خبرگان نباشد. ماجرا چه بوده است؟

این موضوع را آقای روحانی مطرح کرد و گفت: «به رهبری گفتم که پیش آقای هاشمی بودم و ایشان به من گفت در انتخابات خبرگان شرکت نمی‌کنم؛ آقا خیلی متعجب شدند و گفتند چطور ایشان شرکت نمی‌کند؟» رهبری پس از آن به آقای هاشمی توصیه کردند در انتخابات سال ۹۴ حضور داشته باشد.

*چرا آقای هاشمی برای تایید صلاحیت‌شان وارد مذاکره نشدند. از سویی ایشان ارتباط تنگاتنگی با بسیاری از مقامات داشتند. چرا برای تایید صلاحیت خودشان از آن‌ها نخواستند وارد مذاکره شوند؟

سطح روابط مشخص است و آقای هاشمی نمی‌توانست برای خودش رایزنی کند. در مجلس خبرگان افراد شاخصی هستند که می‌توانند نظر گروه‌های امنیتی را تغییر دهند. برخی اوقات اطلاعات اشتباه داده می‌شود مانند اطلاعاتی که درباره آقای لاریجانی دادند و ایشان هم نامه مفصلی نوشتند که در آن آمده بود که اطلاعات غلطی به شورای نگهبان دادند و در آنجا مشخص شد که اطلاعات غلط با هدف فضاسازی در انتخابات ارائه شده است. در خبرگان هم می‌توانند افرادی این کار را کنند.

*آقای هاشمی نمی‌توانست جلوی ارائه این اطلاعات غلط را بگیرند؟

افرادی می‌توانند تک‌به‌تک نزد اعضای خبرگان بروند و اطلاعاتی را ارائه کنند که کسی متوجه ارائه این اطلاعات نشود. هدف آن‌ها هم برگرداندن نظر عضو تصمیم گیر نسبت به صلاحیت فرد مورد نظر است. به عنوان نمونه آقای هاشمی خبر نداشت درباره ایشان چه می‌گویند. یادتان هست که آقای مصلحی که بعدتر به اقدامی که درباره آقای هاشمی کرده بود، اشاره کرد.

*واکنش آقای هاشمی پس از ردصلاحیت‌شان در منزل چگونه بود؟

ایشان گفتند اصلا ناراحت نشدم و خوشحال هم شدم. در خاطرات‌شان که منتشر خواهد شد. ایشان دلیل این رضایت را اینگونه نوشتند که مسئولیتی بر دوش من گذاشته شده بود؛ اگر نمی‌آمدم، استبداد رای باعث احساس گناه در من می‌شد. الان که آمدم و مسئولیتم را انجام دادم، شورای نگهبان بار مسئولیت را از دوش من برداشتند و از طرفی باعث شد به اهداف در ذهنم برسم. در مجموع با برنامه‌ریزی در ذهنم می‌خواستم به این اهداف برسم که رسیدم.

* در این دوره بار دیگر رهبری تاکید بر مشارکت بالا داشتند. هیات اجرایی ابتدا بسیاری را ردصلاحیت کرد و البته شورای نگهبان تعدادی را بازگرداند. تصور می‌کنید این اقدامات چه نسبتی با تاکیدات رهبری دارد؟

درست است. رهبری بر مشارکت و رقابت تاکید کردند. یک فرد مثل حدادعادل در برنامه صف اول گفت: «اگر شورای نگهبان سختگیری بیش از حدی انجام دهد و فراتر از قانون و یا سلیقه‌ای عمل کند روی مشارکت اثر می‌گذارد.» آقای پورمحمدی هم گفتند «شورای نگهبان و هیأت‌های نظارت نقش تعیین‌کننده‌ای در افزایش مشارکت دارند، مثلا بحث عدم احراز کاندیدا‌ها ماهیت حقوقی درستی ندارد و ضد مشارکت است. تا این لحظه متأسفانه فضای خوبی در بحث مشارکت نداریم، متأسفانه برخی از فعالین سیاسی هم در این مسیر ناامیدی حرکت می‌کنند.» الان باید به سمت مشارکت در انتخابات حرکت کرد، اما به نظرم مجلس و دولت با تصمیمی که درباره قانون انتخابات گرفتند، پنبه انتخابات پرشور را زدند.

*منظورتان پیش ثبت‌نام‌هاست؟

بله. دقیقا منظورم همین است. پیش ثبت‌نام و بند‌هایی در قانون انتخابات آوردند که احتمال حذف فرد تا زمان برگزاری انتخابات و حتی پس از آن وجود دارد مانند خانم مینو خالقی. این در حالی است که رهبری در فروردین ماه فرمودند «مسئولان دولت باید به طور مشخص و عینی، زمینه مشارکت مردم را فراهم کنند تا آحاد مردم تکلیف خود را بدانند»، اما گویی برخی نشنید و بر عکس عمل کرد.

الان که به انتخابات نزدیک می‌شویم، رهبری بار دیگر تذکر دادند و در دیدار مردم کرمان و خوزستان فرمودند «بنده چهار خصوصیّت را در اوّل امسال راجع به این انتخابات به ملّت ایران عرض کردم: اوّلاً مشارکت قوی، ثانیاً رقابت واقعی، ثالثاً سلامت به معنای حقیقی کلمه، و رابعاً امنیت انتخابات؛ این چهار خصوصیّت باید انجام بگیرد.» و در همان دیدار اشاره کردند: «هیچ راهی جز انتخابات وجود ندارد. بعضی‌ها در مورد لزوم انتخابات اشکال‌تراشی می‌کنند، [مردم را]دلسرد می‌کنند، توجّه نمی‌کنند که اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرج‌ومرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور می‌گیرد انتخابات است؛ آن چیزی که جلوی هرج‌ومرج و اغتشاش و ناامنی را می‌گیرد انتخابات است.» این جملات رهبری از اهمیت بالایی برخوردار است، اما الان با وضعیت خوبی مواجه نیستیم.

ارسال نظرات