صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۴۶۰۷
روزنامه هم میهن نوشت: چهره‌های هنری و سلبریتی‌ها در هر جامعه‌ای ازجمله جامعه ما مخالفان و موافقانی دارند. همچنان‌که در فوتبال هم مبتنی بر فرهنگ هواداری، بازیکنان در کانون ستایش یا نکوهش مردم قرار می‌گیرند که کری‌خوانی برخاسته از همین مناسبات است.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۰۶ دی ۱۴۰۲

هم میهن نوشت: چهره‌های هنری و سلبریتی‌ها در هر جامعه‌ای ازجمله جامعه ما مخالفان و موافقانی دارند. همچنان‌که در فوتبال هم مبتنی بر فرهنگ هواداری، بازیکنان در کانون ستایش یا نکوهش مردم قرار می‌گیرند که کری‌خوانی برخاسته از همین مناسبات است.

البته قصه پروانه معصومی و ناصر طهماسب، متفاوت است و جدالی که بر سر قبض و بسط محبوبیت آن‌ها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پیش آمده، در ذیل نسبت سینما و سیاست قابل تفسیر و صورت‌بندی است.

بر این اساس دوری یا نزدیکی به هسته قدرت و نهاد‌های آن، به معیار و محک افکار عمومی برای میزان مردمی‌بودن آن‌ها تبدیل شده است. این مسئله درواقع بخشی از پیامد شکاف دولت-ملت است که در سال‌های اخیر بیشتر شده و به مرزبندی‌های هنرمندان در بین مردم دامن زده است.

باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا میزان همکاری یک هنرمند با بخش‌هایی از نهاد‌های حاکمیت به معیار سنجش اعتبار و محبوبیت هنرمندان تبدیل شده است؟ چرا مردمی که تا همین دودهه پیش پای تلویزیون، برنامه‌ها و سریال‌های آن می‌نشستند و اثر هنرمندان را به تماشا می‌نشستند، حالا همکاری هنرمندان با تلویزیون را دلیل و معیاری برای طردشدگی و بی‌اعتباری آن‌ها قرار می‌دهند؟

مردم همان مردمی هستند که هنرمندان خود را شیفته‌وار دوست داشتند، در هر جایی مهر و علاقه خود را به آن‌ها ابراز می‌کردند و الان اگر نقد تندی می‌کنند و می‌نویسند، نمی‌توان آن‌ها را مورد سرزنش قرار داد. نمی‌شود اگر مردم با نگرش یک جریان و جناح سیاسی و فکری همسو نبودند و هنرمندان همراه با آن جریان را مورد نقد قرار دادند، مورد حمله و هجمه قرار گیرند. نمی‌شود هرجا مردم با ما همراه بودند، ملتی شریف باشند و هرجا همسو نبودند، فریب‌خورده و زامبی و القاب و عناوین سرزنش‌گرانه دیگر.

مگر همین مردم نبودند که به هنرمندان اعتبار و افتخار بخشیدند، آن‌ها را بر صدر نشاندند و قدر و قیمت دادند؟ مگر همیشه هنرمندان نمی‌گویند، افتخار و اعتبار خود را از مردم می‌گیرند؟ پس چه می‌شود که وقتی همین مردم به گلایه و نقد، اظهارنظری درباره فلان هنرمند می‌کنند، اینگونه با الفاظ درشت و نادرست مورد نوازش قرار می‌گیرند؟

بله می‌توان درباره نوع اظهارنظر و مؤدبانه بودن یا نبودن آن دغدغه داشت که نقد هنرمند هم به زبان هنرمندانه نیاز دارد و اگر با گرایش‌های سیاسی و فکری هنرمندی موافق نبودیم، نمی‌توانیم هنرش را انکار کنیم. چنانکه نمی‌توان صدای سحرآمیز و جادویی ناصر طهماسب و توانایی بالای او را در صداپیشگی، انکار کرد که او بدون‌شک یکی از قله‌های هنر دوبله و گویندگی ایران بود و انکار هنر او چیزی جز اثبات هنرنشناسی خود نیست. اما نمی‌توان هرگونه نقدی به عملکرد و کارنامه یک هنرمند را مصداق زامبی‌گری و واژه‌هایی ازاین‌دست دانست.

ارسال نظرات