صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۴۳۴۵
چرا روسیه به‌‏رغم ادعای دوستی با تهران، حاضر نیست به تمامیت ارضی ایران احترام بگذارد؟
چهارشنبه هفته گذشته در پایان ششمین نشست مجمع همکاری کشور‌های عربی و روسیه در مراکش، وزیر خارجه روسیه پای بیانیه‌ای را امضا کرد که در آن با اشاره به ادعا‌های ارضی امارات متحده عربی علیه ایران، از ایران خواسته‌شده‌بود تا موضوع اختلاف با امارات متحده عربی در مورد جزایر سه‌گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی را به دیوان دادگستری بین‌المللی ارجاع دهد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۲ - ۰۵ دی ۱۴۰۲

چهارشنبه هفته گذشته در پایان ششمین نشست مجمع همکاری کشور‌های عربی و روسیه در مراکش، وزیر خارجه روسیه پای بیانیه‌ای را امضا کرد که در آن با اشاره به ادعا‌های ارضی امارات متحده عربی علیه ایران، از ایران خواسته‌شده‌بود تا موضوع اختلاف با امارات متحده عربی در مورد جزایر سه‌گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی را به دیوان دادگستری بین‌المللی ارجاع دهد.

به گزارش هم میهن، این دومین بار در ۶ ماه گذشته است که روسیه پای چنین بیانیه‌ای را امضا می‌کند. تیرماه سال جاری نیز در قالب نشست گفتگو‌های راهبردی روسیه و شورای همکاری خلیج‌فارس، روسیه پای بیانیه‌ای با مفاد مشابه را امضا کرده‌بود. اقدام اخیر روسیه با اعتراض‌ها و انتقاد‌های گسترده‌ای در تهران مواجه شد. کار تا جایی پیش رفت که سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار اخراج سفیر روسیه از تهران شد. حتی بسیاری از حامیان سیاست خارجی دولت سیزدهم که از سیاست نگاه صرف به شرق این دولت حمایت می‌کردند، بعد از انتشار خبر صدور بیانیه مجمع همکاری کشور‌های عربی و روسیه در مراکش، به‌شدت به این اقدام روسیه اعتراض کردند.

در بیانیه روسیه و کشور‌های عربی «از راه‌حل‌ها و ابتکارات صلح‌آمیز با هدف حل مناقشه از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بین‌المللی دادگستری، براساس قوانین بین‌المللی و منشور سازمان ملل» حمایت شده‌است.

منتقدان سیاست خارجی دولت سیزدهم معتقدند، رویکرد سیاست خارجی کشور در سال‌های اخیر باعث شده‌است که روسیه بدون اینکه به منافع ایران احترام بگذارد، در لباسِ یک دوست و شریکِ نزدیک، امتیاز‌های زیادی از ایران دریافت کند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران می‌گوید: «روسیه به‌خاطر ما خودش و منافعش را به خطر نخواهد انداخت، دنیای امروز دنیای مردی و جوانمردی نیست، اگر ما با دیدگاه غلط امتیازات و فداکاری‌های بیش از حدی را تقدیم روسیه کردیم نباید توقع رفتار مشابه مسکو را داشته باشیم.» به اعتقاد تحلیل‌گران، رویکرد کلی سیاست خارجی دولت، باعث شده‌است این تصور در روسیه ایجاد شود که ایران گزینه‌ای جز تکیه به روسیه ندارد و به همین دلیل روسیه می‌تواند هر اقدامی علیه ایران انجام دهد، بدون اینکه بازخورد چندانی داشته‌باشد.

محمود شوری، معاون مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) می‌گوید: «دلیل بی‌توجهی روسیه به منافع ما این است که روابط ایران با روسیه به مرحله‌ای رسیده‌است که دیگر ظرفیت و امکانی برای ما وجود ندارد که حق انتخاب و گزینه‌های دیگری جز روسیه در سیاست خارجی‌مان داشته‌باشیم. روس‌ها نگرانی‌ای نسبت به از دست دادن ایران ندارند.» وی در مورد نحوه واکنش به این اقدام روسیه می‌گوید: «باید دید چرا کار به این نقطه رسیده‌است و علت اصلی را درمان کرد، نه اینکه نسبت به یک موضوع فقط رفتار انفعالی نشان دهیم و هیچ کار دیگری از دست‌مان برنیاید.»

اقدام اخیر روسیه در امضای بیانیه کشور‌های عربی با بند‌هایی که به وضوح تمامیت ارضی ایران را زیر سوال می‌برد، این سوال را تقویت کرده‌است که چرا در تهران از روسیه با عنوان یک دوست یا شریک راهبردی یاد می‌شود، اما در عمل مسکو حاضر نیست به منافع اساسی ایران از جمله تمامیت ارضی توجه کند. محمود شوری به هم‌میهن می‌گوید: «بحث این نیست که ما الان چه کار می‌توانیم بکنیم که روس‌ها دیگر دست به چنین اقدامی نزنند، مسئله ما با مسکو این است که چرا روسیه چنین موضعی را می‌گیرد.

کشور‌ها می‌توانند در روابط بین‌المللی مواضع خودشان را داشته‌باشند و حرف خودشان را بزنند و بسته به جایگاه آن کشور‌ها و روابط‌شان با کشور‌های دیگر این مواضع اهمیت پیدا می‌کند. ما از روسیه چنین انتظاری نداریم. تکلیف کشور‌هایی که دشمن ایران هستند، مشخص است. موضع کشور‌های متحد اعراب هم مشخص است. اینکه چرا روسیه چنین موضع‌گیری‌ای می‌کند، مسئله ماست. مسئله این است که ما نتوانسته‌ایم حتی در روابط با دوستان خودمان هم به‌گونه‌ای رفتار کنیم که مصالح و منافع ما را در نظر بگیرند و به انتظارات ما توجه داشته‌باشند.»

اعتراض‌های تند

اقدام وزیر خارجه روسیه در مراکش با واکنش‌های تندی در تهران مواجه شد. محسن رضایی، دبیر شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا در پیامی نوشت: «بار‌ها گفته‌ایم که ‎جزایر سه‌گانه قابل مذاکره نیست. ادامه زیاده‌خواهی امارات به نفع آن‌ها نیست و تبعات دارد. مداخلات غیردوستانه روسیه درباره تمامیت ارضی ‎ایران نباید تکرار شود. جزایر سه‌گانه، شبه‌جزیره کریمه نیست!»

علی‌اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری تاکید کرد: «روابط استراتژیک و دوستانه ایران و روسیه به آسانی به دست نیامده و در این زمینه باید منافع دوجانبه‌ای و منطقه‌ای در نظر گرفته شود و در شرایطی که روسیه در این شرایط پیچیده بین‌المللی قرار دارد، در پیش گرفتن بعضی از موضع‌گیری‌های وزارت خارجه روسیه باعث تأسف است؛ هرچند برخی فشار‌های سیاسی بر روسیه در شرایط پیچیده فعلی موجب می‌شود برای به دست آوردن امتیازی کم‌ارزش و دست‌نایافتنی نیز به اعتبار خود لطمه وارد کند.» ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم نوشت: «بر سر تمامیت ارضی‌مان با هیچ‌کس تعارف نداریم و جزایر سه‌گانه ما بخشی جدایی‌ناپذیر از خاک ایران بوده، هست و خواهد بود.

اگر بنا بر توصیه برای مذاکره باشد، ما هم روس‌ها را به مذاکره با ژاپن بر سر جزایر کوریل دعوت می‌کنیم!» حسین شریعتمداری هم در سرمقاله روزنامه کیهان خطاب به وزیر امورخارجه روسیه نوشت: «آقای لاوروف! خطای شما بوی خیانت می‌دهد!» احمد نادری، عضو هیئت‌رئیسه مجلس نیر در انتقاداتی شدیداللحن تاکید کرد: «دومین بار است که روس‌ها گنده‌تر از دهان‌شان سخن می‌گویند و در تمامیت ارضی ایران دخالت می‌کنند. روسیه باید ابتدا پاسخگوی اشغال کریمه و تحمیل جنگ و کشتار مردم اوکراین باشد. خوش‌خدمتی به اماراتی‌ها چیزی از موضوع اشغالگری روس‌ها کم نمی‌کند. جزایر سه‌گانه، ایرانی است و ایرانی خواهد ماند.»

محمود شوری، کارشناس ارشد مسائل روسیه در مورد این انتقاد‌ها می‌گوید: «متاسفانه این موضع‌گیری‌ها به‌نوعی از سر عقده‌گشایی یا خشم است و خیلی تغییری در نوع موضع‌گیری‌های احتمالی آینده روس‌ها نخواهد داشت.» شوری با اشاره به برخی اظهارنظر‌های تلافی‌جویانه و وضعیت اوکراین و شبه‌جزیره کریمه می‌گوید: «اینکه ما در مقابل اوکراین چه موضعی بگیریم، چندان برای روس‌ها اهمیت ندارد. روسیه اکنون دو سال است که شرایط ابتدایی فشار جنگ را پشت سر گذاشته‌است و مواضع خود را تحکیم کرده‌است و شرایط بین‌المللی را مدیریت و کنترل کرده‌است.

اینکه یک کشور مانند ایران چه موضعی در مقابل جنگ اوکراین بگیرد، دیگر در درجه نخست اهمیت برای روسیه قرار ندارد.» محمود شوری معتقد است: «این موضع‌گیری‌ها برای مخاطب داخلی است و نوعی پاسخ به افکار عمومی است که در ارتباط با موضع‌گیری اخیر روسیه، ناراحت و خشمگین شده‌اند. در واقع عده‌ای تلاش می‌کنند به این شکل دامن خودشان را از این آتش بیرون بکشند و ادعا کنند که نقشی در رسیدن کار به اینجا نداشتند و بگویند که ما هم مانند بقیه مردم ناراضی هستیم.»

آیا روسیه از موضع خود عقب‌نشینی کرد؟

واکنش‌ها در تهران نهایتاً به احضار کاردار روسیه در غیاب سفیر این کشور به وزارت امور خارجه منتهی شد. دستیار مدیرکل خلیج‌فارس وزارت امور خارجه ضمن احضار کاردار روسیه در تهران مراتب اعتراض شدید دولت جمهوری اسلامی ایران را به فدراسیون روسیه در خصوص تکرار حمایت دولت روسیه از دعاوی بی‌اساس مندرج در بیانیه ششمین نشست مجمع همکاری اعراب و روسیه در مراکش، ابلاغ کرد و یادداشت اعتراضی به وی تسلیم شد.

این موضوع در گفت‌وگوی تلفنی حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران و سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه هم مطرح شد. لاوروف در این گفتگو گفت: «حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران همواره مورد احترام روسیه بوده است و این سیاست رسمی مسکو هیچ‌گاه نباید مورد تردید قرار گیرد. ما در مذاکرات تنظیم بیانیه پایانی نشست مراکش به صراحت، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را مورد توجه قرار دادیم.»

کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته در خصوص ادعای روسیه مبنی بر به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ایران می‌گوید: «اظهارات وزیر خارجه روسیه مبنی بر اینکه روسیه تمامیت ارضی ایران را به رسمیت می‌شناسد، در واقع با ایجاد تردید و شبهه در مورد بخش مشخصی از قلمرو ایران در تعارض و تناقض است.» این دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل متحد معتقد است: «اگر مسکو تمامیت ارضی ایران را به رسمیت می‌شناخت، نباید خواستار ارجاع ادعای یک کشور ثالث در مورد بخشی از خاک ایران به یک دادگاه بین‌المللی می‌شد. این ادعای روسیه و چین در واکنش به اعتراض ایران که تمامیت ارضی ایران را به رسمیت می‌شناسند، در واقع یک لفاظی و یک راه فرار دیپلماتیک بیش نیست.

این اظهارات در حالی به‌طور شفاهی بیان می‌شود که روسیه به‌طور مکتوب و در یک سند رسمی موافقت خود را با ادعای یک کشور دیگر علیه خاک ایران ثبت کرده‌است.» کوروش احمدی معتقد است، امضای بیانیه رسمی توسط وزیر خارجه روسیه، یک اقدام جدی و یک تعرض مهم به تمامیت ارضی ایران محسوب می‌شود. وی می‌گوید: «بیانیه وزرای خارجه کشور‌ها در زمره اسناد رسمی بین‌المللی محسوب می‌شود و در مراجع بین‌المللی مورد استناد قرار می‌گیرد و کشورِ مدعی می‌تواند آن را به‌عنوان یک سند رسمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد ثبت کند.

امارات متحده عربی معمولاً چنین اسنادی را در شورای امنیت سازمان ملل متحد ثبت می‌کند.» احمدی تاکید می‌کند: «وقتی یک کشور در یک سند رسمی در مورد تعلق بخشی از قلمرو یک کشور ایجاد تردید می‌کند، بیان کلی و عام و شفاهی مبنی بر شناسایی تمامیت ارضی آن کشور فقط یک اظهارنظر بی‌ارزش کلامی و تعارف دیپلماتیک است. روس‌ها و دیگران اگر واقعاً به تمامیت ارضی ایران احترام می‌گذارند باید رسماً و کتباً اعلام کنند که مفاد بند‌های مربوطه در بیانیه‌های مشترک با عرب‌ها را کان‌لم‌یکن می‌دانند و پس می‌گیرند.»

آیا ایران مذاکره را نمی‌پذیرد؟

تهران همواره تاکید کرده‌است که در صورت وجود سوءتفاهمی در امارات متحده عربی در خصوص نحوه اجرای توافق‌های دوجانبه در مورد جزایر ایران در خلیج‌فارس، حاضر است با امارات گفتگو کند. اما اشاره به موضوع «حل مناقشه از طریق مذاکرات دوجانبه» یا ارجاع پرونده به «دیوان بین‌المللی دادگستری» هرگز مورد پذیرش ایران قرار نگرفته‌است. اما تفاوت گفتگو در مورد سوءتفاهم با «حل مناقشه» یا «ارجاع به دیوان بین‌المللی دادگستری» چیست؟

کوروش احمدی می‌گوید: «به‌طور کلی هیچ کشوری تعیین‌تکلیف جزئی از قلمرو خود را به یک نهاد فراملی، مانند دیوان دادگستری بین‌المللی، واگذار نمی‌کند؛ لذا وقتی کشور‌هایی از کشوری دیگر، مثلاً ایران، می‌خواهند که در مورد بخشی از قلمرو خود مذاکره کند یا آن را به قضاوت بین‌المللی واگذار کند، معنی آن این است این بخش از قلمرو را به‌عنوان قلمرو ایران نشناخته‌اند و آن را مورد منازعه می‌دانند. بیانیه‌ای که روسیه زیر آن را امضا کرده‌است به این معنا است که مسکو معتقد است باید یک دادگاه بین‌المللی در مورد تعلق این بخش از خاک ایران به ایران تصمیم بگیرد. چنین موضعی عملاً به معنای تعرض به تمامیت ارضی کشور ما است.» احمدی می‌گوید: «ایران همیشه گفته‌است که یادداشت تفاهم ایران و شارجه مورخ نوامبر ۱۹۷۱ یکی از مبانی کار ما در مورد ابوموسی است.

این یادداشت تفاهم ایران و شارجه مبنای وضعیت ابوموسی میان تهران و ابوظبی است. در مورد تنب کوچک و تنب بزرگ هم جای بحثی وجود ندارد، چون این دو جزیره نیز مانند ابوموسی که همیشه به لحاظ تاریخی بخشی از قلمرو ایران و تحت حاکمیت ایران بوده‌اند، بعد از خروج انگلیس از خلیج‌فارس، به تملک و حاکمیت ایران بازگشتند. تنها در مورد ابوموسی با توجه به جمعیت غیرایرانی در آن تفاهماتی در مورد اداره جزیره لازم بود که ترتیبات آن در یادداشت تفاهم درج گردید؛ ضمن اینکه شارجه و انگلیس به‌عنوان قدرت حامی، طی نامه‌های متبادله با وزیر خارجه وقت ایران در ۲۵ نوامبر ۱۹۷۱ حاکمیت ایران بر این جزیره را مورد تایید قرار دادند.»

این دیپلمات ایرانی در مورد معنای موضع رسمی ایران در خصوص گفتگو با امارات متحده عربی توضیح می‌دهد: «تهران همواره اعلام کرده‌است که اگر سوءتفاهمی در مورد نحوه اجرای یادداشت تفاهم در مورد وضعیت اداری ابوموسی وجود داشته باشد، آماده گفتگو است. اما ایران هرگز نمی‌پذیرد که در مورد وضعیت مالکیت و حاکمیت ایران بر این سه جزیره مذاکره‌ای با طرف دیگری داشته‌باشد. ایران هرگز نمی‌پذیرد که این سه جزیره مورد منازعه هستند و فقط حاضر است اگر ابهام یا سوءتفاهمی در مورد نحوه اجرای مفاد یادداشت تفاهم با شارجه وجود دارد، برای رفع سوءتفاهم مذاکره کند.»

ارسال نظرات