صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۳۳۰۲
بار‌ها شاهد انتشار خبر‌های دروغ فوت افراد مشهور توسط رسانه‌ها بوده‌ایم؛ اخباری که ساعتی بعد تکذیب شده‌اند. دلایل انتشار اینگونه شایعات توسط رسانه‌ها از منظر جامعه شناسی رسانه‌ها بسیار اهمیت دارد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۳ - ۰۲ دی ۱۴۰۲

دکتر علی میرزامحمدی، جامعه شناس، در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت: درباره دلایل انتشار شایعه مرگ چهره‌ها و افراد مشهور می‌توان چندین فرضیه را مطرح کرد.

فرضیه خطا: بر اساس این فرضیه، سوء برداشت و اطلاعات ناقص، عامل انتشار خبر فوت افراد مشهور است. نمونه تاریخی این خطا به شایعه مرگ آلفرد نوبل مربوط می‌شود؛ زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است.

فرضیه رسانه زرد: با اقتباس از عبارت نشریات زرد و روزنامه نگاری زرد (Yellow Journalism) می‌توان از «رسانه زرد» هم سخنان راند. رسانه‌هایی که برای بالا بردن جذب مخاطب و منافع شخصی خود، به دروغ اقدام به انتشار خبر مرگ افراد مشهور می‌کنند.

فرضیه تبانی: این فرضیه این احتمال را مطرح می‌کند که فرد مشهور در انتشار خبر دروغ مرگ خود با رسانه خاصی تبانی کرده است. نتیجه‌ای که از این خبر دروغ و تکذبیه آن رقم می‌خورد هم به نفع رسانه منتشر کننده و هم فرد مشهور است. در این حالت، میزان مراجعه به صفحه مجازی فرد مشهور افزایش قابل توجهی می‌کند و فرصتی برای او فراهم می‌شود که زندگی و آثارش دوباره مورد توجه قرار گیرد.

فرضیه تبانی به نقش واسطه گر‌ها در مدیریت حضور سلبریتی‌ها در عرصه عمومی و رسانه‌ای اشاره دارد. سلبریتی‌ها بدون حضور و نقش آفرینی این واسطه‌گر‌ها به شهرت دست نمی‌یابند. واسطه‌گر‌ها عموما رسانه‌های جمعی، موسسات فیلم سازی، شبکه‌های اجتماعی، موسسات تبلیغاتی و انتشاراتی، بازاریاب‌ها، موسسه‌های تجاری، عکاسی‌ها، باشگاه‌های بدنسازی، صنعت مد و مدیر برنامه‌ها هستند. این واسطه گر‌ها گاهی برای افزایش میزان توجه به سلبریتی خاص، سناریو‌هایی درباره آن‌ها اجرا می‌کنند و شایعه مرگ نیز در همین راستا قابل توجیه است.

فرضیه خبرسازی و کنترل اجتماعی: بر اساس این فرضیه، انتشار خبر مرگ افراد مشهور، ایجاد موج کاذب خبری برای کاهش اثرات دیگر خبر‌های جامعه است. شیوه‌ای که از آن می‌توان به «خبرسازی برای کنترل اجتماعی» تعبیر کرد.

تخدیر خبر کذب برای مدتی کوتاه جامعه را به خلسه می‌برد. در این شرایط افکار عمومی چند تکه می‌شود و تمرکز و توجه خود را به اخبار واقعی از دست می‌دهد. پدیده «خبرسازی برای کنترل اجتماعی» فقط اختصاص به شایعه مرگ افراد مشهور ندارد، بلکه این پدیده به همه کنش و واکنش‌هایی مربوط می‌شود که هدف از آن‌ها ایجاد خبر، جنجال خبری و موج‌های خبری کنترل شده برای «تکه تکه کردن توجه افکار عمومی» و کاهش حساسیت به خبر‌هایی است که می‌تواند تاثیرگذار باشد.

در هر حال شایعه مرگ افراد مشهور، فرصتی برای طراحان شایعه است که آن‌ها را در رسیدن به منافع نامشروع خود یاری می‌رساند. منافعی که بیشتر در تضاد با منافع جامعه قرار دارد. این شایعه‌ها در عصر فضای مجازی، خالق «موج تخدیری» و «خلسه‌های اجتماعی» هستند که درد‌های اجتماعی را مخفی نگه می‌دارند. به ندرت این نوع شایعات می‌تواند نقش سیلی آگاهی بخشی در صورت افراد مشهوری، چون آلفرد نوبل باشد که پس از مشاهده تیتر خبر مرگ خود در روزنامه‌ها که او را دلال مرگ و مخترع مرگ‌آورترین سلاح بشری یعنی دینامیت لقب داده بودند به خود بیاید و پایان داستان زندگی خود را با تعیین جایزه برای فعالان «علم و صلح» پررنگ کند!.

ارسال نظرات