صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

اگر بخواهم به Silent Night در یک کلمه امتیاز بدهم، از کلماتی مانند «خوب» یا «بد» یا «جالب» و حتی «خسته کننده» استفاده نمی‌کنم. من از کلمه «می‌توانم» استفاده می‌کنم. این یعنی شما می‌توانید نیمه اول فیلم را تماشا کنید، و همزمان می‌توانید از نیمه دوم آن نیز لذت ببرید، حتی می‌توانید این فیلم را به کسی توصیه کنید، اما عکس این توانستن نیز در این فیلم قابل درک است.
تاریخ انتشار: ۲۱:۱۵ - ۰۱ دی ۱۴۰۲

فیلم اکشن «شب آرام» مانند نسخه جان وو از داستان معروف «پانیشر» است؛ یک اکشن انتقام محور با چاشنی قهرمانی غمگین که هیچ دیالوگی هم نمی‌گوید. این یعنی ما با یک فیلم اکشن بی کلام مطابق با قوانین دهه ۹۰ هالیوود روبرو هستیم. برای آشنایی بیشتر با این اثر سینمایی، در ادامه با بررسی و نقد فیلم Silent Night همراه ما باشید.

به گزارش ویجیاتو، اولین فکری که با شنیدن کلمه اکشن به ذهنتان خطور می‌کند چیست؟ به احتمال زیاد به یاد تیراندازی‌های قدرتمند، شخصیت اصلی مناسب، تعقیب و گریز تماشایی و مبارزات پر شور خواهید افتاد. این موارد یعنی فیلمی که با تماشای آن کمتر فکر کنید، و بیشتر اکشن ببینید؛ و اگرچه اساساً فیلم‌های اکشن متفاوتی با ایده‌های غیرمعمول یا حتی، به جرأت می‌توانم بگویم، عمیق وجود دارد، اما بیشتر آن‌ها دقیقاً همینطور به نظر می‌رسند؛ و پادشاه بلامنازع در این سبک آثار شخص جان وو است.

چیزی که این مرد مطمئناً به عنوان یک استاد فیلمسازی اکشن می‌داند فیلمبرداری از تیراندازی‌های تماشایی است، جایی که واقع گرایی به سادگی از متن اثر بیرون می‌رود و پس از آن دیگر برنمی‌گردد. جان وو پس از فیلم جالب، عجیب و بی‌رحم «Face/Off» هرگز چیزی بهتر از آن نساخته است، اما تأثیر او در بسیاری از فیلم‌های اکشن ۲۰ سال بعد از آن کماکان احساس می‌شود.

شاید باور نکنید، ولی بدون او، ما تارانتینویی را که می‌شناسیم، نداشتیم، و شاید حتی شخصیت جان ویک را هم نداشتیم، و خیلی چیز‌های دیگر هم وجود نداشت. پس باید به جان وو و سبک گان‌فو این کارگردان آفرین گفت. جالب است بدانید جان وو، کارگردان مشهور هنگ کنگی در فیلم اکشن The Killer، یکی از آثار تعیین کننده در زیر ژانر «خونریزی قهرمانانه» را تولید و روانه سینمای جهان کرد؛ جان وو با این فیلم کلاسیک سرد و سنگین در ژانر اکشن، سبک و امضای خود را در مورد خشونت افسار گسیخته، ضرباهنگ اپرا گونه و استفاده سنجیده از حرکت آهسته تکمیل کرد.

در واقع این کارگردان با این اثر خود بود که فیلمسازان سراسر جهان را تحت تأثیر توانایی خود قرار داد. جالب است بدانید کوئنتین تارانتینو اغلب در مورد تأثیر کار‌های جان وو بر آثارش صحبت کرده است؛ او در فیلم جکی براون اشارات جالبی به این اثر جان وو دارد، اما اساساً دو فیلم «بیل را بکش» از تارانتینو نشانه‌های واضح تری از فیلم شناسی جان وو می‌گیرند؛ بنابراین فیلمی، چون «The Killer» با داشتن یک آدمکش جذاب، تأثیرگذارتر از آن چیزی است که برخی تصور می‌کنند. در واقع، آثار اکشن جان وو در هنگ کنگ بیش از هر فیلم آمریکایی مسئول هجوم فیلم‌های اکشن بزرگ در دهه ۱۹۹۰ است.

اکنون چنین فیلمسازی با گذشته‌ای جذاب، بار دیگر با یک اکشن به هالیوود بازگشته است. اما ویژگی اصلی فیلم «شب آرام» یا همان Silent Night (علاوه بر اینکه یک فیلم اکشن از جان وو است) دیالوگ نداشتن آن است. در واقع شخصیت اصلی فیلم در همان ابتدای فیلم از ناحیه گلو زخمی شده و اصولاً نمی‌تواند چیزی بگوید و بقیه شخصیت‌ها نیز به خودی خود کم حرف هستند.

هرچندن برخی دیالوگ‌های تکی و کوتاه در جای جای فیلم به چشم می‌خورد، اما پایه این فیلم بر نبود دیالوگ و روایت بصری داستان است. بنابراین، دیالوگ شاخصی در فیلم وجود ندارد، اما لال بودن شخصیت اصلی هیچ مشکل خاصی برای او ایجاد نمی‌کند، چرا که هیچ صحنه یا پیچیدگی داستانی روی این سناریو ساخته نشده است. حتی گفتگو‌ها در اینجا چیز خاصی نیستند و نبود آن ضربه‌ای به فیلم وارد نمی‌کند. اما چرا این حرف را می‌زنم؟! چون طرح داستانی این فیلم به شدت ساده است، حتی می‌توانم بگویم پیش پا افتاده، مانند تمام شخصیت‌ها و انگیزه‌های آن‌ها.

با این تفاسیر باید بدانید تلاش برای ساختن چنین فیلمی بدون دیالوگ یک چالش خلاقانه خواهد بود؛ و Silent Night بدون دیالوگ، مانند تلاش برای ساختن فیلمی در مورد قرون وسطی بدون تلفن‌های همراه در قاب داستان آن است. بدون شک وجود تلفن همراه در آن دوره مورد نیاز نبود، پس آن‌ها آنجا نیستند. اینجا در مورد دیالوگ‌ها هم ماجرا همینطور است. یعنی نبود دیالوگ چیز عجیبی نیست.

پس ما در این فیلم با یک داستان انتقامی روبرو هستیم که به شدت کلیشه‌ای و قدیمی است. این حرف یعنی یک گلوله سرگردان ناگهان از بین درگیری گروه‌های مافیایی به گلوی یک پسربچه می‌نشیند و در ادامه پدر زخم خورده او نیز که یک برق‌کار ساده است، با تمرین و تلاش تبدیل به قاتلی توانا می‌شود که تنها هدفش برای کسب آرامش گرفتن انتقام پسر کشته شده است. این بدان معناست که دشمنان «خانه او را به آتش کشیدند» و او با تمرین سخت، آموزش تیراندازی، جنگ تن به تن و چاقو، رانندگی افراطی و امثال آن به دل این اوباش می‌زند.

خب اینجا باید اولین نقد خودم را به ساختار روایی این اثر وارد کنم؛ شب آرام به عنوان یک فیلم اکشن زمان زیادی را صرف تخریب اخلاقی و ارتقای سطح شخصیت اصلی خود می‌کند، شاید بگویید این که خوب است، اما مشکل این است که فیلم کمی بیشتر از یک ساعت و نیم طول می‌کشد و دقیقاً نصف آن یعنی به اندازه ۵۰ دقیقه ما در فیلم اکشن نداریم.

بار دیگر با تأکید بیان می‌کنم که هیچ اکشنی در نیمی از فیلم جان وو وجود ندارد. البته در ابتدای فیلم، برای حدود پنج دقیقه ما سکانس اکشنی را شاهد هستیم که علت شکل گیری انتقام را خلق می‌کند، اما بعد آن فیلمساز ۴۵ دقیقه شما را با اشک‌های غمگین یک مرد زخم خورده رها می‌کند و در نهایت شما همراه با موسیقی غمگین، و یک مونتاژ آموزشی به نیمه دوم فیلم وارد می‌شوید.

اما مشکل من با نیمه اول طولانی این فیلم است؛ هرچند من هم می‌دانم از دست دادن یک پسر کوچک برای یک پدر چقدر سخت و دشوار است، و این یک درام و یک تراژدی است. اما از منظر فیلمنامه، این فقط یک نمایش است، دلیلی برای قهرمان برای کشتن افراد بد داستان، نه چیزی بیشتر؛ و مشکل اینجاست که این غم و اشک تقریباً چهل دقیقه بدون وقفه طول می‌کشد و در نیمه دوم فیلم نیز به طور منظم، اما کاملاً بدون پویایی و بدون اطلاعات جدید برای بیننده ظاهر می‌شود.

خب ما در این اثر متوجه می‌شویم که شخصیت اصلی غمگین است، و ما اولین بار متوجه این موضوع خواهیم شد. اما بار دوم، سوم، چهارم و تا بی‌نهایت دوباره این پدر غمگین است، و این سناریو تا پایان تکرار می‌شود. اینجاست که باید به کارگردان گفت ما می‌فهمیم، مطمئن شدیم که او غمگین است، پس آیا اکنون می‌توانیم شروع به تماشای تیراندازی کنیم؟! پس اکشن در یک فیلم اکشن کجاست؟! پس به روشنی باید گفت که درام برای تماشاگر اینجا کار نمی‌کند، زیرا برای ما پسر کوچک بیشتر یک نماد است، یک شی، تا یک شخصیت تمام عیار.

اگر فیلمساز می‌خواست ابتدا یک درام داستانی داشته باشد، باید پسربچه درون فیلم را برای ما شخصیت می‌کرد و پس از آن برای من مخاطب این سناریو دردناک را روایت می‌کرد تا قابل لمس شود. اما مشکل این است که پسربچه داستان از همه این‌ها محروم است، زیرا او معمولی‌ترین کودک بی‌گناهی است که به دست گروهی شرور تو خالی کشته شده است. پس در این موقعیت شخصیت اصلی همان پدر استاندارد تشنه انتقام است، و انگیزه او قابل درک است، اما این برای همدلی با این شخصیت کافی نیست.

اینجا باید از کارگردان کار بلدی، چون جان وو که استاد تولید آثار خوش‌ساخت اکشن است پرسید که چرا او دیالوگ‌های فیلم را به دلیل عدم نیاز به آن‌ها در اینجا کنار گذاشته، اما همان صحنه‌های غمگینی را که ۳۰ دقیقه از زمان پخش را از بیننده می‌گیرد، کوتاه‌تر نکرده است؟! چرایی این ماجرا جوابش چیست؟ خب، چون اگر پاک می‌شد فیلم در آن صورت یک ساعت طول می‌کشید و نمی‌توانست در سینما‌ها نمایش داده شود، عمدتاً به این دلیل ساده فیلم کش آمده است؛ و کارگردان به وضوح نمی‌داند در این سی دقیقه به جای چشمان خیس یکنواخت یک پدر ناراحت چه چیزی قرار دهد.

در اینجا ممکن است به نظر شما برسد که من جان وو و فیلم‌هایش را دوست ندارم، اما من این نقد و بررسی را با تعریف و تمجید این فیلمساز شروع کردم که بدانید با او مشکل که ندارم هیچ، تازه از طرفداران سینمای او هستم. من نگرش خوبی نسبت به آثار این فیلمساز دارم، و برای نمونه فیلم «تغییر چهره» او را بار‌ها تماشا کرده‌ام و به همه کسانی که آن را ندیده‌اند نیز توصیه می‌کنم آن را ببینند. چرا که آن فیلم عالی است، به خصوص در کارگردانی و هدایت عالی تیم بازیگری، زیرا نیکلاس کیج و جان تراولتا در آن جذاب هستند.

با همه این حرف‌ها، اما باید درک کنیم که جان وو هرگز داستان‌گوی عمیق نبوده و در ارائه شخصیت‌هایش یا داستان‌گویی بصری بسیار اصیل یا پیچیده نبوده است. در واقع شخصیت پردازی هنر او نیست، جان وو ساده و سرراست قصه می‌گوید، درست مثل یک گلوله؛ بنابراین فیلم «Silent Night» نیز از این قاعده مستثنی نیست. داستان سرایی بصری درست است، اما دقیقاً همان چیزی است که از این کارگردان انتظار دارید: ساده و سر راست.

قهرمان غمگین است، چگونه می‌توانیم این را نشان دهیم؟ از دید جان وو او باید گوشه‌ای افتاده و الکل بنوشد، و یک دسته بطری خالی نیز روی میز باشد. در این بین خاطرات خوش گذشته نیز از جلوی چشمانش عبور کند. همچنین از دید ساده جان وو کارگردان از یک پالت رنگی استفاده می‌کند تا قاب را مرتباً گرم‌تر کند. به طور کلی، شما با تماشای فیلم سطح سادگی را درک می‌کنید و کل فیلم اینگونه خواهد بود، بدون هیچ افشاگری خاصی در پس‌زمینه.

خب بیایید به سوال اصلی پیرامون این فیلم جواب دهیم؛ آیا فیلم «Silent Night» یا شب آرام یک اکشن خوب است یا خیر؟! جواب این سوال در نیمه دوم فیلم است، و نکته اصلی در نیمه دوم فیلم آن است که زیاد فکر نمی‌کنید و تنها اکشن است که نمایش داده می‌شود. در واقع شما در این نیمه دقیقاً همان چیزی را می‌گیرید که برای آن یک ساعت منتظر مانده‌اید. اما آیا این اکشن ارزش تحمل پنجاه دقیقه اول فیلم را دارد؟ جواب ساده است ما در نیمه دوم یک فیلم اکشن معمولی که به لطف جان وو به خوبی صحنه سازی شده دریافت می‌کنیم.

در بخش اکشن فیلم دوربین جان وو متحرک، کنجکاو و بر خلاف قهرمان فیلم، به طرز خوبی پرحرف است. حتی یک بار هم در حین تماشای این بخش فیلم، سوالی در مورد اتفاقات روی پرده برای مخاطب پیش نمی‌آید که از آن می‌توان نتیجه گرفت که کارگردان ۷۷ ساله در بخش اکشن اصلاً ارتباطش را از دست نداده است.

این یعنی سبک گان‌فو یا همان خون‌ریزی قهرمانانه که برآمده از فیلم‌های هنگ‌کنگی جان‌وو است، از بین نرفته و ما می‌توانیم مشاهده کنیم که همه چیز در اطراف قهرمان منفجر می‌شود و می‌سوزد. حتی در این بخش تعقیب و گریز‌ها نیز دیوانه‌کننده و در عین حال واقع گرایانه است، و در لحظه‌های مناسب زمان کند می‌شود، تا شدت ضربه تاثیرگذار در برابر دشمنان را بچشید.

در این نبرد پایانی قهرمانی که تحت فشار شرایط تسلیم جنون انتقام شده است، می‌ترسد، اشتباهات احمقانه‌ای مرتکب می‌شود و مجروح می‌شود، در لحظات سردرگمی تسلیم می‌شود و هیچ توهمی از نتیجه نبرد نهایی ندارد.

در نتیجه باید گفت: اگر بخواهم به Silent Night در یک کلمه امتیاز بدهم، از کلماتی مانند «خوب» یا «بد» یا «جالب» و حتی «خسته کننده» استفاده نمی‌کنم. من از کلمه «می‌توانم» استفاده می‌کنم. این یعنی شما می‌توانید نیمه اول فیلم را تماشا کنید، و همزمان می‌توانید از نیمه دوم آن نیز لذت ببرید، حتی می‌توانید این فیلم را به کسی توصیه کنید، اما عکس این توانستن نیز در این فیلم قابل درک است. شما همچنین می‌توانید به سادگی به هر کسی بگویید که این فیلم چگونه و از چه چیزی ساخته شده است و خودتان تصمیم بگیرید که مزایا و معایب آن برای شخص شما چقدر وزن مناسبی دارد و در نهایت چه چیزی بیشتر از محتوای درون آن مورد نظر شماست.

برچسب ها: فیلم سینمایی
ارسال نظرات