صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۲۶۲۲
در این مطلب نگاهی دقیق‌تر به تاریخچه شب یلدا خواهیم داشت و با هم نگاهی خواهیم کرد به اینکه اصل این آیین که از جشن‌های آتش محسوب می‌شود، چه بوده است.
تاریخ انتشار: ۲۰:۱۱ - ۲۹ آذر ۱۴۰۲

اگر به واقعیت تاریخی و رسم و رسومات نگاهی کنیم، متوجه می‌شویم که بسیاری از آداب امروزی در جشن‌هایی، چون چهارشنبه سوری و نوروز و شب یلدا، به تدریج و توسط اقوام مختلف وارد آن شده است. یا تغییر دین و مذهب باعث شده که برخی رسم‌ها تغییر پیدا کند و به عنوان مثال سفره نوروز به کتاب آسمانی قرآن مزین شود.

به گزارش روزیاتو، شب یلدا نیز از این قاعده مستثنی نیست و بسیاری از رسم و رسومات آن ریشه در فرهنگ اقوام گوناگون دارد و نه در اصل ماهیت تاریخی آن. آوردن انار و هندوانه به سفره شب یلدا، شاید بخاطر رنگ سرخ آن بوده باشد، ولی در اصل در سال‌های دور، میوه‌هایی که در انبار مانده و میوه‌های فصل و میوه‌های خشک و آجیل را سر سفره می‌گذاشتند و آن‌ها را تا صبح به این نیت می‌خوردند که زمستان کمتر سختی را پیش رو داشته باشند.

در این مطلب نگاهی دقیق‌تر به تاریخچه شب یلدا خواهیم داشت و با هم نگاهی خواهیم کرد به اینکه اصل این آیین که از جشن‌های آتش محسوب می‌شود، چه بوده است.

تاریخچه شب یلدا

یلدا و مراسمی که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برپا می‌کنند، سابقه بسیار دراز داشته و به آیین مهر مرتبط است. شب یلدا شب زایش و تولد مهر است و ریشه باور و اعتقاد آن برمی‌گردد به گاه شماری و اندیشه‌هایی که ایرانیان مهری از دین خود داشتند. در این شب به باور ایرانیان باستان خورشید شکست ناپذیر بوده. به باور آن‌ها و روشنی روز و تابش خورشید از مظاهر خوبی و نیکی بوده و تاریکی و شب و سرما هم از اعمال اهریمن نشات می‌گرفته است. آن‌ها می‌دیدند که در برخی فصول روز‌ها طولانی‌تر می‌شود و شب‌ها کوتاه‌تر و کم کم تصور کردند که نور و تاریکی در یک نبرد دائمی با یکدیگر هستند که گاه خورشید برنده آن شده و گاه تاریکی.

مردمان باستان در طول سال دریافتند که کوتاه‌ترین روزه آخرین روز پاییز یعنی روز سی آذر خواهد بود و پس از آن روز‌ها طولانی‌تر خواهد شد و نور و گرمی را نثار طبیعت می‌کند. اقوام قدیم آریایی پنداشتند که در آن شب خورشید نبرد را برنده شده و تا چند ماهی در راس حکومت باقی می‌ماند. ژرمنی‌ها نیز رد آن زمان جشن تولد آفتاب را در آغاز زمستان می‌گرفتند و آن ماه را به خدای آفتاب نسبت می‌دادند. به قول ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه روز اول دی ماه روز خور نامیده می‌شد و همین روز در کتاب قانون مسعودی خره روز نامیده شده و برخی منابع دیگر آن را خرم روز نامیده اند.

چون شب یلدا طولانی‌تر شب سال بود، مردمان باستان این شب را که تاریکی در آن بیشتر از همیشه مهمان خانه‌هایشان بود یک شب نحس و بدیمن می‌دانستند. در کتاب برهان قاطع، جلد چهارم درباره یلدا آمده است:

«یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جدی و آخر قوس باشد و آن شب درازترین شب‌هاست. گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است.».

اما مردمان در این شب‌ها جلوی این تاریکی می‌ایستادند تا آن نیروی اهریمنی را خنثی کنند. آن‌ها آتش می‌افروختند تا تاریکی از زندگی‌شان بگریزد و گرد این آتش جمع می‌شدند و برای آنکه خوابشان نبرد، قصه‌هایی برای یکدیگر تعریف می‌کردند. همچنین هر آنچه میوه تازه قصل که در انبار داشتند را با خود به این ضیافت می‌آوردند و این سفره شب یلدا برایشان سفره‌ای دینی و مقدس بود. آن‌ها از ایزد خورشید دفاع می‌کردند و از او طلب برکت داشتند تا بتوانند در زمستان سرسخت زندگی‌شان را به خوشی بگذارنند.

شب چله یعنی چه؟

شب یلدا را امروزه شب چله یا چله بزرگ هم می‌نامند، چله بزرگ یعنی از اول دی ماه تا دهم بهمن ماه که چهل روز تمام می‌شود و چله کوچک هم از دهم بهمن لغایت بیست اسفند است که شدت سرما در آن رو به کاهش است. جالب است بدانید که ایرانیان باستان روز اول دی ماه را نیز جشن می‌گرفتند و به آن خوروز (روز خورشید) یا خرم روز می‌گفتند. چنانچه ابوریحان بیرونی نیز در کتاب آثار الباقیه خود می‌گوید که نخستین ماه دی خرم روز است و این روز و این ماه به نام خدای بزرگ است (کلمه دی برگفته از واژه دذو Dazva یا دثوش Datush است که در اوستایی معنی آفریدگار می‌دهد و از مصد دا به معنی دادن و آفریدن به وجود آمده است) همچنین جشن روز اول دی‌ماه نودروز هم نامیده می‌شد چرا که فاصله آن تا نوروز نود روز بوده است. پس می‌توان نتیجه گرفت که شب یلدا و خورروز (یا روز دیگان) با یکدیگر پیوند محکمی دارند.

تولد مسیح و شب یلدا

نکته جالب دیگری که باید بدانید این است که آیین مهر و میترایی در اروپا و روم بسیار رواج داشت و زمانی که این آیین همگانی شده بود، روز تولد میترای شکست ناپذیر (بیست و یکم دسامبر) را جشن می‌گرفتند. در سده چهارم میادی، اما بر اثر یک سری اشتباهات، تولد مهر به بیست و پنجم دسامبر تغییر پیدا کرد. تا آن زمان تولید عیسی مسیح را ششم ژانویه برگزار می‌کردند، اما بعد از رشد مسیحیت در روم و اروپا به جای آیین میترایی، متولیان کلیسا نتوانستند جشن میترایی را بربیندازند و به ناچرا همان روز را روز تولید عیسی مسیح اعلام کردند.

یلدا یک واژه سریانی (یکی از گویش‌های زبان آرامی که در سده چهارم تا هشتم میلادی در خاورمیانه بسیار رایج بود) است به معنی تولد و مسیحیان سریانی واژه یلدا را با خود از ایران آوردند. اغلب آیین و مراسم جشن سال نوی مسیحیان (آن‌ها هم شب را بیدار می‌مانند و با خوردن نوشیدنی و میوه به شادی می‌پردازند) برگرفته از آیین مهر است.

شعر درباره شب یلدا، یلدا در اشعار ایرانی

در منابع ایرانی اسلامی شب یلدا به نام شب میلاد شناخته می‌شود و شب میلاد مسیح را نیز ثعالبی می‌گویند؛ شبی که عیسی در آن متولد شده و شب درازی است. ابونواس اهوازی شاعر ایرانی‌تبارعرب شعری دارد که در آن می‌گوید:

یا للیه المیلاد هل عرفت

اسهر منی عاشقا مذکنت

الم اصابرک فما صبرت

حتی بدت غره یوم السب

(ترجمه‌ای خداوند، تولد، آیا شما می‌دانید؟ من عاشق شادی هستم صبر شما چیست؟ تا زمانی که به نظر می‌رسید در روز شنبه است.)

و در جای دیگری شاعر عرب زبان عبدالله بن عدبالله طاهر هم از مصرع مضت لیله المیلاد اطول لیله استفاده می‌کند که معنای طولانی‌ترین تولد تولد خداوند است می‌دهد.

شاعران بسیاری همچنین زلف یار و دوری از یار و مسائلی از این قبیل را به شب یلدا ربط داده‌اند. در زیر چند مثال از آن‌ها را می‌خوانید:.

چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه

خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

(عنصری)

نور رأیش تیره شب را روز نورانی کند

دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند

(منوچهری)

به صاحب دولتی پیوند، اگر نامی همی جویی

که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا

(سنایی)

تو جان و لطیفی و جهان سم کثیف است

تو شمع فروزانی و گیتی شب یلدا

(سیف اسفرنگی)

رو روزش چو برانداخت نقاب از سر زلف

گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست

(و) بر آی‌ای صبح مشتافان اگر هنگام روز آمد

که بگرفت این شیلدا ملال از ماه و پر و نیم

(سعدی)

سفره شب یلدا

سفره شب یلدا سفره میزد نام دارد میزد عبارت است از میوه‌های‌تر و حشک و آجیل (یا به اصطلاح زرتشتیان لرک) که از لوازم جشن و ولیمه است و به افتخار مهر و خورشید بر سر سفره گذشته می‌شود. این سفره امروزه بنا به سنت‌ها و فرهنگ‌های مختلفی که در ابتدای سخن از آن‌ها یاد شد، بسیار دگرگون شده و تغییر یافته است. سفره هفت سین نوروزی ما هم نیز دچار این تغییرات شده و پرواضح است که گذر تاریخ باعث این دگرگون‌ها می‌شود.

یلدا و سال نو

در دوران کهن فرهنگ اوستایی سال با فصل سرد شروع می‌شد. در اوستا کلمه Saredha مفهوم سال را می‌رساند که همان واژه سرد امروزی معنی می‌شود و دلیل جشن سال نو در این روز همانا پیروزی مهر و خورشید بر تاریکی بوده است. آغاز سال به این ترتیب اول دی‌ماه و آغاز زمستانه بوده همانطور که امروزه آیین مسیحیت این مراسم سال نو را از آیین میترایی به ارث برده است.

نیایش‌های خورشید به مناسبت شب یلدا

نیایش‌های متعددی در این شب از سال در زمان‌های قدیم خوانده می‌شد که یکی از آن‌ها با نام مهر نیایش است. بخشی از این نیایش به این شرح است:

برای خشنودی اهورامزدا، می‌ستایم او را با بهترین نماز‌ها و ستایش، بلند آوازگی و پیروزی باشد برای مهر ایزد- ایزدی که مینوی است و داور روز پسین که هزار گوش دارد و ده زار چشم و دارنده دشت‌های فراخ است.

می‌ستایم مهر ایزاد را و دور و ستایش می؛ ویم ایزدی را که دارنده دشت‌های فراخ است که چراگاه‌های سبزگون و گسترده‌اش بر گاهواره زمین آرمش بخش است و آسایش دهنده.

ستایشم پیش‌کش آن ایزدی که نگاهبان راست‌ترین گفتار است که نیکو‌هایش از شمار فزورن است: پیرکش برازنده و بلند و استوار؛ و با هزار چشم بینای دورترین دورهاست که همیشه بیدار و بی خواب است. که، چون نگینی زرین پرامون کشور را فرا گرفته، که نگاهبان پیمان‌هاست، که هماهر همه جاست: ر درون کشور و بیرون کشور و فراز و فرود آن.

می‌ستایم مهر ایزاد، آن اهواری بزرگ بی همتا آفریننده آنرا، می‌ستایم با آیین دین با شاخه‌های سبز برسم ماه را و آن خورشید را، ستارگان، و مهر را که سرور همه کشورهاست.

می‌ستایم با همه جان آن ایزدی را که شکوهمند است. می‌ستایمش با آیین دین آن ایزادی را که دارنده دست‌های سبزه رسته فراخ است؛ که آسایش بخش و نگاهبان سرزمین‌هایی آریایی است. می‌ستایم مهر ایزد خوش پیکر نیورمند را که هیچ‌گاه ب دام فریب پای نمی‌افکند. می‌ستامیش که ره آور ما را می‌سازند آن بهترین بخشش‌های اهورایی را: آزادی و به روزی و رهایی در داوری و تندرسی و پیروزی و پاکی و پارسایی.

ارسال نظرات